به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) پس از واقعه عاشورا مورخان و شاهدان این واقعه به نگارش حقایقی که رخ داده بود پرداختند و شاعران و نویسندگان عاشق اهلبیت(ع) از روی این مقتلها به بیان حقایق از منظری دیگر پرداختند، اشعار عاشورایی یکی از نمونههایی است که از همان سالهای نخست بعد از واقعه عاشورا در مدح رشادتها و شهادتهای عاشورا سروده شدهاند.
سیاحتی در تاریخ ادبیات عاشوراییاسماعیل آذر، استاد ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی، در گفتوگو با
ایکنا به تاریخچه ادبیات عاشورایی اشاره کرد و گفت: آغاز ادبیات عاشورایی قرن چهارم هجری قمری بوده است و کسایی مروزی که شاعری شیعه بود اولین شخصی است که پیرامون ادبیات عاشورایی شعر سروده است. او در مورد امام علی(ع) این شعر را سروده است؛
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر(ص)/ بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد/ جز شیر خداوند جهان، حیدر(ع) کرار؟
این دین هدی را به مثل دایرهای دان/ پیغمبر(ص) ما مرکز و حیدر خط پرگار
علم همه عالم به علی(ع) داد پیمبر(ص)/ چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار
عشق فردوسی به اهلبیت(ع)بعد از مروزی به فردوسی میرسیم و فردوسی دومین شخصی است که در مورد ائمه(ع) شعر سروده است و این عشق به اهلبیت(ع) او را به سرودن شعری بلند تشویق کرد که بخشی از آن بر این اساس است؛
اگر چشم داری به دیگر سرای/ به نزد نبی(ص) و علی(ع) گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست/ چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم/ چنان دان که خاک پی حیدرم
اولین عزاداری در ایران و شعری که قرنها ماندگار شداحمد بویه در سال 352 ه.ق میزیست، او که از عاشقان اهلبیت(ع) بوده است از سلسله دیلمیان بود. حکومت دیلمیان از شیعیان بودند و این حکومت اولین عزاداری حضرت امام حسین(ع) را در ایران از زمان وقوع حوادث کربلا تا آن دوران یعنی قرن چهارم ه.ق برپا کردند، این حکومت دستور داد تا مردم درب حجرههای بازار را ببندند و به عزاداری بپردازند. بعد از این حکومت، عزاداری برای امام حسین(ع) دستخوش فراز و فرود شد و در واقعه عدهای از عزاداری دور ماندند و عدهای عزاداری میکردند. این وضع ادامه داشت تا اینکه سلسله صفویه روی کار آمد و عزاداری در این دوران به اوج خود رسید، در این سلسله محتشم که از شاعران بهنام بود در وصف شاه طهماسب شعری را میسراید و تقدیم او میکند. شاه طهماسب نیز آن شعر را به محتشم بازمیگرداند و به او دستور میدهد تا ابتدا اشعارش را در مورد ائمه(ع) بسراید و سپس در وصف شاه شعرسرایی کند. محتشم نیز 12 بند شعر زیبا را سرود که تا مدتها بعد از محتشم، شاعران از آن شعرش تقلید کردند یکی از این 12 بند شعر، این شعر است؛
باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین/ بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو/ کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب/ کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست/ این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست/ سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند/ گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین/ پروردهٔ کنار رسول خدا حسین(ع)
همنطور که در تاریخ به پیش میآییم به سنایی غزنوی میرسیم، او اشعاری که در مورد امام حسین(ع) سروده است به شکل مقتل بوده و بیشتر روایتگونه است. اینجا باید به این نکته توجه کنیم که مایه ابتدایی و اصلی اشعار مذهبی مقتلها هستند، کتابهایی که از زبان حضرت زینب(س) و تمام بازماندگان و شاهدان واقعه کربلا هستند و این کتابهای مقتل هستند که پایهگذار اشعار عاشورایی شدهاند.
دوران معاصر؛ دورانی پر تجلیوی در ادامه در مورد دوران معاصر شعر عاشورایی گفت: دوران معاصر نیز بسیار دوران خوبی برای مرثیهسرایی بود. در اصل شعرهای عاشورایی شعر هنری نیز بهحساب میآید، لذا شاعر مورخ نیست که از او انتظار تاریخنگاری داشته باشیم، شاعر گاهی مبالغه میکند و گاهی از کنار چیزی میگذرد و او با توجه به شعری که میسراید اشعارش را تنظیم میکند. در دوران معاصر چند شعر سروده شده است که بسیار زیبا و دلنشین است. حسین مسرور، ایرج میرزا، جلال همایی، علی معلم، علیرضا قزوه، موسوی گرمارودی، مرحوم مشفق و مرحوم سبزواری و حسن حسینی که حتی شاعر عاشورایی نامگرفته است او شعرهای کوتاهی دارد که بسیار سریع در ذهن و جان انسان جا میگیرد و به نظر من اوج شعر عاشورایی معاصر مربوط به اشعار حسن حسینی است. اگر اشکالاتی که از شعرخوانان و مداحان در خواندن این اشعار سر میزند را کنار بگذاریم، شعر عاشورا بسیار تجلی داشته و تجلی آن نیز بسیار گسترده بوده است.
