چندی پیش میزگرد بررسی ترجمههای قرآنی را با حضور سه تن از کارشناسان و مترجمان قرآن، ابوالفضل بهرامپور، حجج اسلام سیدمحمدرضا صفوی و محمدعلی کوشا برگزار کردیم که نکات ارزشمندی را بیان کردند. در همین راستا گفتوگوی مفصلی با نادعلی عاشوری، پژوهشگر ترجمه قرآن و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد، انجام دادیم. وی به دلیل اینکه دکتری علوم قرآن و حدیث است، بیش از سه دهه به تحقیق، تألیف و تدریس این مباحث مشغول است؛ اما از آنجا که به گفته خود او از حدود یک دهه پیش تاکنون جز بحث «ترجمهپژوهی قرآن» به هیچ بحث دیگری نمیپردازد، هر نکتهای را که درباره ترجمه قرآن ببیند با اشتیاق دنبال میکند. در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
عاشوری درباره سیر تحول ترجمه قرآن به ایکنا گفت: به جد بر این باورم که بخواهیم یا نخواهیم سیر تحول ترجمهها به سمت مفهومی و مخاطبمحور پیش میرود و همانگونه که ترجمه لفظ به لفظ هزار ساله نتوانست در مقابل ترجمههای مفهومی و معناگرای امروزی مقاومت کند و وادار به عقبنشینی شد، سیر تحول زبان فارسی که ترجمههای قرآن را هم تحت تأثیر قرار داده، به همراه حجم عظیم اطلاعات و آگاهیهایی که از طریق فضای مجازی، نسل جوان امروز را تحت تأثیر قرار داده و ذائقه فکری و فرهنگی آنها را دستخوش تغییر کرده، ترجمههای قرآن را هم به سمتی سوق داده است که ترجمههای مفهومی امروزی که عمری صد ساله دارند، بسیار زودتر از آنچه تصور میشود جای خود را به ترجمههای مخاطبمحور خواهند داد.
وی افزود: نفس همین نقد و بررسیهایی که درباره «ترجمه خواندنی قرآن» انجام میشود و دیدگاههای مثبت و منفی که درباره آن اظهار میشود، بهترین نشانه بروز و ظهور این قبیل ترجمههاست و به روشنترین زبان بیان میکند: «آفتاب آمد دلیل آفتاب/ گر دلیلت باید از وی رو متاب». به عبارت دیگر، این چنین نقد و نظرهایی به زبان حال گواهی میدهند و دلیل روشنی هستند که سرآغاز این گونه ترجمهها فرارسیده و مخالفت یا مقاومت در برابر آنها حاصلی جز وقت هدر دادن ندارد. بلکه باید ضعفها و کاستیهای آنها را مطرح کرد تا بهسازی شوند و در مسیر درست قرار گیرند. نباید این گونه پنداشت که فهم و برداشتِ درست، لزوماً همان چیزی است که من به آن رسیدم و بیان کردم و دیگران باید بشنوند و پیروی کنند. باید احتمال داد که دیگران هم حرفهایی برای گفتن دارند.
