جای خالی شورای عالی تربیت در نظام آموزش و پرورش
کد خبر: 4201977
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۷
علی‌اصغر احمدی مطرح کرد؛

جای خالی شورای عالی تربیت در نظام آموزش و پرورش

یک کارشناس تعلیم و تربیت، جای شورای عالی تربیت را در نظام آموزش و پرورش خالی دانست و گفت: مفهوم تربیت در نظام آموزشی و تربیتی کشور ما گنگ است؛ به‌همین دلیل تربیت به ساده‌ترین شکل آن‌ یعنی ارائه اطلاعات تقلیل یافته است.

تربیت از موضوعات مهم انسانی است که از دیرباز مورد توجه اهل خرد بوده است و درباره آن مکتوبات بسیاری موجود است و هرکس نگاه خود را که بر اصولی استوار بوده به رشته تحریر درآورده است. اکنون که یک قرنی از ایجاد نظام رسمی آموزش و پرورش می‌گذرد می‌توان نحوه عملکرد این نهاد را بررسی کرد که چه میزان در تعلیم و تربیت موفق بوده است تا ضعف‌ها در این باره احصاء شود؛ چراکه به قول سعدی علیه‌‌الرحمه «چون بود اصل گوهری قابل/ تربیت را در او اثر باشد» از آنجایی که اکثر ابنای بشر گوهری قابل دارند، باید بر موضوع تربیت تدقیق کرد و بهترین راه و روش تربیتی را در پیش گرفت.

ایکنا به مناسبت روز هشتم اسفند، روز «تربیت اسلامی» گفت‌وگویی با علی‌اصغر احمدی، کارشناس تعلیم و تربیت، عضو هیئت‌علمی بازنشسته دانشگاه تهران، مدیر گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید مطهری و نویسنده کتاب «روان‌شناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی»، «اصول تربیت»، «شخصیت موضوع تربیت» انجام داده است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

ایکنا- تفاوت بین تربیت دینی و آموزش مفاهیم دینی چیست؟

تمایز نسبتاً آشکاری بین تربیت و آموزش مفاهیم وجود دارد؛ آموزش مقوله شناختی است که مربوط به دانسته‌ها و فهمیدن‌ها می‌شود و دریافت مفاهیم و معنای آن است و سطوح مختلفی دارد و می‌شود از سطح یادگیری در حد حافظه شروع کرد تا به مرحله قضاوت و تحلیل رسید. آموزش عمدتاً متمرکز به مسئله شناختی شخصیت انسان است اما تربیت ناظر بر شکل‌گیری شخصیت انسان است.

وقتی صحبت از تربیت می‌شود به دنبال شکل دادن شخصیت فرد هستیم که از جنبه‌های شناختی برخوردار است؛ از طرفی بخش عواطف و احساس هم در شخصیت دخیل است، یعنی دو فرایند درونی شناختی و عاطفی با هم جریان دارند. درگیر شدن بخش عاطفی انسان در تربیت اهمیت دارد و رفتارهای خاصی را ایجاد می‌کند. اگر ما در سطح شناخت باقی بمانیم ضرورتاً رفتاری را از فرد انتظار نداریم و همین که بداند آموزش داده شده است کفایت می‌کند ولی وقتی صحبت از شخصیت می‌شود رفتارهای انسانی هم در این مقوله قرار می‌گیرد.

شناخت، عاطفه، انگیز‌ه‌ها ترکیبی است که شخصیت انسان را می‌سازد منتها یک ترکیب ساده نیست که بتوان با در کنار هم قرار دادن اجزا، تربیت شکل بگیرد بلکه یک ترکیب شیمیایی است یعنی ماهیت ماده تغییر می‌کند. حوزه تربیت مانند ترکیب‌‌های قابل تشبیه به تغییرات شیمیایی است که با حوزه آموزش بسیار متفاوت است. انسان به وسیله تربیت، سطوح هستی را پشت‌سر می‌گذارد و تغییر هستی‌شناسانه می‌یابد؛ بنابراین تفاوت بسیاری بین آموزش و تربیت وجود دارد.

ایکنا - یعنی شما آموزش را به تغییر فیزیکی و تربیت را به تغییر شیمیایی تشبیه می‌کنید.

بله این تمثیل بود؛ زیرا آموزش و تربیت قابل تشبیه به تغییرات فیزیک و شیمی هستند.

