سهشنبه 28 تیرماه، تهران میزبان هفتمین اجلاس سران کشورهای ضامن روند آستانه بود و رؤسای جمهور فدراسیون روسیه و ترکیه در کنار رئیسجمهوری اسلامی ایران در پایان این اجلاس مهم بر تعهد قطعی خود به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه، مردود شمردن تلاشها برای ایجاد واقعیات جدید میدانی به بهانه مبارزه با تروریسم از جمله ابتکارات غیرمشروع خودمختاری، مقابله با دستور کارهای جداییطلبانه با هدف تضعیف حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و محکومیت تداوم حملات نظامی رژیم صهیونیستی به سوریه تاکید کردند.
اما جدا از پیامهای سیاسی این اجلاس آن هم در فاصله کمی بعد از سفر ناامیدکننده جو بایدن؛ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا به منطقه که نتیجه دلخواه سران دولتهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس را به همراه نداشت، حضور دو رئیسجمهور با شخصیت و رفتارهای خاص دیپلماتیک _ از ساخت کاخ برای پذیرایی از میهمانان با معماری عثمانی توسط اردوغان تا میز بلند و پرحاشیه دیدارهای پوتین و منتظر نگه داشته مهیمانان ـ در ایران توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود و نگاه تیزبین دوربینها و کارشناسان به دیدارهای آنها معطوف بود.
چهارشنبه محل دیدارهای خصوصی حضرت آیتالله خامنهای به فاصله چند ساعت میزبان دیدار اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و در تصاویر و فیلمهای منتشره زبان بدن و نحوه حضور این دو مقام ارشد سیاسی در مقابل عالی ترین مقام جمهوری اسلامی بیش از همه نشان از ادب و احترام آنها داشت، اما در آن سوی این دیدارها سخنان با صلابت رهبری انقلاب قابل تأمل، بررسی و تحلیل است چنانچه بیدرنگ بعد از این دیدارها تحلیلهای رسانهای آغاز شد.
نخست به چند سال قبل بر میگردیم؛ «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام،» این جملهای است که رهبر معظم انقلاب برای اولین بار در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان نیروی هوایی ارتش در 19 بهمن سال 1391 بیان کردند؛ عبارتی که با خود تحلیلهای بسیاری به همراه داشت و در ادامه وارد ادبیات سیاسی کشور شد. هرچند برخی تلاش کردند که بعد از این سخنان، دوگانه «انقلابی بودن» و «دیپلمات بودن» را مطرح کنند ولی روشن است همانطور که ایشان در ادامه میفرمایند؛ «دیپلمات یک کلمهای را میگوید، معنای دیگری را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم» مراد نه دوگانهسازی بلکه بیان این امر است که مواضع انقلابی را باید حتی در عرصه دیپلماتیک صریح و شفاف بیان کرد.
با این مقدمه میتوان بیانات رهبر معظم انقلاب را در دیدار رؤسای جمهوری ترکیه و فدارسیون روسیه تحلیل محتوا کرد؛
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اردوغان، ضمن رعایت آداب و اصول دیپلماتیک، مواضع انقلابی خود را در مخالفت با اقدامات نظامی ترکیه در سوریه علیه تروریستها صریحا اعلام کردند و به عبارتی ایشان با تلفیق رویکرد انقلابی و ادبیات دیپلماتیک مواضع صریح جمهوری اسلامی ایران را در مخالفت با سیاست ترکیه در سوریه بیان فرمودند.
در عین حال ایشان ضمن این بیان انتقادی، موضع تمجیدی نیز نسبت به رئیس جمهور ترکیه در خصوص اعلام نفرت آقای اردوغان از تروریسم و گروههای تروریستی ابراز داشتند و البته هوشمندانه خواستار توجه به مقابله با همه گروههای تروریستی نه یک گروه خاص شدند.
