به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، بیش از دو هفته از وقوع زمین لرزه 7.3 ریشتری غرب کشور میگذرد؛ روزهایی که برای ایران و ایرانی؛ یک صدا و یک دل روزهای سخت و غمگینی بوده است و ایرانیان مهربان را سوگوار کرده است. از ساعات نخستین وقوع این اتفاق دردناک تاکنون، شخصیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و... از یک سو و هممیهنان عزیزمان از سوی دیگر با ابراز همدردی، همدلی و حضورهای متفاوت خود در محل واقعه، هر یک به نوعی و به سهمی، کوشیدهاند تا اندکی از این غم بزرگ برای زلزله زدگان کرمانشاهی کاسته شود.
ابعاد زلزله در زمینههای مختلف؛ مادی و معنوی، روحی و جسمی و.. ابعاد گستردهایست و کارشناسان زلزلهشناس، مهندسان عمران، مسکن، راه و جاده، جامعهشناس، روانشناس، پزشک و همه و همه هر یک به نوعی در این مدت به ابعاد تخصصی این اتفاق تلخ پرداختهاند و البته در این مجال مختصر، بنای تفضیل آن را نداریم.
آنچه روشن است این واقعه طبیعی، رخ داده و در متعهدانهترین و اخلاقیترین حالت ممکن باید از پسلرزههای روحی - روانی آن برای جامعه آسیبزده جلوگیری کنیم؛ خانواده هایی سوگوار از دست دادن عزیزانشان شدند و عدهای در غم بیپناهی و بیگناهی طفلان معصومشان شب را به سپیده دم صبح گره میزنند و دست به آسمان بندگی او دراز که شاید مسکنی و مهری در راه باشد که سرپناه روزهای سرد زمستانی شان شود، شاید ...
پسلرزههای این رخداد طبیعی را نمیتوان کنترل کرد؛ پس لرزهها یکی پس از دیگری آمدند و هر بار لرزهای بر اندام مادر و کودک کرمانشاهی انداختند. اما این لرزهها و پسلرزهها هرقدر سخت در گذر زمان بهبودهایی دارند و آنچه سخت درمان میشود، حاصل اندیشه نادرست من و توست.
روزهایی که گذشت چندین نهاد و سازمان دولتی و غیردولتی به برگزاری مراسم و ویژه برنامههایی به بهانه بزرگداشت و همدردی با بازماندگان زلزله و شادی روح زلزلهزدگان از دست رفته اقدام کردند. بزرگداشتهایی که گاهی با بدسلیقگی و بیسلیقگیهای مرسوم این روزگار همراه بوده است و قطعا نه تنها دردی از این خانوادههای سوگوار درمان نمیکند بلکه بر دردهای جاری آنها میافزاید. صرف نظر از سیاهنماییهایی که راه به جایی از منطق و عدالت نمیبرد باید چند نکته را از باب تأکید به خود یادآور شویم، شاید با این یادآوری به کمک بهبود پس لرزههای طبیعی زلزله بشتابیم و از شتاب زدگی در وقوع پس لرزههای فرهنگی این واقعه تلخ بکاهیم.
در این مرور و تذکر شاید به مصادیق آیات شریفه261 – 262 سوره بقره که در باب انفاق، شرایط و آثار آن در فرد و جامعه که همانا احسان بدون منت و ریاست برسیم؛ که میفرماید: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فى سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فى كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشآءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ* اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فى سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ مآ أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ مَثَل كسانى كه مالهاى خود را در راه خدا انفاق مىكنند، مَثَل دانهاى است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا براى هر كس كه بخواهد چند برابر مىكند و خدا وسعت بخش داناست. كسانى كه مالهاى خود را در راه خدا انفاق مىكنند، آنگاه پشت سر انفاق كردن خود، منّت و اذيّت نمى كنند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست و نه آنها اندوهگين مى شوند.»
زلزله آمد، رفت و زلزله باز خواهد آمد؛ این زمین لرزه دل مردم را به درد آورد و سازمانهای ملل و بین المللی، ملی و مردمی همه با بیانیهها، تسلیتها، افسوسهای پی در پی، بیشک همدردی و همدلی با بازماندگان این واقعه را دنبال کردهاند ولی این حداقلهای انسانی در شرایط بحرانی است و با خود مرور کنیم برای مدیریت بحران این همدردیها و اشکها واقعا کافی نیست. این تب و تاب ها از میان میرود و سرمازدگی روزگار این انسانهای درد دیده از بین نخواهد رفت؛ به روزهای پیشتر بیاندیشیم...
زلزله آمد؛ رفت و زلزله باز هم خواهد آمد؛ حالا ما هستیم و خیل هموطنان زلزله زده؛ زن و فرزند از دست داده، پناه به چادرهای باران زده، برده و در انتظار زورقی امید و اندکی مهر، خیره به فردا شده، با خود بگوییم چه میتوان کرد که این جماعت آسیب دیده از موج پسلرزههای روحی در امان بیشتری باشند؟
زلزله آمد؛ رفت و زلزله باز هم خواهد آمد؛ ما ماندهایم با جبر و اختیار در برگزاری بزرگداشتهای بیمحتوا و بیفکریهای همیشگی؛ بیسودی به هموطن. از خود بپرسیم چقدر به توصیه امیرالمؤمنین علی(ع) درباره اصول و احکام نیکوکاری و احسان که فرمود: «اَفْضَلُ البَرِّ ما اُصِیْبَ بِهِ اَهْلَهُ. بهترین احسان آن است که خیرش به اهل آن برسد.» نزدیک بودهایم و چقدر در این راه کوشیدهایم؟
زلزله آمد؛ رفت و زلزله باز خواهد آمد؛ ای کاش این زلزله، موجی از بهتر اندیشیدن، بهتر دیدن، استفاده بهتر از بیت المال را به من و تو ارزانی کند.. اگر یاد بازماندگان زلزله بهانهای برای برگزاری مراسمی میشود؛ گرمی دل آن بازماندگان را نشانه رویم نه گرمایی برای روزگار خود!
زلزله آمد؛ رفت و زلزله باز خواهد آمد و ای کاش از این رفت و آمدهای طبیعی روزگار، اخلاقی زیستن را برای روزهایی سرد در راه زلزله زدگان، بیاموزیم.
به امید آن بهروز...
به قلم معصومه صبور