اعتراض بدون صراحت به سبک حافظ
کد خبر: 4091371
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۵
کریم فیضی مطرح کرد:

اعتراض بدون صراحت به سبک حافظ

یک نویسنده و پژوهشگر ادبیات معتقد است: این نبوغ حافظ است که بدون صراحت و گذر از خطوط قرمز، حرف خود را می‌زد و این همان چیزی است که هنرمندان نخبگان و صاحبان قلم ما از آن بی‌بهره‌اند.

اعتراض بدون صراحت به سبک حافظبه گزارش ایکنا؛‌ ایسنا نوشت:‌ «او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند، او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه‌شناس است و به‌ویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می‌شناسد، قدر او را بدانید و به‌وسیله او خود را و خدا را بشناسید.» این سخن گوته، شاعر فیلسوف و نویسنده آلمانی درباره حافظ است. نه‌تنها او که بسیاری از متفکران و نویسندگان دنیا زبان به تحسین حافظ گشوده‌اند.

او در میان گویندگان فصیح زبان فارسی، تشخص و درخشندگی خاصی دارد و استثنای روزگار است، شعر حافظ سرود عشق و زندگی است. با عشق است که اندوه زمانه پرآشوب و گناه را فراموش کرده به دنیایی می‌نگرد که بی‌ثبات و دائم در حال ویرانی است. نه در تبسم گل نشان وفا می‌بیند و نه در ناله بلبل آهنگ امید می‌شنود. او غزل‌سراست و غزلش شعری است لطیف، صیقلین و تراش‌خورده که در آنگاه اوضاع زمانه را به تصویر کشیده و گاه از احوال خویش سخن گفته است، او مانند تمام شعرای حقیقی آینه تمام نمای عصر خویش است، به‌گونه‌ای است که امروز ما همان دردها را حس می‌کنیم که او در عصر خود احساس کرده است.

کریم فیضی، روزنامه‌نگار، نویسنده و پژوهشگر ادبیات در گفت‌وگو با ایسنا و با بیان اینکه شعر حافظ منظومه‌ای است که مؤلفه‌های بسیاری دارد، اظهار کرد: این تعدد مفهوم باعث می‌شود که پیدا کردن مفهوم اصلی در شعر حافظ دشوار شود.

او ادامه داد: کل شعر حافظ، مهم و در عین سادگی پیچیده است. شعر او یک استثنای بی‌نظیر در تاریخ ادبیات جهان است که باوجود تکرر مضمون، جذاب است. همه متفق‌القول معتقد هستند که یکی از مضامین اصلی شعر حافظ عشق است؛ در شعر حافظ عشق باوجود تکرارها و تأکیدات متفاوت ابداً خسته‌کننده نیست و حالت تازگی خود را حفظ می‌کند، بنابراین شعر او استثنایی و کهنگی‌ناپذیر است و هر زمان به سراغ آن برویم تازه است.

فیضی افزود: حافظ سحار است و با کلام خود سحر می‌کند و علت ماندگاری، جاودانگی و توفیق کلام او در شاعرخیزترین خاک دنیا که باو جود این قله‌های شعر ادب او در رأس ایستاده همین سحر کلام اوست که در هر غزل یک بیت سحرآمیز دارد که کل ضمانت زیبایی و ماندگاری کل شعر است. به همین جهت باوجود تغییرات دنیا در کشور ما و دوره‌های مختلف شعری در ایران ماندگار بوده است.

این نویسنده تأکید کرد: مکاتب مختلف شعری در هر دوره مکتب و سبک شعری قبلی را منسوخ می‌کردند و با همه این منسوخات شعر حافظ همچنان در قله است، آن‌قدر که دشمنان او به زیبایی شعرش اقرار کرده‌اند.

او ادامه داد: پوشیدن روسری در فرهنگ ما معمول است، همه روسری سر می‌کنند و دراین‌بین یک نفر این روسری را طوری استفاده می‌کند که زیبایی عجیب دارد و با دیگران متفاوت است، چگونگی استفاده هم مشخص نیست. این‌که گره روسری کجاست پیدا نیست. حافظ هم در کلام خود گره‌ها زیبایی‌ها، تعلیقات و غافلگیری‌هایی دارد که مختص و ویژه خود اوست و همین‌ها ضامن حفظ کلام حافظ در طول سالیان و قرن‌ها بوده است؛ در روزگاری که افراد از کلمات دور شده و با تصاویر خو گرفته‌اند، شعر او هنوز  و بیش از هر شاعر دیگری خواننده و طرفدار دارد.