منتقدان و مترجمان یکدیگر را تحمل کنند
عاشوری ادامه داد: باید صبور بود و حوصله داشت و پذیرفت که نه تنها لازم است منتقدان و مترجمان یکدیگر را تحمل کنند و از برداشتها و اندیشههای یکدیگر برافروخته، آزرده و آشفته نشوند، بلکه باید نهایت همفکری و همدلی را با یکدیگر داشته باشند تا فضا برای گسترش فهم و فرهنگ قرآنی بیش از پیش مهیا شود و همان گونه که استاد بهرامپور به درستی بیان کردند «این اندازه که ما به فکر به عرصه آوردن یک ترجمه مفهومی هستیم، باید موانع را از میان برداریم تا چنین ترجمهای انجام شود». مطمئناً یکی از مهمترین موانع همین است که مترجم و منتقد نتوانند یکدیگر را تحمل کنند و به راحتی در مقابل هم قرار گیرند. باید این دو قشر فرهیخته و عاشق قرآن همدل و همراه شوند تا در نهایت به ترجمهای مطلوب و آرمانی برسیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در اینکه تمامی تلاشهای علمی و عملی مسلمانان در عرصهها و حوزههای گوناگون، برای خدمت به قرآن است، کمترین شک و تردیدی وجود ندارد و یکی از مهمترین عرصههای علمی این تلاشهای مستمر، برگردان قرآن به زبانهای دیگر از جمله زبان شیرین فارسی است که هرچند قدمتی هزار ساله دارد و از نظر کمی و کیفی در دوران مختلف فراز و فرودهایی داشته است؛ اما فقط در چهار دهه اخیر توانست به «نهضت ترجمهپژوهی قرآنی» بدل شود که سیری صعودی و جهشی بیسابقهای را نشان میدهد. برگردان فارسی قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دغدغههای بزرگ قرآنپژوهان ایرانی بدل شد، به گونهای که از اواسط دهه شصت تا اواسط دهه نود بیش از صد و پنجاه ترجمه منظوم و منثورِ قرآن ارائه شد که براساس آمار وزارت ارشاد، بیش از ۱۱۰ ترجمه تاکنون منتشر شد و بقیه در «مرکز بررسیِ ترجمههای قرآنِ» این وزارتخانه در دست بررسی برای صدور مجوز است. این آمار شگرف و خیرهکننده نه تنها از نظر کمی حائز اهمیت است، بلکه از لحاظ کیفی نیز درخور توجه است و نشان میدهد که ایرانیان مسلمان و مسلمانان ایران در راه خدمت به قرآن و نشر و گسترش فرهنگ قرآنی از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند.
عاشوری تصریح کرد: البته این سخن بدان معنا نیست که همه ترجمههای موجود درخور توجه بوده یا از کیفیت بالایی برخوردارند، بلکه بیانگر شدت اهتمام ایرانیان قرآندوست و عنایت ویژه قرآنپژوهان ایرانی به برگردان فارسی قرآن است که در حدود چهل سال به اندازه چهار قرن در زمینه ترجمه قرآن و ارتقای سطح کیفی و کمی آن تلاش کردهاند.
نگارش ۱۵۰۰ مقاله نقد و بررسی ترجمه قرآن
این پژوهشگر با مقایسه میان ترجمههای قرآن با ترجمههای انجیل، بیان کرد: این قیاس به خوبی نشان میدهد که وظیفه ما مسلمانان در این زمینه چقدر خطیر و حجم کارهایی که باید انجام شود چه اندازه زیاد است. بر اساس آمار و اطلاعات موجود، ترجمه کتاب مقدس مسیحیان تا سال ۲۰۱۲ به بیش از ۲۵۰۰ زبان رسید که ۹۸ درصد مردم جهان به یکی از این ترجمهها دسترسی دارند. اما قرآن مجید از آغاز نزول تاکنون فقط به ۱۴۷ زبان ترجمه شده است که شاید فقط ۱۰۰ زبان آن ترجمه کامل قرآن باشد. امید است تلخی و تأثری که در این سخن موج میزند تحرکی در ما به وجود آورد تا بیش از پیش به جبران کوتاهیهای گذشته بپردازیم.
