به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از قزوین، داشتم آلبوم خاطرات پدر را ورق میزدم، یاد دوران جنگ در ایران افتادم؛ زمانی که خیلی از امثال من و تو یا هنوز به دنیا نیامده بودیم یا آن قدر سنمان کم بود که امام راحل(ره) خطاب به ما گفت:
«سربازان من در گهوارهها هستند..» و امروز گهواره مهد سربازان خمینی (ره) است...
پدر از خاطراتش می گفت و مادر از حال و هوای طاقت فرسای آن دوران؛ من هم در این بین در حال تصویرسازی ذهنی از آنچه که ندیده بودم ولی انگار این رسم زمانه است که هرازگاهی خاطرات را مجددا احیا کند و ورق را برگرداند تا درس عبرتی برای همگان باشد تا شاید پند بگیرند...
رفیق !
ولولهای در سطح شهر رخ داده است و در تلاطم بیامان دریای مواج گونهی زندگی ماشینیمان با خیلی از آرمانها فاصله گرفته ایم... این روزها و هفتهها انگار زندگیمان بیشتر گره خورده است با آدمهایی که از بزرگترین سرمایههای وجودیشان برای یک آرمان جمعی گذشتند، به گونهای که هر هفته یا هر ماه باید منتظر خبر شهادت یکی از آنها در یکی از رسانههای ارتباط جمعی باشیم ....آری شهید... کسانی که مدافع حرم آل الله نام گرفتهاند...
نام شهید را که به خود گرفتی تازه شناختمت...شنیدم انقلابی بودهای اما نه تندرو...شنیدم دغدغهی فرهنگی داشتهای، اما نه در حرف بلکه در عمل...حیف که شهر من غافل از حضور تو بود...
کاش بودی و می دیدی گاهی در نبودت حرفهایی را می شنویم که نه تنها درست نیست بلکه باعث ایجاد دین شرعی میشود برای ما و مدیونیتی را برای خون پاک امثال شما را برایمان فراهم می آورد.
برای امثال من و خیلیها باورکردنی نیست که چطور یک فرد خانوادهاش را رها می کند و چه احساس تکلیفی باعث میشود که این روزها به سوریه بروی و در دفاع از حرم اهلبیت (ع) به جنگ با تکفیریها بپردازی، تکفیریهایی که خباثت تمام وجودشان را گرفته است و از هیچ جنایتی فروگذار نکردهاند...
بپذیریم که فراموش کردیم که اینها همان فرزندان بنیامیه هستند که دیروز به خود اهلبیت و امروز به حرم آنها رحم نمیکنند، شعارمان را چندی پیش در هیئت سر دادیم مگر یادت رفته است:
«یا لیتنا کنا معک..»
تفسیرمان را تو تحقق و معنا بخشیدی؛ باشد که ما هم راهت را ادامه دهیم...!
صلواتی هدیه به روح پاک و مطهر تمام شهدای مدافع حرم بفرمایید.