محمد قاسمی، نویسنده و کارگردان تئاتر دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار ایکنا گفت: ماندگاری یک هنرمند به منظور فعالیت در یک ژانر خاص هنری علاوه بر علاقهمندی او، نیاز به حمایت و ایجاد بستر مناسبی در آن دارد که متولیان و مسئولان باید به فکر تدارک آن باشند که این امر نیز در سایه سیاستگذاری درست و هدفمند محقق خواهد شد؛ مقولهای که متأسفانه در حوزه مدیریت تئاتر و به ویژه تئاتر ارزشی و دینی وجود ندارد.
وی ادامه داد: حاکمیت چنین فضایی در عرصه تولید و عرضه آثار نمایشی نهتنها به پایداری و ماندگاری هنرمند تئاتری منجر نمیشود بلکه موجب دلزدگی هنرمند و تولیدکننده تئاتر میشود و از آنجا که عمدتاً هنرمندان تئاتر از طریق فعالیت هنری ارتزاق میکنند لذا وقتی نتوانند نیازهای خود را در این مسیر تأمین کنند در نتیجه از فعالیت در این ژانر نمایشی رجعت کرده و به گونههای دیگری روی میآورند که برایشان آورده مالی نیز به همراه داشته باشد؛ مسئلهای که در روزگار کنونی به وفور شاهد آن هستیم.
نویسنده و کارگردان نمایش دفاع مقدسی «آبیترین آسمان زمین» تصریح کرد: صحبت از اقتباسهای نمایشی بر محوریت ادبیات انقلاب و دفاع مقدس است، شرط چنین اتفاقی چیست؟ مگر میشود فعال نمایشی که سالهاست در حوزه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در حال فعالیت است اما همچنان جایگاه مشخصی ندارد و همچنان باید برای در اختیار گرفتن سالن نمایشی فعالیت مذبوحانهای انجام دهد حال این توقع را از او داشت که دست به کار بزرگی بزند و مثلاً براساس یک اثر مکتوب در این حوزه که با اقبال عمومی هم مواجه شده است، به تولید اثر فاخری همت گمارد؟
وی افزود: بر سر اجرای همین نمایش یعنی «آبیترین آسمان زمین» به شکل نامرتبی به گروه ما 10 شب اجرا در تئاتر شهر دادند که البته استقبال از آن از سوی مخاطب در حالیکه سایر سالنهای نمایشی این مجموعه خالی از تماشاگر اجرا داشتند، نشان از توفیق این نمایش و همچنین علاقهمندی مردم نسبت به چنین تولیداتی داشت اما بعد چه اتفاقی افتاد؟ در جریان برگزاری «تئاتر فجر» آن را شرکت دادند آن هم در بخش خارج از مسابقه که البته بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس از آن تقدیر کرد و تازه آن زمان بود که بسیاری از این نهادها و سازمانهای متولی مدعی شدند که این اثر نمایشی در روند تولید مورد حمایت ما بوده است در حالیکه در جریان تمرینات و تولید سر و کله هیچکدام از آنها پیدا نشد و این کار با هزینه شخصی و اتکا به توان فنی و هنری اعضای گروه به سرانجام رسید.
نویسنده نمایشنامه دفاع مقدسی«شوق تلخ» در ادامه گفت: وقتی اعمال سلیقه میشود و هر بار با روی کار آمدن مدیر و مسئولی، تمام تجارب مدیریتی ادوار گذشته نادیده گرفته میشود و ما فاقد یک وحدت رویه هستیم در نتیجه نوع رفتاری که از سوی مسئولان در قبال پرداختن به موضوعات انقلابی و دفاع مقدسی رخ میدهد، علیالسویه و به منظور رفع تکلیف است و هیچکدام از نویسندگان و کارگردانان تئاتر به فکر تعالی این ژانر تئاتری نیستند.
این کارگردان تئاتر دفاع مقدس در پاسخ به این پرسش که چرا دیگر در حوزه ادبیات نمایشی دفاع مقدس شاهد خلق آثار نمایشی همچون «خنکای ختم خاطره» و «ترن» نیستیم گفت: برای بررسی و تحلیل این موضوع باید کمی به عقب برگردیم؛ مدیریت ناکارآمد حوزه تئاتر نقلاب و دفاع مقدس در سالهای گذشته منجر به تولید آثاری سطحی و کمعمق در این حوزه شده است، آثاری که سفارشی و شعاری به موضوع دفاع مقدس میپرداختند و اساساً از آنجا که دیدگاه مطلوب مدیران آماری و ارائه بیلان کاری بوده است حتی این آثار طی سالیان متوالی و به دفعات هم به روی صحنه اجرا میشدند. این امر موجب کجخلقی مخاطب در مواجهه با چنین آثاری شده است.
قاسمی تأکید کرد: در چنین فضایی وقتی هنرمند تئاتر میبیند سطح سلیقه مدیران تئاتر تا این حد تنزل کرده است و مخاطب تئاتر هم به واسطه تجربه ناموفق مواجهه با آثار نمایشی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس دیگر حتی اگر شاهکارهای نمایشی در این ژانر هم تولید شود نسبت به آن موضع و گارد میگیرد لذا به دنبال خلق اثری عمیق که تعلیق و جذابیت در آن وجود داشته باشد نیست و نتیجه اینکه این حوزه در یک سیکل تکراری قرار میگیرد و لذا شاهد هستیم که با گذشت سالها فعالیت تئاتری در این حوزه و برگزاری جشنوارههای متعدد، آثار شاخص در آن به تعداد معدودی به قدر انگشتان دست ختم میشود.
وی در پایان گفت: در میان نهادهای متولی تئاتر انقلاب و دفاع مقدس تنها میتوان مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری را به شکل نسبی در ارتقای کیفی آثاری مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس دغدغهمند و پیشرو معرفی کرد و گرنه که سایر نهادها و از جمله انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بیشتر از آنکه به دنبال اعتلای این ژانر تئاتری باشد درگیر حواشی و مسائل مبتلا به مدیریتی و ساختار اداری خود است.
انتهای پیام