به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، 30 اسفندماه مصادف با سالروز درگذشت آيتالله سيدعلی كمالی دزفولی در سال 83 است. از اين رو سخنی را از زبان شاگرد ايشان؛ سيدمجتبی مجاهديان از قرآنپژوهان حال حاضر قم، برای قدردانی ذرهای از زحمات اين عالم شيعی بيان خواهيم كرد.
عالم متضلع و قرآنشناس بزرگ زمانه؛ آيتالله سيدعلی كمالی دزفولی(ره) (متولد 6 آذر 1290 ش، متوفی 30 اسفند 1383 ش» از مناديان بازگشت به قرآن در عصر حاضر و از پيشگامان و پيشتازان عمومی سازی فرهنگ قرآنی و به راستی پدر جريان قرآنپژوهی معاصر بود. وی در هفدهم ذیالحجه هزار و سيصد و سی هجری قمری در خانوادهای اهل فقه و عرفان در دارالمؤمنين دزفول ديده به جهان گشود. اتصال جسمانی و روحانی ايشان به سرچشمه وحی با 29 واسطه نسباً به امام هفتم حضرت امام موسیبن جعفر(ع) میرسيد. نياكان وی از والد معظمشان آيتالله سيدرضیالدين (متولد 1311 ق و متوفی 1337 ق)، ابن آيتالله سيدحسين ظهير الاسلام، ابن آيتالله سيدمحمدرضا، ابن آيتالله سيداسماعيل، همه از فرزانگان وادی علم و معرفت بودند.
پدرش سيدرضیالدين محمدرضا كه در سن بيست و شش سالگی دنيا را وداع گفت، از نوابغ خاندان سادات مشهور «گوشه» بود كه در عنفوان جوانی از تعدادی مراجع نجف از جمله آقا سيدمحمد فيروزآبادی(ره) اجازه اجتهاد داشت. جدش فقيه و عارف كامل عينالدين ميرسيدحسين ظهير الاسلام (متولد 1274 ق و متوفی 1337 ق)، جامع معقول و منقول و از شخصيتهای شگفتانگيز روزگار خود بود كه شرح شوريدگی و قصه دلدادگی او، دفتری مجزا میطلبد. بارها از لسان مبارك علامه كمالی شنيده شد كه آثار منظوم عرفانی جدش متخلص به «سيد» از حيث انگيزهبخشی از آثار مغربی و عراقی و مولوی (در ديوان شمس) برتراست، اما افسوس كه دهها اثر عرفانی، كلامی، فلسفی، فقهی، حديثی و ادبی وی همچنان چشم به انتظار طبعند.
سيدعلی در سنين نونهالی پس از در گذشت پدر در حجر پر مهر جدش آرام گرفت، اما پس از چند ماه و با ارتحال پدر بزرگ، به كنف حمايت و تربيت پر فيض علم و عمل عمش سيدصدرالدين موسی ظهير الاسلام زاده (متولد 1273 ش و متوفی 1322 ش)، از اكابر نطاق و نويسندگان جنوب ايران، درآمد. از اين حيث دوران طفوليت استاد بیشباهت به دوران كودكی جدش خاتم الانبياء(ص) نيست.
استاد در شش سالگی به مكتب خانه رفت. پس از آن تحصيلات ابتدايی را از دزفول آغاز و متوسطه را در اهواز ادامه داد. در اين شهر، دو سال از محضر استاد سيدمحمد محيط طباطبايی(ره) كه مدتی مقيم خوزستان شده بود، استفاده كرد. سپس رحل اقامت به دزفول افكند و در علوم دينی از حوزه پربار و غنی آن روز دارالمؤمنين بهرههای فراوان اندوخت. محضر فضلايی چون آقا سيدمحمدعلی مدرس، آقا سيدمحمدقاضی، آقا سيدمحمدعلی امام جمعه و آيتالله حاج ميرزا هادی معزی را در دروس سطح درك كرد و با سعی و شوق فراوان گام در راه تكميل علوم و معارف دينی نهاد.
در سنين نوجوانی و با بروز استعداد درخشان خود، سخت مورد توجه بزرگان ديار بود. اگر چه در آن ساليان، درك محضر فقيه الاسلام مدبر و زعيم مقتدر حوزات علميه جنوب؛ يعنی حاج شيخ محمدرضا معزی (زيسته در دوره قاجار و اوايل پهلوی، صاحب كلمه التقوی، متوفی1312ش) برای استاد نوجوان مقدور نبود، اما وی همواره از مراحم و عنايات ويژه آن زعيم عاليقدر بهرهمند بود، هچنانكه آيتالله شيخ محمدباقر معزی و شيوخ انصاری نيز به عين عنايت، نوباوه خوش آتيه شهر را مینگريستند.
استاد محضر آيات عظام ميرزا محمدعلی معزی (صاحب دوره فقه استدلالی «تجديدالدوارس و تحديدالمدارس» در 8 جلد) و حاج سيداسدالله نبوی را در مباحث خارج فقه و اصول مغتنم شمرد و در همين ساليان علاوه بر برقراری درس و بحث معمول، به تدريس علومی چون: جبر، هندسه و هيئت همت گماشت كه امروزه ديگر در حوزههای سنتی متداول نيست.
