به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مراسم افتتاحیه دومین همایش ملی «علوم انسانی قرآنبنیان»، امروز، 29 بهمن، با حضور جمعی از استادان دانشگاه، دانشجویان و علاقهمندان برگزار شد.
غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه، در این مراسم بیان کرد: قرآن به عنوان کتاب مقدس مطرح است و باید به فرق آن با سایر کتب توجه کنیم. همچنین در قرآن آیاتی وجود دارد که به علوم انسانی مربوط هستند. علاوه بر این، برخی از مبادی قرآنی را که تقریباً به آن توجه نمیشود و مورد نیاز است میتوانیم در قرآن ببینیم. قرآن کتابی است که خداوند در هر دوره یک جلوه مورد نیاز بشر را با آن نشان میدهد. قرآن در مقایسه با کتب مقدس دیگر خصوصیاتی دارد که از جمله آنها توجه به علوم انسانی است، در عین حال که شامل دیگر بخشها نیز میشود.
این استاد برجسته فلسفه تصریح کرد: زمانی که وحی قرآنی نازل شد، تحولات زیادی در علوم ایجاد شد. صدها علم ایجاد شد که در هیچ تمدنی نبود، اما این علوم نیز به غرب منتقل شده است. غرب دوره تاریکی را داشته است و در آن زمان تنها برخی کتب به زبان لاتین ترجمه شده بود. زمانی که غربیها کتابی نداشتند، اسلام چگونه تحول بزرگی ایجاد کرد. اینکه چطور این علوم به ما برگشته و اکنون باید با این علوم چه بکنیم، مسائلی هستند که باید به آنها بپردازیم.
اعوانی بیان کرد: قرآن به عنوان وحی الهی کلام خداست. ملاصدرا نیز این گونه گفته است. کتب مقدس دیگر نیز کتاب خدا هستند، اما کلام بیواسطه خدا نیستند. مثلاً انجیل الآن یونانی است، ولی زبان مسیح آرامی بوده است. در مورد همه کتب نیز صادق است و قرآن تنها کتابی است که لفظ و معنای آن الهی است. نباید گفت این کتاب کلام پیامبر(ص) است. مولانا نیز میگوید که درست است قرآن از زبان مبارک ایشان است، اما لفظ آن نیز کلام خداست.
این چهره ماندگار فلسفه با اشاره به برخی آیات قرآن کریم تصریح کرد: خداوند میفرماید: «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ»؛ یعنی این آیات از جانب حضرت حق است و یا اینکه فرمود: «لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ». همچنین قرآن حق الیقین است که بالاترین مرتبه یقین را داراست. یا اینکه فرمود: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»، بنابراین طبق این آیات، قرآن از مقام ذات حق نازل شده است.
وی با اشاره به معنای قرآن گفت: قرآن یعنی خواندن و جمع کردن و این کتاب جامع همه کتب مقدس است و خداوند جمعبندی کرده است؛ لذا این کتاب فرقان نیز هست. انسان باید بین حق و باطل فرق بگذارد. اشتباه رایجی که به وجود آمده نیز ناشی از بیدقتی به همین مسئله است. اگر چیز مقیدی را مطلق کنید، میشود شرک. اکنون نیز شرک تا حد اعلی در جهان وجود دارد. همچنین خداوند در مورد قرآن عباراتی مانند «کتاب مبین»، «قرآن مجید» و «نور» را دارد و اینها صفات قرآن است. علاوه بر اینکه قرآن انسان را از ظلمت جهل و نسیان درمیآورد و به نور هدایت میبرد. به این نکته نیز باید توجه داشت که پیامبر(ص) هادی است و عقل را ایجاد نمیکند، اما اینکه در چه جهتی عقل باید حرکت داشته باشد، این را قرآن بیان کرده است.
اعوانی در ادامه تصریح کرد: قرآن کتاب جامع و شامل است و به همه علوم مربوط میشود. الهیات، خداشناسی، معاد، سیاست مدن، خانواده، نظم اجتماعی و ... را قرآن در خود دارد. همچنین توجه به تاریخ گذشتگان و تأکید بر تدبر در سرگذشت اقوام دیگر نیز در قرآن آمده که از اهمیت بالایی برخوردار است. خداوند در یکی از آیات سوره حجرات میفمراید: «ا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»، یعنی تأکید بر شناخت تمامی ملل دیگر که شما باید به دیگر ملل معرفت یابید. همچنین توجه به معنویت و حیات معنوی انسان و مسئله اخلاق فردی و اجتماعی که قرآن به همه آنها پرداخته و در یک کلام باید گفت که قرآن مبدأ علوم مختلف است.
