مومن آن حضرت(عج) را یاد نکند مگر با القاب شریف شان
کد خبر: 3673795
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۲

مومن آن حضرت(عج) را یاد نکند مگر با القاب شریف شان

باید نام و نسب شریف حضرت حجت(عج) را بشناسیم و بدانیم که اعمال جز با معرفت امام(ع) تمام نمی گردد؛ در اینجا مقصود از اثبات وجوب شناخت صفات و آداب آن جناب است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شبستان نوشت: در جلد دوم از کتاب «مکیال المکارم» بخش هشتم، ذیل عنوان «تکالیف بندگان نسبت به حضرت صاحب الزمان(عج)» مطالبی ارائه شده که سلسله وار مرور می شود:

 

اینکه مومن، آن حضرت(عج) را یاد نکند مگر با القاب شریف مبارکش مانند، حجت، قائم و مهدی، صاحب الامر، صاحب الزمان و غیر اینها، و ترک تصریح به نام شریف اصلی آن حضرت(عج) که اسم رسول خدا(ص) است: «م ح م د» و علمای ما- که خدای تعالی رحمت شان کند- در حکم نام بردن مولایمان حضرت مهدی(عج) به نام اصلی اختلاف کرده اند. بعضی از آنها به طور کلی- جز در حال تقیه- آن را جایز شمرده اند مانند محدث عاملی در کتاب «وسائل» .

 

باید نام و نسب شریف حضرت حجت(عج) را بشناسیم و بدانیم که اعمال جز با معرفت امام(ع) تمام نمی گردد؛ در اینجا مقصود از اثبات وجوب شناخت صفات و آداب آن جناب است.

 

یاد کردن حضرت(عج) با اشاره و کنایه، مانند اینکه گفته شود: اسم او اسم رسول خداست و کنیه اش کنیه آن حضرت(ص) است و این نیز جایز است به همان ادله ای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه روایات متعددی که از طرق شیعه و سنی از پیامبر(ص) رسیده که در آنها تصریح فرموده به اینکه: «مهدی(عج) از فرزندان من است، نام او نام من و کنیه اش کنیه من است» و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال ترس اختصاص دارد، زیرا که حالت ترس از جمله عناوین عارضی است که مایه حرام شدن هر جایز است، چنانکه پوشیده نیست.

 

گونه سوم یاد کردن آن حضرت(عج) در دعا و مناجات، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهرا در این صورت نیز جایز است به همین جهت اینکه دلایل جواز که در این قسم جریان دارد، اضافه بر ورود آن در بعضی از دعاها و تعقیبات، ولی احوط آن است که ترک گردد مگر اینکه در روایت صحیحی رسیده باشد.

 

گونه چهارم یاد کردن آن حضرت(عج) در مجامع و غیر آنها به طور سری و در دل و حق آن است که در این صورت نیز جایز باشد، به جهت اینکه دلایل منع از این قسم منصرف است، پس اصل و دلایل جواز بدون معارض باقی می مانند، اضافه بر روایتی که در مستدرک با سندی از حذیفه بن الیمان آمده که رسول خدا(ص) در خبر وصف حضرت مهدی(عج) فرمود:«و اوست که به طور آشکارا پیش از قیامش کسی نامش را نبرد مگر کافر به او». و نیز موید این است که اختصاص یافتن حرمت به آن در مورد احماعی که محقق داماد آن را نقل کرده: «به طور علنی و آشکار نامش را برند» و سخنش خواهد آمد.

 

گونه پنجم یاد کردن این اسم شریف در مواقع ترس، مانند: محافل و مجالس دشمنان دین که تقیه با آنان واجب است و هیچ اختلافی از هیچ یک از متقدمین و متاخرین در حرمت این قسم نیست و نیز تمام دلایل تقیه بر آن دلالت دارد و همچنین احادیث منع از نام بردن، همگی شامل این قسم می شود.

 

گونه ششم یاد کردن نام آن حضرت(عج) در سایر مجالس و مجامع که ترس و تقیه ای در آنها نیست و این گونه است که معرکه آراء و جای بحث و گفت وگو است و مختار نزد من قول به حرمت آن است، موافق رای شیخ صدوق و مفید و طبرسی و محقق داماد و علامه مجلسی و عالم محقق نوری، بلکه در گفتار محقق داماد اجماع بر آن نقل گردیده و در سخن بعضی دیگر شهرت این قول حکایت شده به دلیل اخبار صحیح؛ معتبر و مستفیض بلکه از لحاظ معنی در حد تواتر.

captcha