حجتالاسلام والمسلمین مهدی ساجدی، استاديار دانشگاه قرآن و حديث، در گفتوگو با ایکنا از قم، ضمن عرض تسلیت بهمناسبت سالگرد تخریب ائمه بقیع و اصحاب نبی مکرم اسلام، بیان کرد: وقایع تلخ تاریخی حمله وهابیون در تاریخ 1344 اتفاق افتاده است. سابقه تخریب به دو مرحله بازمیگردد، یک مرحله در سال 1220 هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودیها توسط حکومت عثمانی در پی حمله وهابیت به مدینه بسیاری از قبور ائمه(ع) تخریب میشود اما پادشاه عثمانی با فرستادن لشکری به مدینه مجدداً مدینه را از وهابیت باز پس میگیرد و شروع به تعمیر قبور بقیع میکنند اما در سال 1344 قمری مجدداً وهابیت حمله میکند و تصمیم میگیرند براساس مبانی و مستندات و فتوای فقهی اقدام به تخریب قبور کنند.
وی با اشاره به نقد فقهی علمای وهابیت که براساس آن اقدام به تخریب قبور بقیع کردند، افزود: یکی از مستنداتی که وهابیون بر آن استناد میکنند، روایت ابو الهیاج اسدی است که در آن آمده: «امام به این فرد میگوید: آیا آماده هستی که من تو را به مأموریتی بفرستم که پیغمبر مرا برای آن مأموریت فرستاد، بعد چنین فرمود: هیچ تصویری را نمیبینی مگر اینکه آن را محو میکنی، لابد تصویر ذی روح بوده است، هیچ قبری را نمیبینی مگر اینکه آن را تسویه کنی.»
ساجدی ادامه داد: روایت دوم، روایت ابن عباس است که در آن، نبی مکرم اسلام زائرات قبور و کسانی را که بر قبرها مسجد میسازند را منع کردند که معنایی جز حرمت قبور و ساخت مسجد نمیتواند داشته باشد، روایت سوم از سفیان بنی عیینه از حمزه بن مغیره از سهیل بن ابی صالح از ابوهریره از نبی مکرم نقل شده که فرمود: «اللهم لا تجعل قبری وثنا یعبد»خدایا قبر من را بهعنوان یک بت برای عبادتگاه مردم قرار نگیرد و در ادامه حدیث پیامبر(ص) کسانی که بر قبر پیامبرانشان را مسجد میساختند لعنت میکند.
وی اظهار کرد: روایت چهارم روایت عرباض بن ساریه است این روایت حاکی از پندهاي نبی مکرم(ص) به جمعی از مسلمانان است. آنچه محل استناد قرار گرفته، فقره آخر روایت است که حضرت میفرماید: «...شما را به پیروی از سنت خود و خلفاي راشدین که هدایت کنندهاند، سفارش میکنم؛ این سفارشات را با چنگ و دندان حفظ کنید و از امور جدید بپرهیزید؛ زیرا هر امر جدیدی بدعت است و هر بدعتی گمراهی اسـت». در نتیجه با توجه بـه بدعت بودن هر امر جدیدی مانند ساخت بارگاه بر قبور، باید آنها را ویران کرد.
ساجدی با اشاره به اینکه روایت جابربن عبدالله انصاری پنجمین روایت از مستنداتی است که از طرف علماي وهابیت به عنـوان دلیل تخریب قبور بقیع مطرح شده، بیان کرد: در این روایت پیامبر(ص) میفرماید: «بهتـرین هدایت، هدایتی است کـه از سوی خود ایشان صورت گرفته و بدترین امور، امور جدید بوده و هـر بـدعتی گمراهی است». این روایت با همین مضمون از عبداالله بن مسعود نیز نقل شده است. بر اساس این روایت نیز باید با هر نوع بدعت، مانند ساخت بارگاه، مقابله کرد.
وی با اشاره به اینکه عقل مستند دیگری از طرف علمای وهابیت برای دلیل تخریب قبور بقیع است، گفت: گرچه علمای وهابیت استدلالی عقلی برای تخریب قبور بیان نکردهاند، اما اگر بخواهیم از طرف آنان و بر اساس توضیحاتی که در فتواهای خود بیان داشتهاند دلیل عقلی ارائه دهیم، میتوان با چینش صغرا و کبرا به این نتیجه رسید که قرار دادن چراغ و شمع بر قبور انبیا و صالحان و ساخت قبه و مسجد بر قبور آنان بدعت است و هر بدعتی عقلاً نکوهیده و شرعاً حرام است. قرار دادن چراغ و شمع بر قبور انبیاء و صالحان و ساخت قبه و مسجد بر قبور آنان، حرام شرعی است.