این حافظ‌پژوه با اشاره به اینکه انتقادات اجتماعی حافظ به طرزی ظریف و استادانه در شعر بیان‌شده است، گفت: اعتراض به سبک حافظ، بدون صراحت است. حافظ از اهالی علم است و اهل علم شیوه‌هایی را می‌دانند که دیگران از او بی‌اطلاع‌اند، اعتراض نیز به دو شیوه عالمانه و جاهلانه انجام می‌شود؛ اعتراض جاهلانه و عوامانه با فحش و شعار ساده مطرح می‌شود و اعتراض عالمانه هم این‌گونه است که با مطالعه مشکل و خطا را دقیق احراز می‌کند و با زبان هنر آن را برملا و تخطئه می‌کند و این اعتراض را دارای ابعاد زیبایی‌شناختی می‌کند، نقدی که انتقادشونده هم از آن لذت می‌برد و این نبوغ حافظ است که بدون صراحت و گذر از خطوط قرمز، حرف خود را می‌زد و این همان چیزی است که هنرمندان نخبگان و صاحبان قلم ما از آن بی‌بهره‌اند.

فیضی ادامه داد: حافظ اعتراض خود را ابدی می‌کند و هنوز هم وقتی می‌خواهیم چیزی را نقد کنیم از شعر حافظ استفاده می‌کنیم. «از کران تا به کران لشکر ظلم می‌بینم»، این جمله را با عبارتی که با انواع اهانت و توهین آمیخته می‌شود، مقایسه کنید که حتی خود گوینده هم ۱۰ سال بعد حاضر به پذیرفتن آن نیست‌. حافظ در عرصه اعتراض هم به سبک خاص خود عمل می‌کند و این برای هنرمندان ما الگو است که صریح، نازیبا و چاقو به دست اعتراض نکنند، بلکه چاقو را غلاف کرده و قلم‌به‌دست گیرند و شگردی ابداع کنند. حافظ این شگرد را  ابداع کرد و از این‌جهت هم شخصیتی ممتاز است.

این پژوهشگر با اشاره به تأثیر دین در کلام حافظ بیان کرد: این‌که او حافظ قرآن بوده و با تفسیر کشاف آشنا بوده مورد تأیید همگان است، اما آنچه اهمیت دارد تیزبینی و نوع برداشت حافظ است. قرآن یکی است و در دسترس همگان است و همه مسلک‌ها آن را می‌خوانند و تفسیر خود را به‌حق می‌دانند،  سنی، شیعه و صوفی حافظ هم با قرآن مأنوس است و بسیاری از ریزبینی‌های بلاغی کلام او از قرآن الگوگیری شده است. او از قرآن لطایف قرآن را برداشت می‌کند، نوع حضور حضرت مریم، حضرت مسیح(ع) و فرشتگان در کلام حافظ بسیار لطیف و  ظریف است و این نشان‌دهنده این است او انسانی روشن‌اندیش است و زیبایی دین را می‌نگرد و برداشت می‌کند.

فیضی اضافه کرد: نگاه قاطع برنده و تیز از دین را داعش و خوارج هم دارند، اما حافظ از منظومه عمومی دین که سفره‌ای میان ازل و ابد است زیباترین‌ها و لطیف‌ترین‌ها را برمی‌گزیند. نگاه او به متون دینی غیر از تأیید و حقانیت دین با زیبایی و لطافت است. او وقتی می‌خواهد از پیامبر(ص) صحبت کند بی‌آنکه نامی از پیامبر بیاورد همه را به یاد او می‌اندازد؛ «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد» این یک معرفی از پیامبر است. داعش هم از پیامبر(ص) معرفی دارد.

او خاطرنشان کرد: حافظ اگر گرافیست هم می‌شد، زیباترین طراحی را برمی‌گزید. او از خیر موهبت زیبایی نمی‌گذرد و در هرجایی به آن توجه دارد.

این حافظ‌پژوه با بیان اینکه حافظ از چیزهای خشن زمخت و آن‌ها که محل اختلاف است، فرار می‌کند و به مفاهیم زیبا، لطیف و ملایم و مطابق طبع روی می‌آورد، ادامه داد: شعر او مانند دست کشیدن بر حریر لطیف است. او از قرآن و میراث دینی و معنوی سراغ آن چیزی می‌رود که لطیف و ابریشمین است و قصه حضرت مریم در لطیف‌ترین قصص قرآن است و موردتوجه حافظ قرار می‌گیرد و بر آن تمرکز می‌کند، اگرچه نمی‌توان برای آن ارزش علمی و تفسیری قائل شد.

فیضی در پایان تصریح کرد: حافظ ذوق رنگ و ایماژکار است و از هر آن چیزی که در اطراف اوست بهره هنری می‌برد. او از یک رود که در کنار خود می‌بیند یاد گذر عمر می‌کند، از ماه برداشت هنری می‌کند و از طبیعت سراب بودن جهان را برداشت می‌کند؛ لیکن حافظ به زیبایی می‌گوید: «سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم/ دست از سر آبی که جهان جمله سراب است» حافظ هرچه پیش روی خود می‌بیند،  جمله زیبا می‌سازد و تقدیم زندگی می‌کند.

انتهای پیام
captcha