عباس کیفی بجستانی، عضو جامعه قاریان قرآن کشور در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان شمالی، در رابطه با منش امام حسن(ع) گفت: تولی و تبری دو اصل مهم مورد توجه امام حسن(ع) بود.
وی با ذکر اینکه اخلاقمداری یکی از ویژگیهای مهم امام حسن(ع) بود، افزود: امام مجتبی(ع)، عمیقترین مباحث فکری را با ظرافتی خاص و در عباراتی ساده و کوتاه بیان میکرد.
وی تأکید کرد: راه و منش آن امام همام از ویژگی بارزی برخوردار است که میتواند بهترین الگو برای جامعه ما باشد، الگو قرار دادن دو ویژگی مهم امام حسن(ع) یعنی صبر و بخشندگی میتواند اخلاق اسلامی را در جامعه ما حاکم کند.
کیفی بجستانی افزود: کمک کردن به فقرا و مستنمندان از دیگر ویژگیهای امام حسن(ع) برشمرده میشود، به همین دلیل لقب کریم اهل بیت(ع) را به ایشان نسبت دادهاند.
وی ادامه داد: از جمله ویژگیهای دیگر اخلاقی امام حسن مجتبی(ع) عبادت، ترس از خدا، همنشینی با قرآن، مهربانی، گذشت، مهماننوازی، بردباری، بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران و شجاعت بود.
کیفی افزود: بعد از اینکه امام حسن(ع) با معاویه به اجبار صلح کرد آن حضرت به مدینه رفت و همواره خشم خود را فرو میخورد و منتظر امر پروردگار بود تا آنکه 5 سال از مدت حکومت معاویه گذشت و معاویه عازم مدینه شد تا از امام(ع) برای پسرش یزید بیعت بگیرد.
وی ادامه داد: ولی از آنجائیکه این کار بر خلاف تعهدات صلح با امام بود و همچنین از جلال و شکوه امام(ع) و علاقه مردم به آن حضرت میترسید؛ بنابراین تصمیم بر شهادت امام(ع) گرفت و با گرفتن زهری از پادشاه روم، توسط جعده دختر اشعث بن قیس همسر امام(ع) این امام همام را با شربتی مسموم کرد.
کیفی بجستانی گفت: آن حضرت چهل روز به حالت مریضی زندگی کرد و در ماه صفر سال 50 هجری به شهادت رسید و در نزد جدهاش فاطمه بنت اسد در قبرستان بقیع مدفون شد.
وی اظهار کرد: در وصف سجایا و مکارم اخلاقی امام حسن مجتبی(ع) سخن بسیار است، از آن جمله امام حسن(ع) هر گاه وضو میگرفت بند بند بدنش میلرزید و رنگ چهره مبارکش زرد میگشت.
کیفی ادامه داد: ایشان هر گاه به مسجد میرفت و نزدیک در میرسید، سر را بهسوی آسمان بلند میکرد و میفرمود: خدایا این مهمان توست که در درگاه تو ایستاده است. امام حسن(ع) 25 مرتبه با پای پیاده به حج رفتند و 2 یا سه مرتبه مالش را با خدا تقسیم کرد یعنی نصف مالش را به فقرا بخشید.
چرایی و نتایج صلح امام حسن(ع)
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: چرایی و ابعاد و نتایج صلح امام حسن(ع) و ریشهیابی آن دوران امامت و حکومت امام حسن مجتبی(ع) در گروی شناخت نفاق و دغلبازیهای معاویه ابن ابی سفیان برای غصب حکومت و خلافت است.
وی افزود: معاویه با نیرنگ و فریب و وعده و وعید توانست بسیاری از یاران امام(ع) را از مسیر حق منحرف کرده و به یاران خود ملحق کند. امام(ع) چارهای جز صلح با معاویه نداشت؛ چرا که اگر با یاران معدود به جنگ به معاویه میرفت و در این راه به شهادت میرسید و به دلیل ظاهر فریبی معاویه خون امام(ع) پایمال میشد.
وی گفت: بعد از صلح، معاویه به هیچ کدام از شروط عمل نکرد و ماهیت ضددینی خود را بر همگان آشکار ساخت و فرزندش یزید که فردی شناخته شده به فساد و فحشا بود را بهعنوان جانشین بعد از خود معرفی کرد.
کیفی اظهار کرد: بعد از شهادت امام امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع) روی منبر رفتند و خطبه بلیغی شامل معارف الهی و حقایق دینی ایراد کردند و فرمودند ما هستیم حزبالله که پیروزیم، ما هستیم عترت رسول خدا(ص) که از همه کس به آن حضرت نزدیکتریم. ما هستیم اهل بیت رسالت که از گناهان و بدیها معصوم و مطهریم ما هستیم یکی از دو امانت گرانبهای پیامبر(ص) یعنی قرآن و اهل بیت. پس اطاعت کنید ما را که اطاعت ما از جانب خدا بر شما واجب شده است و ...
وی ادامه داد: پس عبدالله ابن عباس برخاست و گفت ای گروه مردمان این فرزند پیغمبر شماست و وصی امام شماست با او بیعت کنید پس مردم اطاعت کردند و با حضرت امام مجتبی(ع) برای حکومت بیعت کردند.
کیفی بیان کرد: آن حضرت با مردم شرط کردند که من با هر کسی که در صلح باشم شما باید صلح کنید و با هر کسی که در جنگ باشم شما نیز باید بجنگید و مردم نیز قبول کردند، این واقعه در روز جمعه، 21 ماه رمضان سال چهلم هجری واقع شد که عمر شریف امام سی و هفت سال بود.