ایکنا - با این توضیح می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تربیت بر آموزش تقدم دارد.

بله، ابتدا باید تربیت صورت بگیرد نه صرفاً آموزش؛ اگر صرفاً آموزش دهیم هدف دین محقق نمی‌شود. دین بر صیرورت استوار است؛ صیرورت به معنای شدن و دگرگونی‌های درونی است، مثل تبدیل غوره به انگور است. وقتی تحول اتفاق می‌افتد غوره‌ای که گس و ترش است به انگور شیرین تبدیل می‌شود؛ مثال «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی» به همین معناست که در طول زمان ماهیت و هویت اشیاء و انسان‌ها تغییر می‌کند.

ایکنا - چگونه می‌توان آموزش مفاهیم دینی را در قالب تربیت دینی به دانش‌آموزان منتقل کرد؟

آموزش بخشی از تربیت است و موادی را در اختیار فرد قرار می‌دهد تا مراحل تغییرات شیمیایی انجام شود. آموزش باید متناسب با هدفی که در نظر داریم تنظیم شود؛ بنابراین اگر می‌خواهیم آموزش دهیم باید تعیین شود که هدف از آموزش چیست؟ نباید مطالب بی‌هدف آموزش داده شود. مواد و میزان آموزش کاملاً تابع هدف آموزشی است. بسیاری از مفاهیم در مقوله شناخت قرار می‌گیرد که زیرمجموعه آموزش است؛ این موضوعات مستقل هستند و نمی‌توانند به عنوان هدف تربیتی فرد ارائه شود.

بسیاری از موضوعات ممکن است مضر باشد مثلاً به بچه‌های کوچک نباید درباره امام زمان(عج) اینگونه توضیح داد که اگر امام زمان(عج) بیاید دشمنان و ظالمان را از لب تیغ خواهد گذراند و همه را خواهد کشت؛ زیرا در این صورت تصویر نامناسبی از امام زمان(عج) ایجاد خواهد شد چراکه قرار است فردی بیاید و با قدرت قاهره‌ای شروع به کشت و کشتار کند، این اطلاعات نه تنها برای بچه‌ها سودمند نیست بلکه مضر است و او را از آمدن امام زمان(عج) بیشتر می‌ترساند.

اگر خوب بنگریم این اطلاعات نباید به این صورت به کودک منتقل شود یا مسائلی مانند نجاست و پاکی که در کلاس‌ها ارائه می‌شود برای بسیاری از افرادی که مستعد وسواس هستند؛ وسواس بیش‌ از حد ایجاد می‌کند. بسیاری از موضوعات وجود دارد که باید رابطه‌ آنها را تشخیص داد و اگر این روابط تشخیص داده نشود، دانش به مطلب مضر برای تربیت دینی تبدیل می‌شود.

جای خالی شورای عالی تربیت را در نظام آموزش و پرورش

ایکنا - یعنی می‌توان نتیجه گرفت که اکنون آموزش‌وپرورش به‌جای توجه به تربیت دینی بیشتر متمرکز آموزش مفاهیم دینی است.

مفهوم تربیت در نظام آموزشی و تربیتی کشور ما گنگ است؛ به‌همین دلیل تربیت به ساده‌ترین شکل آن‌ یعنی ارائه اطلاعات تقلیل یافته است و به آن توجه نمی‌شود. اطلاعات باید ارائه شود اما باید به چگونگی و چرایی ارائه اطلاعات توجه کرد؛ از طرفی با توجه به گسترش فناوری‌های ارتباطی، اطلاعات از طریق رسانه‌ها به صورت بی‌حساب به افراد ارائه می‌شود و به همین دلیل انسان‌ها دچار سوءهاضمه اطلاعاتی شده‌اند و مانند فرد همه‌چیزخوار هستند.

ایکنا - بله، این روزها شاهد افرادی با اطلاعاتی اقیانوسی اما عمق یک سانتی‌متری هستیم.

بیش‌تر باید به لجن‌زار تعبیر کرد تا اقیانوس. شاید عمق این لجن‌زار زیاد هم باشد اما چون لجن‌زار است بیشتر سبب تعفن می‌شود و برخی دچار درون متعفنی از اطلاعات غیرضروری شده‌اند.

