به گزارش ایکنا؛ چهاردهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «دین و سیاست فرهنگی» به صاحبامتیازی شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «دلالتهای نظریه فرهنگ صدرایی در حوزه خط مشیگذاری فرهنگ»، «ارزشیابی پیوستنگاری فرهنگی حوزه فاوا و پیشنهاد روششناسی برای اصلاح آن»، «مفهوم «فرهنگ» در گفتمانهای سیاستگذاری فرهنگی»، «نظریه هنجاری در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر روش اجتهاد»، «طراحی الگوی روششناختیِ مستندسازی دانش و تجربههای مدیریت و فرماندهی شهیدان دفاع مقدس»، «بررسی ابتناء سیاستگذاری فرهنگی بر زیرساختهای فکری در مطالعه موردی مسئله اخلاقی توبه از دیدگاه ملاصدرا»، «بررسی سرمایه فرهنگی بوردیو و رشد در تعالیم دینی»، «مدیریت تصویر قیام عاشورا در افکار عمومی شیعیان: سیره امام صادق(ع) در نسبت با تغییرات فرهنگی».
دلالتهای نظریه فرهنگ صدرایی
در چکیده مقاله «دلالتهای نظریه فرهنگ صدرایی در حوزه خط مشیگذاری فرهنگ» میخوانیم: «دانش خطمشیگذاری فرهنگ همچون سایر علوم، در پاسخ به مسایل پیشروی خود متکی به اصول موضوعهای است که در این دانش مفروضالصحه دانسته شدهاند. مطابق نظر فلاسفه مسلمان، گزارههای مذکور فرضهایی بدون پشتوانه معرفتی نیستند که به دلایل فرهنگی- تاریخی در اندیشه دانشمندان این علم نهادینه شده باشند، بلکه صحت آنها باید در دانشهای بنیادیتری همچون فلسفه، نظریه فرهنگ، خطمشیگذاری عمومی و... به اثبات رسیده باشد. از اینرو خطمشیگذاری فرهنگ، ربط و نسبت وثیقی با دانشهای فوق برقرار میکند، به گونهای که تغییر مبنا در دانشهای فوق موجبات تغییر و تحول در نظریههای خطمشیگذاری فرهنگ را فراهم میسازد. مبادی تصوری و تصدیقی برآمده از حکمت متعالیه، این ظرفیت را دارند تا وجود حقیقی فرهنگ و برخی از احکام آن (از قبیل شیوهی تکون، تغییر و تحول) را تبیین نمایند. مطابق این نظام فلسفی، فرهنگ، در حقیقت صورت تنزلیافته معنا به عرصه فهم عمومی و رفتارهای مشترک و کنشهای اجتماعی است. در مقاله جاری، تلاش شده است با بهرهگیری از «روششناسی بنیادین» پیامدهای منطقیای که پذیرش نظریه فرهنگ صدرایی در عرصه خطمشیگذاری فرهنگ در پی دارد، بیان گردند.»