از شاگردان آيتالله كمالی در اين مقطع میتوان از مرحوم آيتالله شيخ مصطفی شيخ الاسلام عاملی (متولد 1300 ش و متوفی 1380 ش) نام برد. در سنوات 1318 تا 1320 شمسی ضمن تشرفاتی به قم چند صباحی در مدرسه فيضيه، زانوی تلمذ و ادب بر آستان روحانی و علمی حضرت آيتالله العظمی امام خمينی(نورالله مضجعه) سائيد كه تا هميشه با بهجت و افتخار از آن ايام نچندان پايدار ياد میكرد.
پس از درگذشت عمش سيدصدرالدين و در فواصل دهه بيست و سی خورشيدی، مسؤليتهای سنگين خانوادگی (به عنوان بزرگ خاندان ظهيرالاسلام) و حوادث سياسی و اجتماعی اين دهه پر تلاطم ( سالهای 1322 تا 1332 ش) آيتالله كمالی را بنا به ضرورت به خود مشغول داشت، چنانكه هميشه با يادآوری آن سالهای «متاركه» بر اتلاف عمر گرانمايه تأسف میخورد. نامزدی استاد از سوی علما و اعلام دزفول در انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی (تير 1326 ش) و كسب مطلق آرا و پيروزی و عدم اجازه رژيم به ايشان جهت ورود به مجلس، زمينهساز استحكام رشته ارتباط و مودت استاد با رجال ملی و مذهبی كشور و در رأس آنها آيتالله سيدابوالقاسم كاشانی شد. البته در آن ساليان، توفيقات ديگری نيز رفيق آيتالله كمالی بود، از جمله در سراسر خوزستان، هزاران منبر مفيد و گيرا در تبيين و دفاع از اسلام ناب و در نقد تفكرات و تبليغات احمد كسروی برپا كرد و از آنجا كه لحن آب و زمين را خوب میفهميد، در امر كشاورزی بيش از 120 هكتار درخت غرس كرد.
عمده فعاليتهای علمی آيتالله كمالی، بالاخص از نيمه دوم دهه چهل شمسی، مصروف پژوهشهای قرآنی شد. وی از سال 1348 خورشيدی و پس از واقعهای شيرين، كه در خودنوشت ايشان ثبت است، به ترغيب و تشويق مترجم چيرهدست قرآن آيتالله حاج شيخ محمدكاظم معزی كه گويی از جايی مأموريتی داشت، با تمام قوا به ساحت مقدس قرآن بار يافت و بدين ترتيب عاشقانهترين انحنای وقت خودش را برای آينه تفسير كرد. استاد از آن پس، تمام زندگیاش را وقف خدمت به مصحف شريف قرآن كرد و در طول چند ده سال، با بيان مقدمات و نگارش تفسير آيات، به تأليف كتب، رسائل و مقالات وزين همت گماشت. البته افزون برآثار قرآنی، پژوهشهايی چند از ايشان در ديگر زمينههای علمی شامل: علوم اسلامی، اخلاقی، ادبی، اجتماعی، تاريخی و فرهنگ منطقهای، برجای مانده كه باز متأثر از قرآن و آميخته با مباحث قرآنی و آموخته از مباحث قرآناند.
مجموعه آثار منتشر شده و مخطوط علامه كمالی عبارتند از: قانون تفسير، تاريخ تفسير، قرآن ثقل اكبر، شناخت قرآن، قرآن و مبارزات، قرآن و جامعه، قرآن و دستورات اجتماعی، قرآن و شعارها، قرآن و مقام زن، مقدمه تفسير قرآن برای همه، قبسات القرآن، جاءالحق (دايرةالمعارفی قرآنی در رد شبهات كتاب «بيست و سه سال» علی دشتی، توزيع شده در آمريكا)، احياء، تحقيق و تصحيح «ذكر المجرّب فی صحفٍ مطهّره» و... .
گرچه كارنامه پر برگ و بار پير سپيد موی ديرينه روز بالغ بر پنجاه اثر علمی ـ پژوهشی است، اما بايد اذعان كرد كه بیشك او بزرگتر از آثارش بود و وجودش زيباتر از نمودش. در سالهای اخير و به مناسبتهايی چند، از جمله در نمايشگاه بينالمللی قرآن در سالهای 1376 و 1383 و نيز در شانزدهمين نمايشگاه بين المللی كتاب سال 1382، شخصيت جامعالاطراف و ناشناخته علامه فقيد مورد تجليل قرار گرفت. سرانجام روح پر فتوح آيت كمال و فرزانگی علامه حاج سيدعلی كمالی دزفولی پس از (قريب به) يك قرن حيات طيبه در سپيده دمان آخرين ساعات سیام اسفندماه سال1383 شمسی به ملكوت اعلی پيوست.