در دین هم به این موضوع اشاره شده ‌است، دعایی داریم بر این مبنا که «اللهم انی اعوذ بک من علمٍ لا ینفع»؛ علمی که سود ندارد، ضرر دارد زیرا به درد نمی‌خورد. امام‌خمینی(ره) می‌گفتند که علم، حجاب اکبر است؛ یعنی وقتی فردی چیزی را می‌داند گمان می‌کند که واقعیت را می‌داند. گاهی اوقات دانستن پرده می‌شود و این همه‌چیزخواری و این همه اطلاعات داشتن، فرد را دچار ذهنیتی می‌کند که ارتباط او را از واقعیت دور می‌کند یعنی هرچقدر دانسته‌ها زیاد ‌شود شناخت حقیقی عالم کم‌تر می‌شود به‌همین دلیل گفته می‌شود که علما دچار تکبری می‌شوند که مانع رشد آنها می‌شود.

هدف تربیت، پیوند فرد با واقعیت‌های حقیقی جهان است تا پیوسته انسان را با حقیقت و جهان که خداوند حق مطلق است، آشنا کند و او را از این ماده تنگ و تاریک برهاند و به آن قدسیت بی‌نهایت الهی برساند.

ایکنا- آیا چنین افرادی برای آموزش تربیت اسلامی وجود دارند که خود اینگونه تربیت شده باشند؟

بله، ما در جامعه افراد تربیت‌شده خوب دینی کم نداریم اما بوروکراسی ناقص کشور از جذب این افراد برای فعالیت در حوزه تربیتی ناتوان است. سیستم دولتی ما دارای بروکراسی معلول و فلج است و قوه‌های مجریه، قضاییه و مقننه بوروکراسی معیوبی دارند که آن حقیقتی را که در اختیار داریم را نمی‌توانند ارائه دهند.

فرهنگ شیعی ما به‌قدری مترقی است که قابل‌ مقایسه با سایر فرهنگ‌ها نیست و افراد بسیار زیادی هستند که با خلوص بالا در قالب این فرهنگ قرار می‌گیرند. این افراد رشد یافته‌ تربیت دینی هستند و در جامعه حضور دارند اما بین این آدم‌ها با سیاست‌های تربیتی پیوندی وجود ندارد زیرا نظام بوروکراتیک آموزش‌وپرورش معیوب است و آ‌نها نمی‌توانند بیایند تا حقیقت خود، راهی را که طی کردند و تربیتی را که تربیت و حقیقت دینی است را در آموزش‌وپرورش در قالب سیاست‌ها، برنامه‌ها و اقدامات ارائه کنند.

فرد باید در ابتدا تربیت شده باشد تا بتواند تربیت کند. ارتباطات قسمت اعظم تربیت بین آدم‌هاست؛ باید ارتباط قلبی ایجاد شود، شاعر می‌گوید «می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها/ از ره پنهان صلاح و کینه‌ها» یعنی تربیت از درون آدم‌ها منتقل می‌شود ولی در موضوع آموزش، توجه به درون لازم نیست بلکه هرکس کتابی را بخواند تا حد زیادی موضوع را دریافت می‌کند.  

جای شورای عالی تربیت را در نظام آموزش و پرورش خالی می‌بینم؛ شوراهای مختلف بسیاری در کشور وجود دارد ولی شورایی با عنوان شورای عالی تربیت وجود ندارد؛ البته شورای عالی آموزش و پرورش داریم که مقررات و مصوبات و تصویب می‌کند؛ در حقیقت این شورا، شعبه قوه مقننه در آموزش‌وپرورش است که قوانین و مقررات را تصویب می‌کند. باید توجه کرد که مجلس ماهیت تربیتی ندارد و شعبه‌ای مانند آن در آموزش‌وپرورش مفهومی ندارد. باید شورای عالی تربیت ایجاد شود و به‌صورت واقعی به مفهوم تربیت بپردازد.

جای خالی شورای عالی تربیت را در نظام آموزش و پرورش

ایکنا - چگونه می‌توان از فناوری‌های مدرن در راستای تربیت استفاده کرد؟

تا زمانی‌که تکلیف تربیت مشخص نشود فناوری‌های جدید هیچ‌چیز تربیتی را به انسان‌ها ارائه نمی‌دهند بلکه ضد تربیت هستند. تلنبار اطلاعات یکی از معایبی است که این فناوری‌های جدید دارند و این اتفاق ضد تربیت است چراکه ارائه اطلاعات زیاد، انسان‌ها را آشفته‌تر می‌کند.