ساجدی با بیان اینکه سد ذرایع دیگر مستندات علمای وهابیت بهشمار میرود، تصریح کرد: «ذریعه» در لغت به معنای وسیله و جمع آن «ذرایع» است و در اصطلاح دانش اصول، منظور از «سد ذرایع»، جلوگیری کردن از هر کاري است که وسیلهاي بـراي تحقق حرام باشد. وهابیت با دلالت بر این مستند براین باورند که در نتیجه از آنجا که ساخت بنا بر قبور و مسجد قرار دادن آنها، سبب میشود برخی مسلمانان با توسل به صاحبان قبور، دچار شرک شوند، باید از شرک جلوگیری کرد.
وی با بیان اینکه روایاتی که علماي وهابیت به آن استناد کردهاند، از نظر سند یا دلالت یا هـر دو، مخدوش است و نمیتواند مدعای آنان را اثبات کند، اظهار کرد: بسیاری از علمای اهل سنت راویان اول و دوم روایت را به هیچ عنوان تأیید نمیکنند اما روایت سوم، چهارم و پنجم از نظر سندی اشکالی بر آن وارد نشده است. جدایی از ضعف سندی برخی روایات کـه به آنها اشاره شد، روایات استنادشده از سوی علمای وهابیت، از نظر دلالت نیز نارساست و ادعای آنان را ثابت نمیکند.
ساجدی ضمن بررسی دلالت روایتهای علمای وهابیت، بیان کرد: در روایت اول، ابوالهياج (حَيَّانَ بْنِ حُصَيْنٍ) اسدى مىگويد: على بن ابى طالب(ع) به من فرمود: «أَ لَا أَبْعَثُكَ عَلَى مَا بَعَثَنِي عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ لَا تَدَعَ تِمْثَالًا إِلَّا طَمَسْتَهُ وَ لَا قَبْراً مُشْرِفاً إِلَّا سَوَّيْتَه»، در این روایت، آنچه از سوی علمای وهابیت به آن استناد شـده، کلمه «تسویه» است. آنان این کلمه را به معنای «همسطح کردن با زمین» در نظر گرفته و قبور را تخریب کردهاند.
استاديار دانشگاه قرآن و حديث گفت: براساس نظر اهل لغت و برخلاف برداشت وهابیان، این کلمه در صورتی بهمعنای همسطح کردن با زمین است که دو مفعول داشته باشد و دو چیز را با یکدیگر مقایسه کند، مثلاً چنین آمده باشد: «ولا قبراً مشرفاً إلا سویته بالارض» یعنی رسول خدا(ص) به من مأموریت داده تا قبرها را مساوی بـا زمین قرار دهم. نکته مهم اینجاست که اگر کلمه «تسویه» با یک مفعول بیاید، معنای وصفی دارد و به معنای صاف کردن یک سطح است.
وی تصریح کرد: براساس استدلال بالا در سوره شعراء آیه 98 نیز خداونـد متعال از زبان اهل دوزخ در مقام سرزنش بتهایی که میپرستیدند و خطاب به بتهایشان میفرماید: «إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ؛ما در گمراهی آشکاری بودیم زیرا مـا معبودان دروغین (بتها) را با پروردگار عالمیان برابر میپنداشتیم». قرآن کریم در آیهای دیگر در مورد احوال کفار در قیامت میفرماید: «يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا؛ در آن روز کسانی که کفر ورزیدهاند و از رسول نافرمانی کردهاند، آرزو میکنند که ای کاش با زمین یکسان میشدند. و از خدا هیچ سخنی را [که در دنیا درباره قرآن و پیامبر به باطل و ناروا میگفتند] نمیتوانند بپوشانند.» (نساء: 42)
استاديار دانشگاه قرآن و حديث گفت: گرچه روایت دوم را به خاطر ضعف سند نمیتوان بررسی دلالی کرد، اما بـا قطع نظر از سند، لعن در روایت مزبور، متوجه زنان اسـت؛ نـه همه مردم و زیارتکنندگان قبور. این مسئله میتواند به دلیل کارهای حرامی مثل خودآرایی و خودنمایی باشد. روایت سوم نیز پیامبر(ص) را از بتپرستی برحذر میدارد و ایشان هم مسلمانان را از اینکه قبر را همچون بت بدانند و بر آن سجده کنند برحذر داشتهاند؛ به بیان دیگر لعن در روایت، متوجه نهی از بتپرستی است.
