ارتباط نخبگانی حوزه‌های علمیه با نخبگان غربی برقرار نشده است
کد خبر: 4211760
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۸
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

ارتباط نخبگانی حوزه‌های علمیه با نخبگان غربی برقرار نشده است

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قم با تأکید بر اینکه زبان علمی حوزه و روش پژوهشی آن جهانی شود، گفت: اوضاع ما برای انتقال اندیشه‌های دینی به جهان ابتر و الکن است، درواقع ارتباط نخبگانی بین ما و نخبگان جهان برقرار نشده است و جلساتی که معمولاً سازمان‌ها برگزار می‌کنند بیشتر ناظر به محتوای تبلیغی برای مخاطبان خاص است.

حجت‌الاسلام والسملمین حیدر همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیانحجت‌الاسلام والمسلمین حیدر همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قم در گفت‌وگو با ایکنا از قم، با بیان اینکه تمدن با کاربرد جدید یکی از واژه‌های نسبتاً مستحدثه‌ای است که اندیشمندان غربی در ابتدای ظهور تمدن جدید غرب ناظر به ساحت مادی تمدن ابزار و فناوری و تکنولوژی به کار برده‌اند و در مقابل اندیشمندان با رویکرد معنوی ناظر به حیث هویت فرهنگی و معنوی تمدن را در تعریف خود به کار می‌برند، گفت: امروزه اندیشمندان معاصر در تبیین مفهوم تمدن، کمتر به فناوری و ابزار‌های پیشرفت می‌پردازند بلکه مفهومی که بیشتر درباره تمدن مطرح است، موضوع سبک زندگی است و هر فرهنگی که در این حوزه اندیشه و تحقق عینی آن را داشته باشد دارای دست برتر است.

مؤسس و رئیس اندیشکده معلم گفت: امروزه در جهان اسلام با چهار جریان در نسبت با تمدن‌سازی مواجه هستیم، جریانی که سنت‌ها و بازگشت به آن را معیار قرار می‌دهند که از آنها به جریان‌های سلفی و تحجرگرا یاد می‌شود؛ جریان دوم تجددگراست که غرب را آمال خود قرار می‌دهد و معتقد است که ما باید از سبک زندگی غرب تقلید کنیم.

وی ادامه داد: جریان سوم هم جریان تلفیقی است که شامل مدل‌هایی مانند ژاپن اسلامی و کشور مالزی است که به دنبال این است که با گرفتن بعضی از گزاره‌های ارزشی از تمدن غرب و حفط سنت‌ها به یک ترکیب سنت و تجدد برسد.

همتی افزود: جریان چهارم که رویکرد جمهوری اسلامی است به دنبال طراحی الگوی جدیدی است که سخت‌افزار و نرم‌افزار تمدن را با هم همسو کند تا پیشرفت اتفاق افتد یعنی رسیدن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که نرم‌افزار و سخت‌افزار آن در پاسخ‌گویی به جامعه ایرانی و اسلامی و در جهت ساخت تمدن نوین اسلامی است.
 
به گفته این پژوهشگر در مدل تلفیقی معمولاً سخت‌افزار با نرم‌افزار همسویی ندارد و صرفاً در نقطه‌ای سنت و در نقطه‌ای هم تجدد برقرار است و چالش‌های زیادی دارد که باعث می‌شود نهایتاً بعد از مدتی یک گروه یا رویکرد به نفع دیگری کنار رود و صرفاً ظاهری باقی خواهد ماند.
 
همتی در ادامه در مورد رابطه سبک زندگی و علوم انسانی گفت: سبک زندگی درواقع حوزه هنجار و عینیت علوم انسانی است. اینکه چگونه باید زیست و خوراک، پوشاک، شادی، غم و... در جامعه چگونه باشد و چه توصیه‌هایی باید داشت.
 