این چهره ماندگار فلسفه بیان کرد: برخی از مبادی قرآنی که قرآن را ممتاز میکند و بشریت به آن نیاز دارد از این قرار است که اولاً قرآن بر علم تأکید دارد و آیات زیادی در این زمینه داریم. فرمود: «أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ». این نکته نیز مهم است که کتاب همیشه با حکمت آمده و همه انبیاء را معلم حکمت میدانند. خداوند در عهد الست از همه پیامبران میثاق گرفت و گفت که به همه شما حکمت آموختم؛ لذا قرآن با فهم حِکمی قابل قبول است و علم میآورد. با گرایشهای ضدحِکمی علم پدید نمیآید و در تاریخ اسلام نیز این تفکرات وجود داشته است. همچنین تأکید قرآن بر عقل و نظر در آفاق و انفس در این زمینه مهم است.
این چهره ماندگار فلسفه با تأکید بر اینکه اسلام دین جهانشمول است و باید جمعبندی کند، بیان کرد: در تقسیمبندی ادیان آنها را به دو دسته تقسیم میکنند؛ برخیها مربوط به یک زمین هستند، مثلاً دین یهود مربوط به قبیلهای است و جهانی نیست و ادیان دیگر را قبول ندارند و شاید تنها دینی که جنبه جهانی داشته باشد، مسیحیت است که البته غیر از اسلام باید از آن نام ببریم، اما قرآن همه انبیا الهی و کتب الهی را قبول دارد که فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَنُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ». همچنین باید به اهمیت نبوت نیز در این بخش توجه کنیم.
وی با اشاره به اینکه خداوند درخواست اقامه دین را داشته است، گفت: یکی از اسمای قرآن مهیمن است و از ادیان میخواهد دین خود را اقامه کنند. اسلام نیز دو معنا دارد، یکی اسلام تاریخی است و یکی نیز آن است که فرمود: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا»، دین اسلام جهانشمول است، یعنی همه ادیان را قبول دارد. البته به شرط اینکه اقامه دین کنند و اهل فلاح باشند.
اعوانی بیان کرد: بنابراین اسلام دین حنیف و فطرت است که برای علم نیز بسیار مهم است. خداوند فرمود که دین حنیف را که دین فطرت است اقامه کنید. در مسیحیت بیشتر بر گناه آدم یا تثلیث و یا اینکه عیسی بعد از مصلوب شدن زنده شد تأکید دارند. این اصل است، اما در اسلام این طور نیست و اصل بر فطرت الهی است که فرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»، خلق الهی و سنت الهی نیز تبدیل ندارد و آن وجهی که نزد خداست همیشه ثابت است.
این مدرس برجسته فلسفه در ادامه افزود: وقتی اسلام ظاهر شد، همه تمدنها در حال زوال بودند و ناگهان تحولی ظاهر شد. مثلاً تمدن یونان یا در اسکندریه بود و یا در بیزانس که آکادمی فلسفه نیز تعطیل شد و اسلام به وجود آورنده تمدن عظیمی بود که قرنها بزرگترین فرهنگ جهانی بوده است. در حالی که اروپا در خواب بود و عصر تاریکی را سپری میکرد، یکباره بر اثر ترجمه متون اسلامی، دانشگاهها به وجود آمد.
اعوانی تصریح کرد: همچنین نکته قابل توجه این است که چنین تمدنی در میان اعراب جاهلی پدید آمد. همچنین صدها علم از قرآن پدید آمده که وجود نداشت. مثلاً علم قرائت و قراء سبعه را هر کدام با دو روایت، که در مجموع ۱۴ روایت است، داریم. حافظ، شاعر بزرگ، نیز میگوید که قرآن را با ۱۴ روایت میخواند. علم تفسیر نیز یکی دیگر از علومی که از قرآن پدید آمد. مفسران بزرگی از شیعه و سنی برخاسته و به این علم پرداختهاند. از جمله مفسران بزرگ عصر ما مرحوم استاد علامه طباطبایی است که تفسیر المیزان را نگاشت.
وی در ادامه با برشماری دیگر علومی که از قرآن برآمدهاند، بیان کرد: همچنین علم حدیث را داریم که کتب زیادی در این زمینه نوشته شده است؛ صحاح سته در اهل سنت و کتب اربعه در شیعه نگاشته شده که نویسندگان آنها نیز ایرانی بودند. همچنین پیرامون علم حدیث، علم رجال و درایة نیز این طور بوده است. علم لغت و زبانشناسی شامل ادبیات، صرف و نحو، معانی و بدیع، علم عروض و فقهاللغة، که امروزه به اتیمولوژی نامبردار است، نیز از همین سنخ هستند. کتب فراوانی به همه زبانهای اسلامی در مورد قاموس لغات داریم و بزرگان زیادی در این زمینه کار کردهاند.