وی ادامه داد: در مورد دلالت سایر روایات نیز میتوان گفت: بدعت، چیزی اسـت کـه در دین ایجاد شود و هیچ دلیل شرعی بر مشروعیت و صحت آن از شریعت وجود نداشته باشد اگر چنین چیزی بدعت در دین بود، هرگز از سوی مسلمانان پذیرفته نمیشد. بارگاه موجود بر مرقد مطهر رسـول خـدا(ص) نیز کـه از سالیان قدیم بنا گردیده و هماکنون نیز وجود دارد، از سوی هیچیک از علمای مذاهب اسلامی بدعت شمرده نشده است. با توجه به آنچه گذشت، دلیل محکمی از روایات برای تخریب قبور وجود ندارد.
ساجدی ضمن بررسی دلالت عقل و سد ذرایع بیان کرد: صغرای دلیل عقلی برای تخریب قبور، متوقف بـر بدعت بودن ساخت بارگاه و مسجد بر قبور است؛ درحالی که نمیتوان بدعت بودن این موضوع را ثابت کرد؛ حتی دلایل شرعی بر مشروعیت ایـن مسـئله دلالت دارد؛ وجود بارگاه مطهر نبوی، خود بزرگترین دلیل بر بدعت نبودن ساخت بنا و بارگاه بر قبور است.
استاديار دانشگاه قرآن و حديث اظهار کرد: سد ذرایع نیز نمیتواند ادعای علمای وهابیت را اثبات کنـد؛ زیرا بـا فـرض پذیرش شرک بودن توسل به صاحبان قبور، باید ریشه ایجاد شرک را از بین برد و عقاید توحیدی را ترویج کرد؛ نه اینکه قبور اولیای الهی را ویران نمود؛ وگرنه بر این بنیان، باید هر سـاختمان یـا آبـادی یا درختی را که عدهای مقدس دانستهاند، از بین برد در این صورت دیگر اثری از آبادانی در بیشتر نقاط دنیا باقی نخواهد ماند.
وی با اشاره به ادله وجوب بازسازی قبور ائمه بقیع گفت: وجوب ابراز محبت نسبت به خاندان رسول خدا یکی از ادلههای وجوب بازسازی قبور ائمه بقیع بهشمار میرود، طابق با آیه 23 سوره مبارکه شورا که فرمود: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى؛بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى درباره خويشاوندان» رسالت رسول خدا(ص) قرار داده شده و مطابق با نظر مفسران مذاهب اسلامی و براساس صحیحترین نظریه در تفسیر آیه مزبور، مودت ورزیدن به نزدیکان رسول خدا از همه امت اسلام طلب شده است.
ساجدی حرمت تحليل شعائر الهی و جلوگيری از هتک حرمت خاندان رسالت را دومین ادله وجوب بازسازی قبور ائمه بقیع دانست و افزود: براساس آیه دوم سوره مائده که فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد حرمت شعاير خدا را نگه دارید» بنابراین مطابق با آیه شریفه مورد بحث، مسلمانان باید فرامین و حدود الهی را مطابق با خواست خداوند متعال انجام دهند و از نافرمانی و تعدی از آن بپرهیزند. ساخت بارگاه بر قبور ائمه بقیع و سایر خاندان رسالت و زنده نگهداشتن یاد و نام آنها و رعایت احترام و صیانت از قبور مطهر آنان، مصداق تعظیم و رعایت شعائر و حدود الهی است.
وی تصریح کرد: در مقابل، تخریب قبور و بارگاه آنان، مصداق بارز هتک حرمت جایگاه آنان در میان مسلمانان و خلاف تعظیم شعائر الهی است و تردیدی در حرمت آن وجود ندارد. بنابراین بر همه مسلمانان واجب است برای جلوگیری از هتک خاندان رسالت، قبور مطهر آنان را بازسازی کنند و بر صیانت از جایگاه بلند آنان میان مسلمانان اهتمام ورزیده، مانع از استمرار این هتک و اهانت شوند.
استاديار دانشگاه قرآن و حديث گفت: بسیاری از عالمان سایر مذاهب اسلامی بهجز شیعه با تفکرات علمای وهابیت بهویژه در مسئله وجوب تخریب قبور ائمه بقیع موافق نیستند و سیره مذهبی و فتاوای فقهی علمای مذاهب مختلف بر این بارو است که زیارت اهل قبور و احترام به از دنیا رفتگان بهویژه بزرگان، امری پسندیده و مستحب است و باید یاد و نام آنان را گرامی بداریم.
وی در پایان بیان کرد: بنابراین مسئله تخریب قبور بقیع، ورود فتنهای از جانب غیرمسلمانان به اسلام است و استکبار و یهود پشتوانه این اندیشه انحرافی هستند. هدف آنان خدشهدار کردن حرمت بزرگان دین است. بر مسلمانان واجب است بر عقیده صحیح خویش یعنی تکریم بزرگان دین، صحابه و ائمه اطهار(ع) بمانند و با بازسازی قبور مطهر قبرستان بقیع عظمت و احترام را بازگردانند.