قرآن تاکنون به بیش از بیست زبان زنده دنیا در ایران اسلامی ترجمه شده که آماری قابل قبول و رضایتبخش است؛ به ویژه با توجه به این نکته که این روند مبارک همچنان با طراوت و با جدیت ادامه دارد. اما به وضوح نشان میدهد که تا رسیدن به وضعیت مطلوب، راه درازی در پیش است و باید با تلاش مضاعف با موفقیت طی کرد
وی در ادامه بیان کرد: خوشبختانه تلاشهای بسیاری در کشور انجام شده یا در حال انجام است و قرآن تاکنون به بیش از بیست زبان زنده دنیا در ایران اسلامی ترجمه شده که آماری قابل قبول و رضایتبخش است؛ به ویژه با توجه به اینکه این روند مبارک همچنان با جدیت ادامه دارد و تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه درازی در پیش است و باید با تلاش مضاعف آن را طی کرد. من به عنوان کوچکترین عضو مجموعه عظیم قرآنپژوهان کشور سعی کردهام گامی هرچند کوچک در این زمینه بردارم و از آنجا که همواره دغدغه ارائه یک ترجمه خوب و موفق از قرآن را داشتهام، مباحث مربوط به ترجمه قرآن را بیش از سایر دانشهای قرآنی با جدیت پیگیری میکنم. بر همین اساس، از یک دهه پیش تاکنون، تمامی فعالیتهای پژوهشی خود را حول محور «ترجمهپژوهی قرآن» متمرکز کردهام تا شاید بتوانم با تجربهاندوزی کافی و دانشافزایی لازم، در این مسیر سخت و دشوار گام بردارم و ترجمهای را عرضه کنم که درصد خطا و اشتباهش از دیگر ترجمهها کمتر باشد.
عاشوری در ادامه برای رسیدن به این هدف، آسیبشناسی ترجمههای موجود را مورد تأکید قرار داد و افزود: این آسیبشناسی کمک میکند تا مشخص شود با وجود اینکه در دانشمندی مترجمان قرآن کمترین شک و تردیدی وجود ندارد، چرا ماحصل کار آنها این همه ضعف و کاستی دارد، به گونهای که نه تنها تاکنون نزدیک به ۱۵۰۰ مقاله در نقد و بررسی آنها به نگارش درآمده است، بلکه جالبتر و شاید عجیبتر این باشد که نگارش چنین مقالههایی همچنان و با جدیت تمام ادامه دارد.
نکتهای که به نظر میرسد بسیار مهم و اساسی است و البته مسئلهای نیست که کشف جدید و تازه من محسوب شود، بلکه دیگران نیز بارها به آن اشاره کردهاند این است که همه دشواریهای برگردان قرآن به مترجم مربوط نمیشود، بلکه بخش اعظم این دشواریها به سنگینی وحی و صعوبت برگردان ۶ هزار و چند صد آیه قرآن برمیگردد، به گونهای که هر اندازه مترجم توانمند باشد و تلاش کند و دقت و وسواس به خرج دهد، باز هم کمبودها و کاستیهایی در ترجمهاش پدید میآید
همه دشواریهای ترجمه مربوط به مترجم نیست
وی تصریح کرد: نکته بسیار مهم و اساسیای وجود دارد و مسئلهای نیست که کشف جدید من محسوب شود، بلکه دیگران نیز بارها به آن اشاره کردهاند و آن این است که همه دشواریهای برگردان قرآن به مترجم مربوط نمیشود، بلکه بخش اعظم این دشواریها به سنگینی وحی و صعوبت برگردان ۶ هزار و چند صد آیه قرآن برمیگردد، به گونهای که هر اندازه مترجم توانمند باشد و تلاش کند و دقت و وسواس به خرج دهد، باز هم کمبودها و کاستیهایی در ترجمهاش پدید میآید و چنین به نظر میرسد که «رؤیای ترجمه بیغلط از قرآن» که عنوان مقالهای از استاد خرمشاهی است، واقعیترین رؤیایی است که همچنان به صورت رؤیا باقی خواهد ماند.
