خاتمیت مؤید کثرت‌‌گرایی دینی/ عمده دلایل کثرت‌گرایان، عقلی است
کد خبر: 4016520
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۹
شفتی در واکنش به نقد نجفی؛

خاتمیت مؤید کثرت‌‌گرایی دینی/ عمده دلایل کثرت‌گرایان، عقلی است

فرهاد شفتی، قرآن‌پژوه در وبیناری به طرح چند پرسش درباره قرآن پرداخت و بر محلی بودن مخاطبان قرآن و اینکه پیروان ادیان لزوماً نباید مسلمان شوند و دست از آئین خود بردارند تا به پیامبر(ص) ایمان بیاورند و نیز بر کثرت‌گرایی قرآن تأکید کرد که با نقد ناصر نجفی، پژوهشگر و مدرس مؤسسه فقاهت و تمدن‌سازی، روبرو شد و متعاقب آن فرهاد شفتی هم به نقد سخنان این ناقد پرداخت.

فرهاد شفتیبه گزارش ایکنا، فرهاد شفتی، قرآن‌پژوه، چند هفته‌ای است که به صورت وبینار به طرح چند پرسش درباره قرآن پرداخته است و بر محلی بودن مخاطبان قرآن و اینکه پیروان ادیان لزوماً نباید مسلمان شوند و دست از آئین خود بردارند تا به پیامبر(ص) ایمان بیاورند و نیز بر کثرت‌گرایی قرآن تأکید دارد و مشروح این سخنان در خبرگزاری بین‌المللی قرآن منتشر شده است.(جلسه اول، جلسه دوم، جلسه سوم، جلسه چهارم)

ناصر نجفی، پژوهشگر و مدرس مؤسسه فقاهت و تمدن‌سازی، در واکنش به سخنان شفتی به نقد گفته‌های او پرداخت که این نقد هم در ایکنا انتشار یافت(اینجا) و متعاقب آن با پاسخ فرهاد شفتی روبه‌رو شد.

فرهاد شفتی در جلسه سوم در پاسخ به نقدهای مطرح‌شده نجفی گفته است: گاهی برخی نظراتی که از دوستان می‌گیرم نشان از این دارد که فقط به بخشی از سخنان بنده تمرکز کرده‌اند؛ ما قرار است به سه پرسش پاسخ دهیم؛ اول اینکه مخاطبان قرآن چه کسانی هستند و نشان دادیم که عموماً مخاطبان محلی هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و هدف هم اتمام حجت برای مخاطبان زمان نزول بوده است؛ پرسش دوم پرداختن به انحصارگرایی و یا کثرت‌گرایی قرآن بود که نشان دادیم که قرآن به شدت کثرت‌‍‌انگار است و در تأیید آن آیاتی ذکر کردم.

بحث اول این است که خداوند هر پیامبری را برای امت و قوم خودش ارسال کرد که در برخی آیات با صراحت تأکید شده است و اصلاً سخن از مسلمان شدن همه نیست؛ پیامبران از جمله پیامبر اسلام(ص) محلی بودند. بحث دوم ملاک رستگاری است که تاکید شد ملاک رستگاری در قرآن، فراخ و منعطف است و اهل کتاب را هم با شرایطی در بر می‌گیرد. موضوع سوم تنوع شریعت بود که قرآن نه تنها آن را برتابیده است بلکه خداوند تنوع شریعت را می‌خواهد. همچنین به برخی آیاتی اشاره شد که از آن استنباط انحصارگرایی می‌شود، آن هم با تعابیری مانند «للعالمین»، «کافة للناس». همچنین توضیح دادم این کلمات باید در ظرف خود ترجمه شود یعنی عالمین و ناس در همه جا به معنای همه مردم دنیا نیست.

سه پرسشی که بنده مطرح کردم این است؛ آیا قرآن اهل کتاب را به ایمان آوردن به پیامبر(ص) فراخوانده است؛ پاسخ بله؛ آیا ایمان آوردن اهل کتاب به پیامبر(ص) به معنای آن است که آنها باید شریعت خود را رها کنند و شریعت اسلام را برگزینند که عرض شد خیر و سؤال سوم اینکه اهل کتابی که باید ایمان بیاورند همه اهل کتاب در طول تاریخ هستند که باز جواب خیر است.