اعوانی بیان کرد: یکی از ضعفهای علوم انسانی این است که اکثر کتب مهم ما نسخه خطی است، در حالی که در اروپا این گونه نیست و کتابها چندین بار تجدید چاپ شدهاند. مثلاً آثار ارسطو را در هاروارد، آکسفورد و آلمان چاپ کردهاند؛ لذا اکثر این کتب از بین رفته است که مربوط به تمدنهایی بودند که شاخهای از تمدن ایرانی محسوب میشدند.
این چهره ماندگار فلسفه در ادامه تصریح کرد: در شعر نیز اسلام شعرای بزرگی داشته است که بر مبنای آیات قرآن ایمان، عمل صالح و ذکر کثیر داشتند. علم تاریخ نیز یکی دیگر از علوم است که شامل سیره نبوی میشود و در این زمینه و در طبقات کتابهای زیادی نوشته شده است. علم کلام و شاخههای آن که هزاران کتاب است نیز از قرآن برآمده است. یکی از کتابها کتاب قاضی عبدالجبار است که یک نسخه آن در یمن چاپ شد و چقدر کتاب متینی است که از آن، نظریه فلسفه اخلاق درآوردهاند. همچنین کتبی نیز در مورد ملل و نحل نوشته شده است.
اعوانی در ادامه افزود: فلسفه نیز یکی دیگر از علوم است و فلسفه یکی از افتخارات ایران است که باید آن را حفظ کنیم؛ حکمت هم در سرزمین ایران بوده است. البته یکی دو مورد استثنا وجود داشت، اما فارابی و ابنسینا و خواجه نصیر همه در ایران بودهاند؛ تا اینکه به ملاصدرا و علامه طباطبایی رسید؛ بنابراین سنتی پیوسته در فلسفه و در غیر ایران وجود ندارد. در جاهایی از جمله مصر فلسفه را تدریس میکنند، اما این حکمت استاد و شاگرد، که استاد تمام سلسله خود را تا ابنسینا میدانستند، در ایران بود. علم شیمی را نیز ایرانیها اختراع کردند و همچنین در ریاضیات و علم جبر نیز این گونه بود.
اعوانی با طرح این سؤال که امروزه باید چه کاری انجام دهیم؟ گفت: نکته اول حفظ این سنت دشواری است. چهار میلیون دانشجو داریم و امروزه نیز حرف اول را دانشگاههای دنیا میزنند و بهترین دانشگاه دانشگاهی است که به علوم انسانی توجه دارد. دانشکده مهندسی هاروارد حدوداً هشت سال است تأسیس شده، اما علوم انسانی آن مجموعه ۵ هزار جلدی چاپ کرده و تمام آثار کلاسیک روم و یونان را در صد سال چاپ کرده است. آکسفورد و سوربن نیز روی علوم انسانی تأکید داشتهاند. متأسفانه آن توجهی را که گذشتگان به علوم داشتند، نداشتهایم و ضعف علوم انسانی موجب ضعف دانشگاه است؛ لذا افت دانشگاهها را باید جبران کرد. حتی تمدن ایرانی نیز جای بزرگی دارد.
وی در انتهای سخنان خود بیان کرد: امروز عصر جهانی شدن است. علیرغم نکات ضعف، نکات قوت نیز در این عصر زیاد است و تمدنها شناخته شدهاند. کتب زیادی به زبانهای مختلف در مورد تمدنها چاپ شده است، ولی به دیگر تمدنها توجه نکردهایم. کتاب سودمندی در مورد هند نداریم، در حالی که هزار سال قبل، ابوریحان ۳۳ کتاب در مورد هند داشت، اما اکنون چیزی نداریم. در مورد چینشناسی نیز چیزی نداریم.
اعوانی گفت: در پایان باید به نقد اشاره کنم. باید نظریات مختلف علمی را نقد کنیم؛ مثلاً ابنسینا این کار را انجام داد و فلسفه خود را پایه گذاشت، ولی این همه فلسفه غرب را میگوییم، اما نقد نداریم. همچنین، باید علوم انسانی را به جهان معرفی کنیم. تمدنها سعی دارند افراد را تربیت کنند و به زبان روز وارد بحث شوند. همچنین نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم نیز این است که قرآن را با عترت به صوت توأمان دریافت کنیم.
انتهای پیام