به گزارش ایکنا به نقل از روزنامه ایران، در یک تقسیمبندی بسیار کلی، اجمالی و طبعاً سهلگیرانه و تسامحآمیز، متفکران را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: متفکران فردگرا، که بیش از هر چیز دغدغه نجات افراد را دارند، و متفکران جامعهگرا، که اهتمامشان عمدتاً معطوف به صلاح جامعه است. فردگرایان اصلاح جامعه را یا هدفی بلند پروازانه و غیر واقعبینانه میدانند یا هدفی میانگارند که جز به وسیله و بهواسطهی نجات یافتگی یکانیکان افراد جامعه امکان حصول ندارد و، به هر تقدیر، برآناند که عقلانیت عملی حکم میکند که به فرهنگ درونی افراد، یعنی به باورها، احساسات و عواطف و خواستهها، ارزشها و آرمانهای آنان بپردازیم و در جهت تصحیح و بهبودبخشی آن بکوشیم. جامعهگرایان این تصحیح و بهبودبخشی فرهنگ درونی افراد را یا هدفی غیر ضرور میدانند یا هدفی میانگارند که جز به مدد به صلاح آمدن نهادهای اجتماعی، بویژه نهادهای سیاست، اقتصاد و حقوق، امکانپذیر نیست و، در هر حال معتقداند که اقتضای عقلانیت عملی این است که بهاصلاح نهادهای اجتماعی همت بگماریم و زمینهی جمعی زندگیی خوب و خوش و ارزشمند را برای همه فراهم آوریم.
استاد دکتر محمدعلی موحد- که عمرش به در ازای آرزوی شاگردان و دوستدارانش باد! - به شهادت کارنامه فکری و قلمیاش، در هر دو گروه مذکور جای گرفته است: هم دغدغه نجات افراد را دارد و هم به صلاح جامعه اهتمام میورزد و، باز، به شهادت همانکارنامه، در باب هر یک از این دو امر خطیر موضعی دارد. صلاحجامعه را، بیش و پیش از هرچیز، در گرو تحقق عدالت میداند، که چیزی جز پاس داشت حقوق نیست؛ و نجات فرد را در گرو التزام نظری و عملی به آموزههای عرفانی میداند، که چیزی جز دویدن در پی آواز حق نیست. موضعاش در امور اجتماعی در برابر مواضعی قرار میگیرد که یکی از آرمانهای دیگر اجتماعی، مانند آزادی، برادری و برابری، را برتر از عدالت مینشانند؛ و موضعاش در امور فردی در تقابل است با مواضعی که مکاتب یکسره عقلگرا یا یکسره نقلگرا را بر تجربهگرایی و شهودگرایی عرفانی ترجیح میدهند.
در میان بیش از ۳۰ اثر نشر یافته از استاد موحد، ۱۲ اثر، کمابیش و با واسطه یا بیواسطه، با فکرت عدالت و حق سروکار دارند: مختصر حقوق مدنی، دیباچهای بر حقوق مدنی، در خانه اگر کس است، در هوای حق و عدالت، نفت ما و مسائل حقوقی آن، درسهایی از داوریهای نفتی (دفتر اول: قانون حاکم، دفتر دوم: ملیکردن و غرامت)، خواب آشفته نفت، یاد گذشته و اندیشه آینده در تاریخ ایران و صنعت نفت ایران، مبالغه مستعار (یا: هیاهو بر سر هیچ)، ترجمهعدالت و انرژی (از ایوان ایلیچ) و ترجمه خزران (از آرتور کستلر) و ۱۲ اثر با فکرت عرفان و حق: ترجمه بهگود گیتا، تصحیح و تعلیق مقالات شمستبریزی، تصحیح و تعلیق مثنوی معنوی مولانا، تصحیح و تعلیق ابتداءنامهی سلطان ولد، تصحیح و تعلیق رساله در مناقب خداوندگار سپهسالار، قصه قصهها، باغ سبز، خٌمی از شراب ربانی، اسطرلاب حق، شمس تبریزی، شرح فصوص الحکم محیالدین ابن عربی، تصحیح و تعلیق حدیقةالحقیقه احمدجام.
بدین قرار، میتوان گفت که استاد موحد رهرو اقلیم عدالت و عرفان است. در پهنه عدالت، پاس حق ارزش شناختی (axiological) را دارد، که ارزش برین و ارزش ارزشها است؛ و در پهنه عرفان، پروای حق وجودشناختی (ontological) را دارد، که حقیقت علیا و حقیقةالحقائق است.
آنچه گفتم اندکی است از بسا بسیارها که درباره استاد بزرگ، موحد عزیز ما، میتوان گفت. اما جلوههای این حقجویی در شخصیت و منش او از شمار اموریاند که، به تعبیر ویتگنشتاین، نمیتوانشان گفت و بایدشان نشان داد؛ و این یعنی تا نبینی ندانی.
انتهای پیام