جمله اصلی این نقد آن است که نگاه بنده به آیات قرآن، جزیره‌ای است و بنده فقط به چند آیه نگاه کرده‌ام؛ در صورتی که بنده معتقدم بحث کثرت‌گرایی موضوع جدیدی نیست و اگر قرار است من دوباره به آن بپردازم تکرار مکررات است. به همین دلیل و برای اینکه نکته جدیدی در آن باشد نگاه منظومه‌ای و نظام‌واره داشته‌ام که در مقاله تفصیلی بنده آمده است. ضمن اینکه بنده هم می‌توانم به ناقد بگویم نقد شما هم جزیره‌ای است و فقط چند آیه آورده‌اید. پس نقد هم باید نظام‌گرا باشد. 

نکته دیگر ناقد این است که اگر قرار است کتابی آسمانی نازل شود، چاره‌ای نیست که خدا پیامبر و کتابش را از نقطه‌ای به عنوان شروع، نازل و ارسال کند لذا از مکه شروع کرد؛ قرآن فرموده که تو برای امتی آمدی که قبل از تو منذری نداشتند و بعد از سنت انبیای قبلی حرف زده و آن اینکه هر رسولی به زبان قومش آمده است؛ مثلاً آیا چینی‌ها به زبان خودشان پیامبری داشتند و اگر نبوده رسولی به زبان آنها برایشان نیامده است؛ نکته دیگر اینکه گفته شود: «چاره‌ای نیست ...» مصادره به مطلوب است؛ یعنی ما فرض را بر این گذاشته‌ایم که تنها راه هدایت از طریق پیامبران است. ثانیا یک پیامبری برای همه جهان می‌آید. لذا باید از یک نقطه رسالتش را شروع کند که بنده عرض می‌کنم خیر. آیا این فقط تنها راه است که خدا می‌تواند پیامبری بفرستد؟

در مورد استناد ناقد به عالمان و ناس هم لازم است بگویم این‌طور نیست که قرآن هر کجا از این واژه‌ها استفاده کرده است منظورش همه مردم جهان هستند، مثلاً وقتی ما مهمان‌هایی داریم و می‌گوییم همگی بفرمایید که ناهار منظورمان همه مردم آن منطقه و جهان نیستند، قرآن هم زبان عرفی دارد که مردم را مخاطب خود قرار داده است.

ایشان آیاتی آوردند که خدا از اهل کتاب انتظار ایمان دارد که بنده هم آن را تأیید می‌کنم ولی ایمان به پیامبر(ص) را لزوما به معنای پذیرش اسلام نمی‌دانم، سوره توبه جزء آخرین سوره‌های نازل‌ شده است و نهایت واکنش به دشمنان در آن مطرح است؛ در قیاس آیه 5 و 29 این سوره، در آیه 5 فرموده است مشرکان را بکشید تا اینکه نماز بخوانند و زکات بدهند، ولی آیه 29 فرموده است که با اهل کتاب بجنگید (نفرمود بکشید) و آنها را تحت فشار قرار دهید تا جزیه بپردازند که این هم برای اهل کتاب آن زمان و آن مکان است.

ناقد محترم به آیه «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا»﴿۲۸ فتح﴾ برای جهانی بودن رسالت پیامبر(ص) و پیروزی بر همه ادیان اشاره کرده که باید گفت دقیقاً این آیه مؤید محلی بودن مخاطب قرآن است و متعجبم که چگونه می‌توان آن را به جهانی بودن نسبت داد؛ مشابه این آیه سه بار در قرآن آمده که در دوبار آن در انتها مشرکان مطرح شده و آیه قبل از این آیه، بحث فتح مکه است. لذا آیه کاملا مربوط به فتح مکه و پیروزی بر مشرکان است. 

نکته آخر هم اینکه ناقد محترم فرمودند: «افزون به دلیل عقلی اگر قرار است پیامبری خاتم پیامبران باشد، همگانی نبودن آن منافات با حکم عقل دارد». برادر من اگر عقل را وارد این بحث کنیم، انحصارگرایی در موضع تدافعی شدید قرار خواهد گرفت زیرا عمده دلیل کثرت‌گرایان، استناد به دلایل عقلی برای اثبات مدعای خویش است. همچنین این جمله عکس فرموده شماست و اگر معتقد باشید تنها راهی که انسان‌‌ها می‌توانند به رستگاری برسند پیروی از پیامبر اسلام است، بسیار جای سؤال است که چرا این پیامبر، خاتم پیامبران بوده است؟ مگر الان مسلمین وضع خوبی دارند که دیگران بخواهند از آنها پیروی کنند و مگر درک ما از قرآن یکسان و مورد توافق همگان است؟ آیا نباید پیامبرانی می‌آمدند و این را راه را ادامه می‌دادند و اتفاقاً این موضوع مؤید این مطلب است که تنها راه سعادت، پیروی از اسلام نیست.  

انتهای پیام
captcha