شاعری که در برخورد با اهلبیت(ع) فروتن میشودنویسنده مجموعه «قرآن در شعر پارسی» با ذکر نمونه بیان کرد: برای مثال ایرج میرزا که روحیات و اشعارش مورد پسند جامعه نیست وقتی به این خاندان میرسد کاملا متحول میشود و این شعر را میسراید؛
رسم است هرکه داغ جوان دید دوستان/ رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا/ وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند/ تا تقویت شود دل محنت کشیده را
یک چند دعوتش به گل و بوستان کنند/ تا برکنندش از دل، خار خلیده را
جمعی دگر برای تسلای او دهند/ شرح سیاه کاری چرخ خمیده را
القصه هر کسی به طریقی ز روی مهر/ تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطر حسین(ع)؟/ چون دید نعش اکبر(ع) در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اَنده بری نمود/ لیلای داغ دیده محنت کشیده را
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد/ آتش زدند لانه مرغ پریده را
بزم عاشوراوی ادامه داد: به نظر من شعر حسین مسرور که غروب عاشورا را به یک بزم تشبیه میکند و غروب عاشورا را به تجلی میکشد یکی از زیباترین اشعار عاشورایی معاصر است که میگوید:
نکوتر بتاب امشب اى نور ماه/ که روشن کنى روى این بزمگاه
بسا شمع رخشنده تابناک/ ز باد حوادث فرو مرده پاک
حریفان به یکدیگر آمیخته/ صراحى شکسته، قدح ریخته
به یک سوى ساقى برفته ز دست/ به سوى دگر مطرب افتاده مست
بتاب امشب اى مه که افلاکیان/ ببینند جانبازى خاکیان
مگر نوح بیند کزین موج خون/ چسان کشتى آورد باید برون
ببیند خلیل خداوندگار/ ز قربانى خود شود شرمسار
کند جامه موسى به تن چاکچاک/ عصا بشکند بر سر آب و خاک
مسیحا اگر بیند این رستخیز/ صلیب و سلب را کند ریزریز
محمد(ص) سر از غرفه آرد برون/ ببیند جگرگوشه را غرق خون
نقش عشق در شعر عاشوراییآذر در مورد شاخصههای شعر عاشورایی گفت: شاخصههای این نوع شعر چند واژه است که به آنها خوشههای تداعیگر گفته میشود واژههایی مانند؛ خدا، آب، تشنگی، خون، فرات و... این واژگان برای ما تمام عاشورا را تداعی میکند. در این نوع شعر باید قشر را رها کنیم و به عمق جریان توجه کنیم وقتی در شعری نام عباس(ع) آورده میشود به این توجه کنیم که چرا عباس(ع) عباس شد و یا چه شد که امام حسین(ع) اینقدر مورد توجه قرار گرفت، این چراها باید برای همه مردم به زبانی علمی، ساده و کوتاه پاسخ داده شود و هرچقدر مردم با اصول و تاریخ آشنا شوند ذهن جامعه ژرفا پیدا میکند، وقتی همه بدانند چرا و برای چه کسی اشک میریزند، خون از دیدگانشان جاری میشود و وقایع تاریخی و حقیقت را میشناسند.
وی در مورد اشعاری که سروده میشوند اما در شأن اهلبیت(ع) نیستند بیان کرد: شعر سرودن هنر میخواهد و شاعر باید ذوق هنری، دلی سوخته و اطلاعات کافی داشته باشد تا بتواند شعری زیبا و پربار بسراید و اگر هر یک از این موارد وجود نداشته باشد بر دل مخاطب نمینشیند و تأثیرگذار نیست. اما در روزگار معاصر اشعاری زیبا سروده میشود، نمیتوان گفت همه چیز همیشه خوب بوده است اما اکثر شاعران به دلیل اینکه دلسوخته و عاشق امام حسین(ع) هستند اشعاری زیبا و پر محتوا میسرایند.
ممنون بابت اطلاعات.
ولی فکر نمیکردن این کارشون باعث میشه ، عزاداریا به این صورت باشه
خدایا به عزت حسین جان مارا با عشق حسین چون خورشید نورانی دار
ای خدای جهان و جان من از تو بعد از خودت لذت دیدار حسین میجویم