رویکردهای مواجهه حوزه‌های علمیه با علوم انسانی غربی

 
وی اضافه کرد: در حوزه تمدن غرب منشأ این توصیه‌ها، علوم انسانی است. علوم انسانی درواقع به دنبال توصیف کنش‌های انسان است و متغیر‌های آن را بیان می‌کند و گاهی هم به دنبال تبیین و تفسیر این کنش‌هاست. یکی از بدیهیات در حوزه مبانی علوم انسانی جدید تعریف انسان صرفاً در ساحت مادی است. در این منظر انسان مساوی با وجود مادی است؛ بنابراین برای پاسخگویی به نیاز‌های انسان هم نیاز‌های مادی انسان در محوریت قرار گرفت و به دلیل تأثیرپذیری علوم انسانی جدید از روش تحقیق علوم تجربی، به نوعی اصل مشاهده و تکرار در علوم انسانی هم به‌کار گرفته شد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان قم گفت: البته در قرن بیستم کم کم سراغ تبیین‌های موضوعات فرامادی هم رفتند ولی در آنجا هم روش تحقیق تجربی حاکم بود و با وجود آنکه موضوع آنها به مواردی مانند معنای مرگ، ماوراء‌الطبیعه، وحدت اجتماعی اختصاص داشت همچنان از روش تحقیق تجربی استفاده می‌کردند. همین اتفاق باعث شد که جزئی‌نگری و مسئله‌پژوهی در علوم انسانی غربی به وفور یافت شود و انباشت تولید در حوزه علوم انسانی رخ دهد.
 
وی در مور‌د مواجهه حوزه‌های علمیه و جهان اسلام با علوم انسانی غربی بیان کرد: در مواجهه حوزه‌های علمیه با علوم انسانی مدرن استراتژی‌های مختلفی در نظر گرفته شد. یک رویکرد که پیش‌فرض سکولار در آن نهفته است. یعنی قائل هستند که تولیدات بشر در حوزه‌هایی مثل اقتصاد، سیاست و علوم اجتماعی کاملاً قابل قبول است و حوزه مسائل ربطی به دین ندارد. یعنی دو ساختار دانشگاه و حوزه ایجاد شده است و اولی پاسخ به نیاز‌های مادی و دیگری پاسخ به نیاز‌های معنوی را بر عهده دارد. غافل از اینکه این دو حوزه در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند. چون سبک زندگی برآمده از یک اندیشه است و وقتی در جامعه‌ای غالب می‌شود، در یک فرآیند خاص، اندیشه‌های خود را هم با خود غلبه خواهد داد.
 
همتی ادامه داد: جریان دوم به دنبال تهذیب بود به این معنا که علوم انسانی جدید را قبول کرد و بخش‌هایی که به طور صد در صد با دین مخالف است را کنار گذاشت. مؤسساتی مانند مؤسسه آقای مصباح یزدی، چنین جریانی را تئوریزه کردند. جریان سوم هم قائل به تولید علوم انسانی اسلامی است که به دنبال تولید علوم انسانی بر مبنای قرآن و انسان اسلامی است.
 

بهره‌گیری شهید صدر از روش تحقیق مدرن تجربی

 
وی در ادامه در مورد مواجهه جریان‌های جهان اسلام با علوم انسانی غربی گفت: در جهان اسلام، کشور مصر اولین مواجهه را با تولیدات علوم انسانی غرب داشت و به همین دلیل حوزه‌های علمیه مصر به نوعی در خط مقدم آشنایی با این اندیشه‌ها هستند. مواجهه بعدی مواجهه حوزه نجف با علوم انسانی غربی است. متأسفانه بیشتر این رویکرد‌ها مناسب نبودند، به‌طوری که حتی عده‌ای از جهان اسلام خواندن این علوم را مساوی با کفر هم می‌دانستند.
 
رئیس اندیشکده معلم اضافه کرد: مدل دیگر در مواجهه به این علوم افکار و اندیشه‌های شهید صدر است که در کتاب‌هایی مانند فلسفتنا و اقتصادنا مطرح می‌شود که می‌گوید در کنار شناخت آموزه‌های غرب، باید مکتب فکری خودمان را هم تولید کنیم که همان تولید علوم انسانی بومی است.
 
وی ادامه داد: به همین دلیل می‌توان ایشان را پیشگام در این حوزه دانست. چون وقتی وارد محتوای این دو کتاب می‌شویم می‌بینیم که در مواجهه با اندیشه‌های غربی، نقد و بررسی عقلانی انجام می‌شود و از روش‌های جدیدی مانند استقرا که روش مورد توجه دنیای معاصر است، استفاده می‌کند. استقرا درواقع حرکت از جزئیات به کلیات است که شهید صدر از این روش در منطق استفاده می‌کند این روش در روش اجتهاد ایشان هم اثر گذاشت.
 
