ساختار سوره‌محوری؛ طراحی الهی برای تدبر در قرآن
کد خبر: 3984239
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۴
مجید معارف تشریح کرد؛

ساختار سوره‌محوری؛ طراحی الهی برای تدبر در قرآن

استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: ساختار سوره‌محوری یکی از مهمترین مؤلفه‌های ایجاد تدبر است که این خود نقشه‌ای الهی بوده است تا فرازهایی از قرآن با بسمله  از یکدیگر جدا و سبب تسهیل در تدبر و فهم آیات شوند.

ارسال/ ساختار سوره‌محوری طراحی الهی برای تدبر در قرآن است/ مؤلفه‌های عام و خاص تدبرسازبه گزارش ایکنا، مجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شامگاه 23 تیرماه در پنل نهایی همایش ملی «جریان‌سازی تدبر در قرآن کریم و ظرفیت‌های اجتماعی آن در ایران معاصر» به بررسی تحلیلی بر ساختار تدبرمحورانه قرآن کریم پرداخت و گفت: قرآن در آیاتی ما را تشویق به تدبر و در جایی نسبت به عدم تدبر، مذمت و توبیخ کرده است؛ مثلاً در آیه «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا به آيات قرآن نمى‏‌انديشند يا [مگر] بر دل‌هايشان قفل‌هايى نهاده شده است (۲۴ محمد» نسبت به عدم تدبر، نکوهش می‌کند؛ حال اگر امر به تدبر شده پس خداوند اسباب تدبر را در ساختار قرآن برای ما فراهم کرده است.

وی افزود: تدبر یعنی تأمل در آیات الهی با پیگیری در عواقب و پیامدهای آن؛ در مفهوم اصطلاحی هم تدبر، درک مفاهیم و مقاصد آیات قرآن در سطوح مختلف است لذا تدبر امری ذومراتب است.

معارف تصریح کرد: دلایلی که سبب لزوم تدبر در قرآن می‌شود، شامل مؤلفه‌های عام و کلی و مؤلفه‌های خاص و جزیی در ساختار تدبر محورانه است؛ مؤلفه‌های عام دو نوع است؛ اول جامعیت معنایی قرآن، مثلا اگر از ما بپرسند موضوع قرآن چیست نمی‌توانیم بگوییم صرفاً موضوع واحدی مانند فقهی، تاریخی، اجتماعیات و ... است بلکه قرآن همه اینها را در بردارد؛ حال چرا قرآن موضوع خاصی ندارد زیرا دنبال هدایت مردم و معرفت‌افزایی توحیدی است.

وی افزود: دوم اینکه اگر قرآن موضوع واحدی داشت جامعیت خطاب شکل نمی‌گرفت؛ آیا مخاطبان قرآن علمای تاریخ، حقوقدانان، فقها و ... هستند؟؛ همه هستند ولی مخاطب اصلی قرآن با هر سلیقه و گرایش مردم هستند؛ انسان باید سیستم اعتقادی و اخلاقیاتش را در پرتو قرآن درست کرده و به فکر دنیا و آخرت خود باشد؛ پس قرآن هم جامعیت معنایی و هم جامعیت خطاب دارد لذا همانند سفره‌ای است که هر کسی به اندازه توان می‌تواند برداشت کند و تدبر هم ابزار برداشت است.

الگوهای خاص برای تدبر در قرآن

استاد دانشگاه تهران در ادامه به شرح مؤلفه‌های خاص در قرآن که باعث تدبر می‌شود، پرداخت و اضافه کرد: اولین مؤلفه، ساختار سوره‌محوری است که خود این نقشه الهی بوده است تا فرازهایی از قرآن با بسمله از یکدیگر جدا شوند تا سبب تسهیل در تدبر و فهم آیات شوند؛ به همین دلیل فرموده است: وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا.

