«تمامرخ» عنوان جدیدترین سریال معمایی - امنیتی تلویزیون است که پخش آن از چند روز پیش آغاز شده است. این کار در ادامه سلسله آثاری است که برادران معظمی در چند سال گذشته روی آنتن بردهاند. آخرین ساخته این حوزه نیز سریال «سرجوخه» نام داشت که با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شد. در «تمامرخ» محمود معظمی در ادامه راه برادرش به موضوعی امنیتی ورود کرده، هرچند این امر با بستری خانوادگی رخ میدهد. در ادامه این مطلب نقدی اجمالی از «تمامرخ» خواهیم داشت.
داستان
«تمامرخ» زندگی خانوادههایی را به تصویر میکشد که شخصیت متزلزلی دارند و با توجه به داشتن تحصیلات، امکان فریب خوردن آنها تا آلوده شدن در سایتهای شرطبندی وجود دارد. طمع پول زیاد در فقدان امنیت و عشق در خانواده باعث میشود آدمی به خیانت و حتی وطنفروشی و طلاق عاطفی تن دهد. در این سریال بهزاد خداویسی نقش پیمان، نخبه داروساز را بر عهده دارد. او داماد مردی ثروتمند به نام شیبانی است. پیمان در زندگی شخصی خود مدام از سوی همسرش تحقیر میشود. او برای کسب موفقیت در مأموریت برونمرزی که نیازمند شخصی با تسلط به زبان فرانسوی است به یکی از سایتهای داروسازان فرانسوی وارد میشود. در این سایت با زن جوانی که داروساز است به نام بریژیت آشنا شده و این ارتباط باعث میشود پیمان بیشتر از قبل از همسرش دور شده و دل به عشق این زن فرانسوی بسپارد.
این خلاصه داستان در ظاهر روایتگر یک قصه خانوادگی و تکراری است اما داستانکهایی معمایی که کارگردان در مجموعه پیش میآورد، پیشبینی قصه سریال را برای بیننده دشوار میکند. این نکتهای است که در کارهایی نظیر «سرجوخه» و «خانه امن» هم مشاهده میشد ولی در این میان نکتهای وجود دارد. آنهم اینکه قصه در خدمت سفارش است و بهنوعی هدفی را مدنظر دارد که شاید با برخی واقعیتها همخوانی نداشته باشد؛ اتفاقی که قادر است در صورت پررنگ شدن در دیگر قسمتها به پاشنه آشیل مجموعه تبدیل شود.
ساختار
جدا از کارگردانی محمود معظمی، تهیه و نویسندگی این مجموعه را ابوالفضل صفری و آزیتا خیری بر عهده دارند. «تمامرخ» در 30 قسمت ساخته شده است. درباره کارگردانی محمود معظمی باید گفت، وی در روایت قصه هنوز همانند برادرش آبدیده نشده است، زیرا اولین قدمهای خود را در این ژانر برمیدارد. این فیلم در قیاس با کاری چون «خانه امن» افت کیفیت دارد چون تعلیقها، آنگونه که باید خوب از کار درنیامده و روابط خانوادگی نیز قابل باور نیست.
«خانه امن» در خلق لحظات اکشن و نیز موفق نیست و بازیها نیز عمدتاً سرد و بیروح هستند. در این میان معدود بازیگرانی نظیر آرش آصفی توانستهاند به موفقیت لازم دست پیدا کنند. نکته دیگری که درباره بازیگران سریال وجود دارد به انتخابهای نادرست برمیگردد. برخی نقشها با بازیگرانش همخوانی ندارد. این امر نشان میدهد یا دست کارگردان برای انتخاب بسته بوده یا اینکه حسن سلیقه خوبی نداشته است. مشکل دیگری که در ساختار فنی سریال مشهود است بحث مونتاژ سریال است. این کار ریتم قصه را کند کرده است. این امر نشاندهنده آن است که قصه توان تبدیل به 30 قسمت را ندارد و کارگردان خواسته به هر قیمت رضایت تلویزیون را برای پر کردن آنتن به دست آورد.
در بحث شخصیتپردازی هم چندان اتفاق مثبتی را شاهد نیستم. اکثر کاراکترها در این مجموعه تیپ هستند و پیرنگ خاکستری در آنها مشاهده نمیشود. در کنار این موضوع ربط دادن موضوعات به یکدیگر بدون اینکه برای آن منطقی وجود داشته باشند مشکل دیگر فیلمنامه است؛ مشکلی که جملگی از سفارشی بودن مجموعه نشئت میگیرد. درباره دیگر بخشهای فنی سریال هم چندان نکته شاهکاری وجود ندارد. برای مثال فیلمبرداری، موسیقی یا پروداکشن تقریباً تکراری هستند.
محتوا
محتوا، مهمترین بحث پیرامون این سریال است. این کار قرار است موضوعی استراتژیک را مدنظر قرار دهد اما این مجموعه نیز همانند «گاندو» یک اثر صرفاً سفارشی است که به دنبال تصویرسازی واقعیت نیست و در این میان تنها کاری چون «خانه امن» توانسته بود اندکی از کلیشهها فاصله بگیرد. در این مجموعه شاهد همان روایت تکراری از آدمهای خوب و بد هستیم که صرفاً با دستهبندیهای خاص مدنظر قرار میگیرد البته این مشکل در بین تولیدات امنیتی تلویزیونی امری رایج است که انگار گوش شنوایی برای رفع آن وجود ندارد.
در آثار نمایشی که موضوعات استراتژیک در آنها بیان میشود، عمدتاً دو قطب سیاه و سفید را شاهد هستیم، بدون اینکه بخواهیم استثناهایی برای آن قائل شویم این اتفاق شاید برای مخاطبی که طبق هر حالتی کارهای نمایشی تلویزیون را دنبال میکند امری مذموم نباشد اما مطمئناً سبب دور شدن بسیاری از مخاطبان تلویزیون خواهد بود.
«تمامرخ» در پی پرداختن به تروریسم اقتصادی و سایتهای شرطبندی است اما این رویکرد تا به اینجای سریال بهخوبی تصویر نشده و تنها نگاهی شعارگونه را مدنظر قرار داده است. در چنین کارهایی فیلمنامه بسیار حائز اهمیت است اما در فیلمنامه «تمامرخ» شاهد اتفاقی چشمگیر نیستیم تا بخواهیم از آن انتظار اتفاقی خاص را داشته باشیم.
در انتهای این یادداشت باید گفت «تمامرخ» نشاندهنده این است که تلویزیون در پرداختن به موضوعات امنیتی و معمایی راه را به سمت افول طی میکند، چون روندی که در این دست تولیدات مشاهده میکنیم سیر صعودی نداشته بلکه بیشتر سینوسی است که در آن افتها بیش از فرازها است.
داوود کنشلو
انتهای پیام