به گزارش ایکنا، نشست «غدیر و حکمرانی ولایی» صبح امروز یکشنبه 26 تیرماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مهدی امیدی در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
حکمرانی ولایی شاخصهایی دارد؛ شاخص اول این است که در حکمرانی ولایی بین دین و سیاست و جامعه پیوند برقرار است. هدایت فردی و اجتماعی انسان، هدف اصلی دین الهی است و اجرای قانون الهی از مهمترین راههای هدایت اجتماعی است، لذا دین با سیاست پیوند دارد. در حکمرانی ولایی، ربوبیت و حکم الهی در جامعه انسانی برقرار است و حکمرانی از آن خداوند است ولی در مرحله فعلیت و تحقق، این مردم هستند که پذیرای حاکمیت الهی میشوند.
یکی دیگر از شاخصهای نظام ولایی، ارتباط و پیوند ابعاد توحیدی دین و مسئله سیاست است و حاکم سیاسی در کنش و انگیزش و گرایش براساس دیدگاه توحیدی عمل میکند. جملاتی در بیانات حضرت امیر(ع) وجود دارد که نشان میدهد علی بن ابی طالب(ع) همواره حاکمیت مطلق الهی را مورد توجه قرار میداد. در نگاه توحیدی، حکمرانی ولایی شریعت جایگاه مهمی دارد و حاکم اسلامی پایبند به شریعت و قوانین است، قوانین الهی که فراتر از فرد و جامعه هستند و بر برابری حقوقی آحاد جامعه تاکید میکنند.
در حکمرانی ولایی هیچ تقابل و تضادی بین خدا و انسان وجود ندارد. در نظامهای لیبرال وقتی پای انسان را به عرصه سیاسی باز میکنند، خدا را از جامعه حذف میکنند ولی در حکومت ولایی، بین خدا و انسان تضاد و تقابلی وجود ندارد و حاکمیت انسان در طول حاکمیت الهی قرار دارد. در نظام ولایی بین حق و تکلیف تقابل نیست. در نظامهای دموکراتیک اگر حق مردم مورد توجه قرار میگیرد ولی هیچ مسئولیتی برای انسان در نظر گرفته نمیشود در حالی که در نظام ولایی اگر حقوقی برای مردم لحاظ میشود برای مردم مسئولیت سیاسی وجود دارد.
در نظام ولایی هیچ تقابلی بین تعبد و تعقل وجود ندارد، اینطور نیست که اگر قوانین الهی را پذیرفتیم راه تعقل مسدود شود. همچنان که معتقدیم قوانینی ثابت در عرصه دینی وجود دارد قوانین متغیر هم وجود دارد و مسئله اجتهاد با استفاده از تعقل و تفکر و توجه به مقتضیات زمان و مکان معنا پیدا میکند. در نگاه دین، بین حریت و عبادت تعارضی نیست و خود دین انسانها را ترغیب میکند آزاد باشند. اساسا یکی از اهداف اساسی انبیای الهی این است که زنجیر از پای انسانها بردارند تا آزادانه به کمال خودشان راه پیدا کنند. بنابراین هیچ تعارضی در حکمرانی اسلامی بین حریت و عبادت وجود ندارد کما اینکه بین حق الله و حق الناس هم تقابلی نیست. در عین اینکه باید حقوق مردم را رعایت کنید باید حق الله را هم مورد توجه قرار دهید و میان این دو رابطه طولی برقرار است. اینگونه نیست که اگر به حق الناس توجه کردید حق الله مورد توجه قرار نگیرد. همچنین در نظام ولایی بین عبادت و خدمت خلق تعارض نیست. برخلاف نظام لیبرال که معتقد است هدفمان احیای دنیای بشر است و دخالتی در مسئله آخرت نداریم در حکمرانی ولایی بین دنیا و آخرت پیوند ناگسستنی وجود دارد، لذا آبادانی دنیا و اصلاح آخرت در کنار هم معنا پیدا میکند.
براساس رویکرد توحیدی که در نظام ولایی وجود دارد با انحرافات اجتماعی مبارزه میشود و بر همین اساس این نظام ضد ظلم و فساد است. یکی از مهمترین بنیادهای نظام ولایی این است که به روح توحید نظری و عملی پایبند است. نکته دیگر اینکه نظام ولایی به اصول و ارزشهای اخلاقی پایبند است و برای اینکه بشر را به استکمال برساند این پایبندی به اصول ارزشهای اخلاقی را بسیار مهم میداند. صداقت در بیان و عمل، وحدت در ظاهر و باطن، سادهزیستی و ضدیت با تشریفات رسمی و اشرافیگری ویژگیهایی است که در نظام ولایی وجود دارد. در نظام ولایی حاکم نسبت به دنیا زاهد است و جهتگیری سیاسی او معطوف به آبادی دنیا نیست لذا نگاه ابزاری به قدرت دارد و به قدرت اصالت نمیدهد.
در نظام ولایی حاکم با صراحت و صداقت مواضع خودش را بیان میکند. حاکم اسلامی در نظام ولایی از ابزار نیرنگ و فریب استفاده نمیکند. در نظام ولایی حاکم اسلامی برای تثبیت قدرت خودش به مخالفان باج نمیدهد و دست به سازش با آنها نمیزند. در نظام ولایی حکومت خود را بر خون بیگناهان استوار نمیکند و تلاش میکند خون بیگناهان بر زمین ریخته نشود. در نظام ولایی حاکم از تهدید و تطمیع برای سلطه بر دیگران بهره نمیگیرد. در نظام ولایی از شیوه ستم بر دیگران در مسند قدرت استفاده نمیشود و از آن پرهیز میشود. نظام ولایی به عهد و پیمانی که با دشمنان برقرار میکند وفادار است و نقض پیمان جزء کارهای نظام ولایی نیست گرچه در نظامهای طاغوتی این عمل انجام میگیرد و نقضهای متعدد صورت میگیرد ولی در نظام ولایی اینگونه نیست. در نظام ولایی مسئله تملق و چاپلوسی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و باید از معاشرت با کسانی که از مردم عیبجویی میکنند یا نسبت به حاکم تملق میکنند پرهیز شود.
انتهای پیام