عاشوری گفت: هنر مترجم در این است که تلاش کند تا حجم ایرادهای ترجمهاش کمتر شود؛ وگرنه فکر اینکه روزی برسد که بتوان قرآن را با همه ظرایف و دقایقش به فارسی یا هر زبان دیگری ترجمه کرد از اساس باطل است؛ بنابراین باید پذیرفت که در همه ترجمهها از این نظر کم و بیش ایرادهای ناخواستهای پدید میآید که خواست و سلیقه مترجم در بروز و ظهور آن دخالتی ندارد. برگردان دقیق و درست سخت و دشوار است و باید در حد امکان با نهایت دقت و وسواس انجام پذیرد. از این نکته بدیهی و روشن نباید صرف نظر کنیم. چندین اشکال در ترجمههای موجود پدید آمده است که نقش مترجمان را در پیدایش آنها نمیتوان نادیده انگاشت یا انکار کرد.
نبود نظریه ترجمه
این پژوهشگر ادامه داد: یکی از ایرادهایی که میتواند بزرگترین ضعف ترجمههای موجود نیز تلقی شود و همین ضعف باعث شد که بیشترین کمبودها و کاستیها در ترجمههای فعلی پدید آید این است که متأسفانه مترجمان قرآن پیش از شروع به ترجمه، از دو عنصر بسیار مهم ترجمه بیبهرهاند یا از آن غفلت کردهاند و نه تنها «نظریه ترجمه» ندارند و از اصول و ضوابط «فن ترجمه» و قواعد حاکم بر آن پیروی نمیکنند و شاید از آنها هیچ آگاهی هم نداشته باشند، اساساً به چارچوبها و اسلوبهای «روش تحقیق» کمترین توجهی ندارند و احتمالاً به طورکلی از آنها بیخبرند و با وجود «دانشمند»ی هرگز نمیتوانند روشمند و ضابطهمند عمل کنند و به همین میزان، خطا و لغزش در ترجمه به وجود میآید. بر همین اساس مشاهده میکنیم که آنچه را در آغاز ترجمه آوردهاند، در اواسط یا اواخر کار فراموش میکنند و مثلاً دو آیه به ظاهر ساده و آسان نظیر «لا ریب فیه» یا «لا اله الا الله» را در سورههای نخستین به گونهای ترجمه میکنند و در ادامه مسیر و در سورههای میانی یا پایانی به شکلی دیگر برگردان میکنند. بنابراین، یکی از مهمترین دلایل بروز ضعفها و کاستیها در ترجمه قرآن، بیتوجهی به چنین امر مهمی است که متأسفانه همچنان مورد بیمهری و غفلت است و نمونههای آن هم در همه ترجمهها کم و بیش موجود است.
وی برخوردار نبودن مترجمان از «آگاهیهای ترجمهپژوهانه قرآنی» مشکل دیگر مترجمان دانست و افزود: اساساً بیشتر آنها بدون توجه به صدها مقالهای که طی سه دهه اخیر در نقد و بررسی این ترجمهها به نگارش درآمده صرفاً با آگاهیهای زبانی اقدام به ترجمه قرآن میکنند. در حالی که دانستن زبان فارسی و عربی برای ترجمه قرآن واضح و بدیهی است که اصلاً محور بحث نیست و در اثبات بود و نبود یا دانستن و ندانستن آن اساساً نباید وقت صرف کرد یا به بحث و بررسی درباره کیفیت و چگونگی آن پرداخت. معلوم است کسی که میخواهد قرآن را ترجمه کند باید از آگاهیهای زبانی، اعم از دستور زبان و علوم بلاغت در حد اعلی یا در بیشترین حد ممکن برخوردار باشد و این موضوع واضح و روشن است که بدون آن هیچ کس نمیتواند و حق ندارد در این مسیر دشوار گام بردارد. نه فقط لازمه ترجمه قرآن به زبان فارسی این است، بلکه برای برگردان هر متنی از یک زبان به زبان دیگر علاوه بر آگاهی از هر دو زبان، استعارهها، کنایهها، تشبیهها، مجازها و عبارات و اصطلاحات خاص زبانی نیز اهمیت دارد.
ادامه این گفتوگو را هفته آینده بخوانید.
انتهای پیام