نظریه هنجاری در علوم انسانی اسلامی
در طلیعه مقاله «نظریه هنجاری در علوم انسانی اسلامی با تاکید بر روش اجتهاد» آمده است: «این پژوهه به تحلیل یکی از ساحتهای بسیار مهم در علوم انسانی اسلامی که ظرفیت زیاد ومنحصر به فردی در به کار انداختن منابع اسلامی برای تولید علوم انسانی دارد؛ یعنی نظریه هنجاری پرداخته است. تحقیق فرارو با روش اسنادی ابتدا نظریه هنجاری را در اصطلاح و تاریخچه و ساختار کاویده است و سپس فرایند تولید نظریه هنجاری اسلامی در علوم انسانی را در هفت مرحله تحلیل کرده است: اول، شناخت مشکل اجتماعی؛ دوم، تولید یک پرسش هنجاری؛ سوم، عرضه کردن پرسش هنجاری به مبانی مفهومی علوم انسانی و تحلیلهای عقلی و پاسخخواهی از ایشان؛ چهارم، تولید پرسشهای تفصیلی صورتبندیشده بر اساس مدل مفهومی؛ پنجم، عرضه کردن پرسش هنجاری تفصیلی به متون اسلامی؛ ششم، تولید نظریه هنجاری بر اساس مبانی پاردایمی اسلامی در شش بعد یعنی بیان الگوهای کنشی، الگوهای ترغیبی، الگوهای تحذیری، بیان هنجارها، بیان آثار و بیان محتوا؛ هفتم، عرضه دوسویه نظریه هنجاری و واقعیت عینی بر یکدیگر. تولید سازههای مفهومی و بالاخره ارائه مدلی از تولید نظریه هنجاری بر مبنای روش اجتهاد ونقش روش اجتهاد در چرخه تولید علم واتصال نظریه هنجاری به دستآمده به نظریه اثباتی وتفسیری، نوآوری این تحقیق است؛ همچنین ابعاد تعامل فقه واخلاق (به عنوان دانشهای هنجاری اسلامی) با نظریه هنجاری در علوم انسانی اسلامی در چهار محور تحلیل شده ودر نهایت، نوآوریهای تحقیق را در مقایسه با نظریههای موسوم به نظریه هنجاری ارائه شده است.»
مدیریت تصویر قیام عاشورا در افکار عمومی شیعیان
در طلیعه مقاله «مدیریت تصویر قیام عاشورا در افکار عمومی شیعیان: سیره امام صادق(ع) در نسبت با تغییرات فرهنگی» میخوانیم: «مدیریت و هدایت تغییرات فرهنگی یکی از مسائل مهمی است که همواره جنبهای پروبلماتیک برای اندیشمندان دانش اجتماعی داشته است. علاوه بر اندیشمندان دانش اجتماعی، فعالین و دغدغهمندان سیاستگذاری فرهنگی در انقلاب اسلامی به مسئله مدل اسلامی راهبری تغییرات اجتماعی به عنوان یک مسئله اساسی نگریستهاند. از همین رو، اندیشمندان همواره در پی مدلی در جهت هدایت تغییرات فرهنگی بودهاند، اما به نظر میرسد سیره ائمه معصومین به عنوان برجستهترین رهبران اجتماعی تاریخ بشریت ظرف بسیار مناسبی برای استخراج مؤلفههای و محورهای هدایت تغییرات فرهنگی بر مدار ارزشها و بنیانهای نظری و عملی اسلامی باشد. در میان ائمه با توجه به اهمیت مقطع تاریخی زندگان حضرت جعفربن محمد(ع) و خاصتاً اقداماتی که ایشان در ترسیم و تصویر حقیقت قیام عاشورا در فضای افکار عمومی جامعه داشتهاند، از حیث تأثیری که بر فضای اجتماعی آن روزگار تا زمان حال گذاشته است، میتواند به عنوان موردی خاص مورد واکاوی موشکافانه قرار بگیرد.
این مقاله با بررسی سیره امام صادق(ع) ضمن بررسی احادیث وارده از امام صادق پیرامون اباعبدلله الحسین(ع) و قیام ایشان گردآوری از کتاب کامل الزیارات به استخراج مضامین مرتبط با مسئله پرداخته است. پس از تحلیل مضامین مستخرج از روایات، پنج مؤلفه اساسیِ «بازسازی شخصیت امام حسین(ع) در جامعه»، «تغییر نگرش عمومی نسبت به زیارت و اجتماع حول سید الشهدا»، «اشاعه فرهنگ عزداری برای امام حسین»، «صورتبندی غیریت از طریق دشمنشناسی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع)»، «یگانگی، تداوم و تکامل قیام بر حق از امام حسین(ع) تا حضرت قائم» برای مدل راهبری تغییرات فرهنگی استخراج نموده است.»
انتهای پیام