تربیت مقوله‌ای است که در دنیای روانی آدم‌ها در درون، تحقق و رشد پیدا می‌کند و در خارج از فرد رشد نمی‌یابد؛ مثلاً امروزه صحبت از هوش مصنوعی است و بسیاری از افراد از هوش مصنوعی می‌ترسند زیرا در خارج از انسان چیزی در حال رشد است و روزی ممکن است که انسان مقهور پدیده خارج از خود شود اما تفکر پدیده انسانی است و در درون انسان اتفاق می‌افتد و بسیار با آنچه در بیرون رخ می‌دهد متفاوت است.

اگر یک مسئله را به هوش مصنوعی بدهیم حل می‌کند ولی ماهیت این کار فکری نیست بلکه ماهیت آن استفاده از دانش‌های پیشین است مثل آنکه مسئله‌ای را به فردی بدهیم و آن فرد با استفاده از حل‌المسائل جواب را بدهد که ماهیت این کار فکر نیست. تفکر اینگونه است که پدیده‌ها را در کنار هم قرار ‌می‌دهد و در نهایت خلق جدیدی صورت می‌گیرد.

باید تربیت به شکل مستقل در دستور کار  نظام آموزش و پرورش قرار بگیرد و فناوری‌ها که اوج آن در هوش مصنوعی جلوه‌گر می‌شود در خدمت تربیت باشد. تربیت را نباید از فناوری‌ها بخواهیم یعنی وقتی فردی تربیت می‌شود تازه متوجه می‌شود که از فناوری‌ها باید چگونه و چه استفاده‌ای کند. فناوری‌ها جنبه ابزاری دارد و جنبه اصالتی وجودی ندارند؛ بنابراین باید این دو را از هم تفکیک کنیم.

 ایکنا - اشتباهات رایج در رابطه با آموزش مفاهیم دینی و تربیت دینی چیست؟

 بنیادی‌ترین اشتباه این است که بخواهیم این مسئله را در نظام بوروکراتیک معیوب خود حل کنیم؛ یعنی موضوع تربیت را به هوش‌های زیر متوسط موجود بدهیم تا یک پدیده‌ اساسی انسانی را حل کنند. امام علی(ع) می‌فرماید «العلم نقطة کثرها الجاهلون» یعنی علم یکجا است و پراکنده نیست ولی جاهلان آن را پراکنده می‌کنند؛ یعنی شما اگر در مسیری که می‌خواهید بروید، به یک نقطه چشم بدوزید مستقیم می‌روید ولی اگر این نقطه‌ها بیشتر شوند فرد دور خود می‌چرخد.

مسئله تربیت نیز همین‌گونه است؛ مثلاً نحوه انتخاب وزیر آموزش‌وپرورش را در نظر بگیرید که نمایندگان چه کسی را انتخاب می‌کنند؟ نمایندگان مجلس بیشتر در رابطه با برنامه‌ها، سیاست‌ها و... صحبت می‌کنند و بیشتر سؤالاتشان برای انتخاب وزیر درباره امور اجرایی، مالی، مدیریتی، رتبه‌بندی معلمان و... آموزش و پرورش است و کمتر سؤالی درباره شناخت وزیر از تربیت پرسیده می‌شود.

وزیر خوب از دید نمایندگان کسی است که بتواند امور مجموعه‌ای از آدم‌ها را در آموزش‌وپرورش رتق‌وفتق کند تا کارها بی‌صدا بگذرد؛ از کدام وزیر در این چهار دهه درباره کارهای انجام شده در حوزه تربیتی سؤال شده است؟ آیا عملکرد تربیتی فردی را تا به حال بررسی کرده‌اند؟ اگر هم وزیری استیضاح شده برای مسائل اداری و اقتصادی بوده ‌است که مثلاً چرا حقوق شب عید معلم‌ها واریز نشده است اما کسی سؤال نمی‌کند این دانش‌آموزانی که استعدادهای بسیاری دارند، که چه تعداد از آنها استعدادهایشان از قوه به فعل تبدیل شده‌ است؟ یعنی افراد به صورت کیفی سنجیده نمی‌شوند و این نکات ناپیداست.

ایکنا- سخن پایانی. 

تربیت یک حقیقت مورد نیاز انسان است که در جامعه ما به شدت گم و گنگ است.

گفت‌وگو از سجاد محمدیان

انتهای پیام
captcha