به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، مقالاتی با عناوین «صفویان و مسئله نمازجمعه (مطالعه موردی دوره شاه اسماعیل و شاه تهماسب 907 ـ 984ﻫ.ق)»، «بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و سید حسین نصر درباره انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راههای برونرفت از آن»، «تحلیل رویکرد دینی تاریخنگاران ایلخانی به جایگاه نهاد وزارت»، «بررسی تکاپوهای علمی عالمان بلخی در قرون سوم تا ششم هجری» و «مطالعه روانخوانی خط نسخ ایرانی در قرآننویسی دوره صفوی و معاصر (مطالعه موردی قرآن به خط احمد نیریزی و قرآن رسمی جمهوری اسلامی به خط سید رضا بنیرضی)» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «صفویان و مسئله نمازجمعه (مطالعه موردی دوره شاه اسماعیل و شاه تهماسب 907 ـ 984ﻫ.ق)» میخوانیم: نمازجمعه ازجمله فرائضی بود که با رسمیت یافتن مذهب تشیع بوسیله صفویان به تدریج و به خاطر برخی ملاحظات سیاسی و مذهبی برای نخستینبار در سطح کلان در ایران برگزار شد. این ملاحظات ناشی از طعنههای مذهبی عثمانیها و تلاش علما و دولت صفوی برای یکدست سازی عقاید مردم و ایجاد حس همبستگی بود. مباحثهها و رسالههایی در دفاع و چگونگی برگزاری نمازجمعه با صدور فتاوی وجوب تخییری یا تعیینی و عدم برگزاری آن با فتوای حرمت در غیاب امام زمان نگاشته شد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی نقش و علل موافقت و مخالفت شاهان و علما با برگزاری نمازجمعه میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مقدمات برگزاری نمازجمعه از دهه نخست سلطنت شاه اسماعیل حین فتح برخی شهرها فراهم گردیده و بعداً در زمان شاهطهماسب با قدرتیابی علمای جبل عامل و صدور فتاوی و سپس ایجاد منصب شیخالاسلام و نصب ائمه جمعه ضمانت اجرایی یافته است.
نویسنده مقاله «بسترشناسی تاریخی فهم محتوای حدیث زینت» در چکیده نوشتار خود آورده است فهم دقیقتر احادیث ائمه نیازمند به بسترشناسی تاریخی است بدین معنا که کلام امام در چه زمان، مکان و فضایی نقلشده است. یکی از این احادیث حدیث زینت است. این نوشتار عهدهدار بسترشناسی تاریخی حدیث زینت است تا بتواند تحلیل دقیقتری از آن ارائه نماید. برای این هدف با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با ارجاع به منابع روایی تاریخی به بررسی وضعیت ویژه دوران امام صادق پرداخته و سپس آسیبهای اجتماعی موجود در عصر ایشان را مورد بررسی قرار داده و در ادامه به کارکردهای حدیث زینت پرداخته است. بررسی و تحلیلها نشان داد که بسترشناسی تاریخی نقش بسیار مهمی در تحلیل محتوای احادیث دارد و در این تحقیق روشن شد که حدیث زینت در پی هویت بخشیدن شیعیان و تحقق همزیستی مسالمتآمیز آنان با دیگران و سازماندهی اقلیت شیعی در درون اکثریت سنی نقل شد و نقشه راهی برای تمام شیعیان در همه اعصار است تا آنان را به جایگاه اجتماعی مطلوب برساند.
در طلیعه نوشتار «بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و سید حسین نصر درباره انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راههای برونرفت از آن» میخوانیم: انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی از دیر باز مورد توجه اندیشمندان بوده است. تحقیق حاضر با تکیه بر آثار منتشره از این دو اندیشمند با روش مطالعه تطبیقی در صدد مقایسه دیدگاه آنان درخصوص عوامل انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راهکارهای برونرفت از آن میباشد. یافتهها نشان میدهد، آنها عوامل انحطاط را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کردهاند. و در معرفی عناصری مانند حاکمیت استبداد و استعمار بهعنوان عوامل انحطاط اشتراک دارند، اما در برخی موارد نیز اختلافاتی دارند. در بخش عوامل داخلی شهید مطهری بر عواملی مانند تحریف تعالیم اسلام، حمایت زیان بار از دین و ... تأکید دارد و نصر بر مواردی ازجمله انحطاط در نهاد دین، انحطاط نهادها و... . ودر بخش عوامل خارجی شهید مطهری به نقش غیر مسلمانان، سلطه و استعمار سیاسی اشاره اما نصر تاثیرگذاری علم و فناوری غربی و آسیب های فرهنگی در پرتو جهانی سازی را متذکر می شود. در بخش راهکارها نیز هر یک نظرات خود را دارند.
نویسنده مقاله «تحلیل رویکرد دینی تاریخنگاران ایلخانی به جایگاه نهاد وزارت» در طلیعه نوشتار خود آورده است: وزارت مفهومی پربسامد در تاریخنگاری ایلخانی بهشمار میرود. جهانبینی اسلامی در گرایش تاریخنویسان ایلخانی به ثبت تحولات نهاد وزارت تأثیر گذاشته است. نگرش اسلامی تاریخنویسان میانه ایران، وزارت را به بستر مهم اندیشهورزی اهل قلم تبدیل کرده است. رویکرد به وزارت، همراهی جریانهای فکری اسلامی و ایرانی را نزد تاریخنویسان ایرانی شریعتمدار به نمایش میگذارد. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که مؤلفههای اندیشه اسلامی در رویکرد تاریخنویسان ایلخانی به نهاد وزارت چه تأثیری داشتهاند؟ دستیابی به پاسخ این پرسش با تحلیل بینش تاریخنگاران ممکن خواهد بود. وزارت همچون ابزاری در دست پادشاه عادل دین پناه، او را به مقصودی عالی رهنمون میساخته است. رویکردهای شریعتمدارانه به وزارت را میتوان در بیان اهمیت نهاد وزارت، بیان شرایط وزارت، نقشآفرینی اعتقادی وزیران و داوری پیرامون عملکرد وزیران غیرمسلمان جستجو کرد.
در طلیعه نوشتار «بررسی تکاپوهای علمی عالمان بلخی در قرون سوم تا ششم هجری» میخوانیم جهان اسلام در قرون سوم تا ششم هجری دورانی از شکوفایی علمی و تمدنی را بههمراه داشت. یکی از مباحث مهم در حیطه علمآموزی در قرون میانه ایران، توجه به سفرهای علمی دانشمندان است. در این پژوهش به بررسی سفرهای علمی تعدادی از عالمان بلخی در قرون سوم تا ششم هجری جهت فراگیری و یا تکمیل مباحث علمی پرداخته شدهاست. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، این هدف را دنبال میکند تا مشخص نماید بیشترین سفرها از شهر بلخ به چه سرزمینهایی بوده و دلیل انتخاب این شهرها چه بوده است؟ اینکه دانشمندان در سفر به این شهرها بهدنبال کسب کدام علم بودهاند نیز بسیار مهم است. سرزمین عراق (بغداد و بصره) و سوریه (شام و حلب) و حجاز و نیشابور بیشترین توجه را از نظر علمی به خود جلب کردهاند. وجود مراکز علمی ازجمله مساجد جامع و نظامیهها و کتابخانههای ارزشمند این سرزمینها مهمترین عوامل در جذب دانشمندان بودهاست.
انتهای پیام