از آن سو به رغم بیان این نقدها، ایشان افزایش همکاریها و مراودات اقتصادی دو کشور را خواستار شدند و ظرفیت فعلی را نامطلوب برشمردند و اعلام اینکه امنیت ترکیه امنیت ایران است نشان از سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در خصوص همسایگان و به ویژه کشورهای اسلامی دارد که به رغم برخی اختلاف مواضع اما اصل بر افزایش و تعمیق همکاریها و روابط با هدف همگرایی و وحدت بیشتر کشورهای اسلامی در مقابله با دشمن مشترک، رژیم صهیونیستی است.
نکته دیگر نحوه یادآوری محبت ایرانیها به اردوغان در مواقع سختی(کودتا) با بیانی که هم یادآوری این مسئله بود و هم دوستانه و با رعایت کامل احترام طرف مقابل تا احساس حقارت به رئیس جمهور ترکیه دست ندهد و اتفاقا نوعی تاکید بر مورد اعتماد بودن ایران در سختیها با خود داشت.
در دیدار پوتین با رهبر معظم انقلاب اسلامی همانند دیدارهای اخیر رئیس جمهور روسیه با مقامات سیاسی دیگر کشورها، زبان بدن و رفتار وی بیش از همه مورد توجه بود که همه حکایت از ادب و احترام رئیسجمهور این کشور به رهبر عالیقدر جمهوری اسلامی داشت.
اما مهمترین نکتهای که میتوان درباره بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار اشاره کرد؛ تاکید ایشان بر وجوه ایجابی مشترک در روابط دو کشور جهت تعمیق روابط و سوق دادن آن به روابط راهبردی و در نهایت تثبیت این رابطه راهبردی با تداوم همکاریهای مشترک در حوزه انرژی؛ نفت و گاز، پولی و بانکی، ترانزیت و عملیاتی کردن توافق ایجاد کریدور شمال - جنوب بود.
به عبارتی رهبر معظم انقلاب ضمن برشمردن تهدیدات مشترکی از جمله آمریکا و توسعهطلبی ناتو و تروریسم به عنوان عوامل و مؤلفههای سلبی در روابط دو کشور، با اشاره به چندین مورد از ظرفیتهای همکاریهای مشترک، به نوعی توجه به فرصتهای مشترک از قبل تهدیدات مشترک را برای پایداری روابط راهبردی مطرح کردند.
نسبت بین آرمانگرایی و واقعبینی همواره محل بحث و چالش بوده، اما در ادبیات دینی ما و براساس برخی آیات قرآن میتوان به این رابطه نظم بخشید؛ آنجا که قرآن از توجه به آرمانها سخن میگوید همانند آیاتی که ایمان را تنها ملاک برتری؛ «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ(آل عمران139) و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد » و شرط برتری میداند؛ «قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ(آلعمران 13) قطعا در برخورد ميان دو گروه براى شما نشانه اى [و درس عبرتى] بود گروهى در راه خدا مى جنگيدند و ديگر [گروه] كافر بودند كه آنان [=مؤمنان] را به چشم دو برابر خود مى ديدند و خدا هر كه را بخواهد به يارى خود تاييد مى كند يقينا در اين [ماجرا] براى صاحبان بينش عبرتى است»، در کنار هشدارهایی که نسبت به غفلت از حقایق میدهد مانند آنچه در آیه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ (سوره انفال آیه 60) و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد»، همان آرمانگرایی واقعبینانه است.
از این حیث و با توجه به مضامین این قبیل آیات، میتوان بیانات رهبر معظم انقلاب در این دو دیدار را تحلیل کرد. یعنی ایشان در جایگاه رهبری انقلابی صراحتاً بر آرمانها تاکید میکنند و با اشراف بر اصول حاکم بر کنش روابط بینالملل، واقعیتها را نیز نادیده نمیگیرند که تجلی آرمانخواهی واقعبینانه در کنش سیاست خارجی ایشان است.
انتهای پیام