معارف تصریح کرد: مؤلفه دوم الگوی خطاب است؛ قرآن کریم در آیات مختلف فرموده است: یا بنی آدم؛ یا ایها الناس، یا ایهاالنبی؛ مثلا یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم، یعنی خداوند انسان را صدا می‌زند و این صدا زدن برای انسان تأمل و تدبر ایجاد می‌کند، اگر  فردی معمولی ما را صدا بزند آیا نمی‌ایستیم و توجه نمی‌کنیم؛ حال خداوند دائما در این آیات ما را صدا می‌زند که شایسته تدبر است.

استاد دانشگاه تهران با اشاره به الگوی استفهام به عنوان سومین الگو افزود: عمدتاً استفهام‌های قرآن حقیقی نیست بلکه تأکیدی است؛ مثلا در آیه یک سوره انسان؛ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا؛ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؛ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ در این استفهامات انسان به خود رجوع می‌کند.

وی افزود: الگوی دیگر تدبرساز، الگوی قسم در قرآن است؛ در قسم چند تأکید وجود دارد؛ مانند والعصر، والشمس؛ قسم نشان می‌دهد که نباید با اهمال از آیه عبور کنیم. الگوی دیگر الگوی مثل است زیرا در قرآن ضرب المثل‌های فراوانی داریم که همه آنها به انسان تنبه می‌دهند؛ الگوی دیگر قصص است؛ قرآن کتاب داستان‌سرایی نیست و سرنوشت پیشینیان را بررسی و در اختیار ما قرار می‌دهد تا از قصه عبور کنیم و خودمان را در نقش قهرمان داستان قرار دهیم.

وی به الگوی تقابل اشاره کرد و گفت: نمونه این الگو را می‌توان در آیاتی چون؛ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ  مشاهده کرد؛ الگوی دیگر قرآن برای تدبر، دعا و نفرین است؛ قرآن می‌فرماید: ویل للمطففین؛ ویل لکل افاک اثیم؛ این تلنگرها می‌تواند انسان را متنبه کند و او را وادار به تدبر در قرآن کند.

معارف با بیان اینکه آیات القوم از دیگر مؤلفه‌های تدبرساز در قرآن است، اظهار کرد: قرآن ظاهر و باطنی دارد؛ اگر قرار باشد مطلبی را در مورد قومی بگوید و وقتی آن قوم رفت مفاد آیه هم با آن تمام شود از قرآن چیزی باقی نمی‌ماند؛ بنابراین ما باید آیه خودمان را بیابیم زیرا هر فرد و هر قومی آیه مخصوص خود را دارد؛ فضیل بن عیاض یک سارق بود ولی وقتی آیه 16 حدید «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ» را شنید، او را وادار به توبه کرد. در صد اسلام هم کم نبودند کسانی که با آیات قرآن منقلب شدند.

الگوی آیات غرر

استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران الگوی غرر آیات را مؤلفه دیگر برشمرد و تصریح کرد: آیه «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» نمونه از این آیات غرر است زیرا مگر ممکن است خدا از ما طلب قرض کند؟ یا ان تنصروالله ینصرکم؛ کافی است انسان روی پیامد این آیات تمرکز کند تا به لزوم تدبر پی ببرد. همچنین الگوی دیگر، الگوی استعارات قرآنی است؛ مثلا قرآن کریم فرموده است که جهنم پر می‌شود و باز سؤال می‌کند آیا جهنمی هست؟ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ(30 ق).

وی افزود: الگوی دیگر الگوی خلاف در قرآن است یعنی ناگهان مفعول به خاطر تأکید و حصر بر فاعل و فعل مقدم می‌شود؛ مانند ایاک نعبد که تأکید بر حصر بر عبادت خدا دارد؛ یا در الا بذکرالله تطمئن القلوب؛ به جای اینکه بگوید الا تطمئن القلوب بذکرالله.

معارف تأکید کرد: تدبر در قرآن هم آثار علمی مانند درک اعجاز قرآن، شناخت احکام و حلال و حرام و درک صحیح در تنظیم روابط اجتماعی و هم آثار عملی مانند موعظه‌پذیری، افزایش ایمان و خشوع و تقویت انس با قرآن را به همراه دارد و این موارد از جمله نتایج تدبر در قرآن کریم است.

انتهای پیام
captcha