به گفته این پژوهشگر حوزه تمدن اسلامی، نوآوری‌های مختلف شهید صدر متأثر از روش تحقیق جدیدی بود که در دنیای جدید به‌وجود آمد و شهید صدر به‌خوبی از آن استفاده کرد.
 
وی تصریح کرد: در بحث معرفت‌شناسی و حوزه‌های مرتبط با منطق، با نگارش کتاب «مبانی منطقی استقرا»، بعد از قرن‌ها که منطق صوری و سنت فلسفی ما، استقرای کامل را دست‌نیافتنی تلقی می‌کرد و استقرای ناقص را برای حصول علم غیرمفید می‌دانست. شهید صدر موفق شد تحلیل جدیدی برای آن ارائه و با رویکردی روانشناختی نسبت به معرفت‌شناسی بشری، استقرا را به‌عنوان یک منبع معتبر، در مطالعات و تحقیقات علمی، معرفی کند و همزمان به حجیت آن در اصول فقه، علوم حدیثی و همچنین قضایای تجربی اعتبار ببخشد. یا در حوزه مکتب‌سازی و نیز فقه نظام تراکم ادله را ملاک برای تعیین ساختار نظامات فقهی می‌دانند.
 

انتقال اندیشه‌های دینی به جهان ابتر است

 
همتی اضافه کرد: در مجموع اوضاع ما برای انتقال اندیشه‌های دینی به جهان به دلایل مختلف ابتر و الکن است. برای ارتباط اندیشه‌های کشور به جهان سه حوزه قابل بحث است: اول؛ اندیشه دینی و مواجهه آن با اندیشه‌های فلسفی در جهان، دوم؛ هویت شیعه و تبیین آن در جهان و سوم؛ پدیده انقلاب اسلامی و حرف نوی آن برای جهان است؛ ابتدا باید دید آیا زبان علمی حوزه و روش پژوهش آن جهانی است.
 
وی ادامه داد: جمله‌ای از حضرت امام(ره) است که می‌فرمایند فقه می‌تواند حتی جامعه کفار را اداره کند؛ معلوم است این فقهی که توان اداره جامعه غیردینی را دارد مبانی و فرایند و مسئله اجتهادی آن متفاوت است. فرایند ارتباط با جهان عبارت است از جهانی‌اندیشی. فهم زبان جهانی البته زبان جهان را فهمیدن به معنی زبان صرف انگلیسی نیست یا توان مکالمه نیست بلکه هم زبانی به معنای هم‌اندیشی و همدلی است. گام بعدی روش و ابزار انتقال پیام است.
 
مؤسس و رئیس اندیشکده معلم اظهار کرد: واقعیت این است که ارتباط نخبگانی بین ما و نخبگان جهان برقرار نشده است و جلساتی هم که معمولاً سازمان‌ها برگزار می‌کنند بیشتر ناظر به محتوای تبلیغی برای مخاطبان خاص است و ورود به حوزه نخبگانی و دانشگاهی ندارند. 
 
همتی در پایان تصریح کرد: از طرفی نکته مهم‌تر این است که چهره‌ای که از ایران و مردم انقلابی ایران در کشور‌های دیگر ترسیم شده است به‌دلیل حضور برخی از ایرانیان در خارج از کشور در نقطه تماس با دیگر کشور‌ها از طریق کسانی بوده که یا شیفته غرب بودند و یا ارتباط مسالمت‌آمیز با جریان دینی و یا انقلابی نداشتند این جریان تعاطی فرهنگی که از اواخر دوره قاجار شروع شد در یک موضع منفعلانه غرب را برای ما ترجمه کرد و در اوان پیروزی انقلاب اسلامی عمده آنها از کشور پناهنده شدند تفسیر خودساخته از انقلاب و دین و شیعه را به مخاطبان ارائه کردند که از واقعیت اجتماعی ایران به دور است. این جریان که طیف وسیعی از ایرانیان را تشکیل می‌دهد حتی کشور‌هایی که با انقلاب ایران نگاه مثبت به ایران را داشتند مخدوش کردند.
انتهای پیام
captcha