به گزارش ایکنا، صد و هفتمین شماره فصلنامه «قبسات» به صاحبامتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اثبات جنسیتپذیری نفس بر اساس مبانی حکمت صدرایی»، «بررسی و نقد نگره تعارض دین و اخلاق»، «فلسفه دین جهانی و رویکرد وجودی»، «تحلیل و بررسی طبیعتگرایی دینی مبتنی بر الهیات پویشی (با تأکید بر اندیشههای گریفین)»، «اصالت عقلانیت شیعی»، «قواعد هستیشناختی تأویل و تأثیر آن بر معنای متن در حکمت صدرالمتألهین»، «نظریه ریاست سنّت در امتداد فلسفه سیاسی فارابی»، «معنویتگرایی اسلامی، گستره تمدنی و امتداد اجتماعی آن».
در چکیده مقاله «اثبات جنسیتپذیری نفس بر اساس مبانی حکمت صدرایی» آمده است: «در تعریف نفس و بیان ویژگیهای آن در مباحث مربوط به نفسشناسی فلسفه صدرایی بحثی ویژه درباره جنسیت بیان نشده و این امر موجب شده است محققانی که در این زمینه پژوهش کردهاند، نفس را بدون جنسیت توصیف کنند؛ اما در این مقاله سعی شده است با توجه به مبانی حکمت صدرایی از قبیل وحدت نفس و بدن در مراحل متناظرِ وجودی خود و... جنسیتداشتن برای نفس تبیین شود. البته این ویژگی مختص نفس است و به سایر مجردات قابل اطلاق نیست؛ چراکه نفسانیت نفس به همراهی آن با بدن در تمام ساحات وجودی نفس است. با اثبات جنسیتداشتنِ نفس، درواقع انسانها به دو نوع اصلی تقسیم خواهند شد. ارزش این تقسیم در رد نظر برخی مکاتب فمنیستی که احقاق حقوق زنان را در برابری زن و مرد در تمام شئون میدانند و نیز تبیین تفاوتهای میان دو جنس بسیار روشن است. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل مبانی حکمت صدرایی جنسیتپذیری نفس تبیین شده است.»
در طلیعه مقاله «بررسی و نقد نگره تعارض دین و اخلاق» آمده است: «شناخت رابطه دین، اخلاق و معنویت از جمله مسائل مهم دین شناختی و ارزش شناختی بوده و در گذر تاریخ محل بگومگوهای زیادی نزد اندیشمندان واقع شده است. در عصر حاضر به ویژه در پی تحولاتی که در غرب جدید رخ نمود، این مسئله با شدت و حدّت بیشتری جان گرفت و نظریه های جدیدی پا به عرصه بحث نهاد. از جمله نگره هایی که به سان شبهه ای در برابر دین و کارکردهای آن رخ نمود، گمانه تعارض دین و اخلاق است. در این مقال برآنیم به روش توصیفی- تحلیلی تقریر نیچه و راچلز از انگاره فوق و پیشنهاد عملی هاسپرز در این زمینه را مرور کرده، به بحث و بررسی بنشینیم. ماحصل تحقیق این است که پنداره تعارض نه در حوزه معرفتی و درونمایهها و آموزه های اخلاقی و دینی درست می نماید و نه در ساحت دینورزی و انجام فعل اخلاقی؛ بلکه در حوزه نخست اخلاق جزئی انفکاک ناپذیر از دین بوده و در عرصه عمل نیز بین آن دو نسبت تلازم برقرار است و اخلاق گسسته از دین تنک مایه، سست بنیان و فاقد پشتوانههای معرفتی و انگیزشی لازم است.»
در چکیده مقاله «اصالت عقلانیت شیعی» میخوانیم: «از جمله مباحث مهم فلسفه و کلام شیعی، اثبات اصالت روش است. وجود برخی شباهتها سبب شده عدهای، مباحث فلسفی و کلامی متفکران شیعی را تقلید از فلسفه یونان و معتزله بدانند. مسئله اصلی این مقاله آن است که نشان دهد الگوی عقلانیت شیعی، نه تقلیدی و مترجَم بلکه مستقل و اصیل است. اثبات این مدعا از این جهت ضروری است که علاوه بر پاسخ به اتهام یادشده، رویکرد متفاوتی در تحلیل عقلانی را نمایان می سازد. این مقاله با روش اسنادی، تحلیلی به بررسی روش تعقل در دو حوزه فلسفه و کلام پرداخته و اثبات میکند متکلمان و فیلسوفان شیعی به دلیل بهره مندی از تراث وحیانی و شهودی، عقلانیتی کاملاً متمایز از معتزله و یونان باستان داشتند. تأثیرپذیری فلسفه اسلامی از این منابع، برهانی بودن روش فلسفی را مخدوش نساخته است.»
انتهای پیام