آخرین سفر سردار دل‌ها به بغداد
کد خبر: 3873138
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸
دل‌نوشته‌ای برای سپهبد سلیمانی؛

آخرین سفر سردار دل‌ها به بغداد

گروه فرهنگی _ فرودگاه بغداد _ ساعت یک‌وبیست دقیقه‌ بامداد _ سوتی بلند _برخورد راکت ‌با ماشین _ صدای انفجار_ بلند شدن دود _ صدای مرد آمریکایی که خبر از موفقیت عملیات را می‌داد.

آخرین سفر سرداردل‌ها به بغدادبه گزارش ایکنا از خراسان شمالی، او قاسم سلیمانی نام داشت. از کودکی عشق به مبارزه در رگانش جاری بود؛ کاراته کار می‌کرد و مربی پروش اندام نیز بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت «سپاه افتخاری» در آمد. اگر بگوییم عضوی موثر در عملیات‌های کربلای چهار، پنج و والفجر دو بود، بی‌راه نگفته‌ایم. مردی خاکی و بی‌غرور که تمام توانش را صرف مبارزه با دشمنان می‌کرد. به پاس تمام سخت‌کوشی‌هایش رفته رفته ترفیع می‌گرفت تا اینکه در سال 1379 فرمانده‌ نیروی قدس سپاه شد و همین امر سبب شد حضورش در اخبار کمرنگ شود. او 30 سال را به‌طور گمنام به مبارزه با اشرار و دیگر دشمنان سپری کرد. بی‌شک او نقش مهمی در عقب راندن اسرائیل از لبنان داشت.

پس از سی سال، با فعال شدن داعش نام سردار کم کم بر سر زبان‌ها آمد. او مقابله با داعش در بغداد را شخصا به عهده گرفت و آن‌ها را بیرون راند.  سلیمانی حتی حمله  داعش به اربیل را هم پیش‌بینی کرده‌بود. مسعود بارزانی در خاطراتش  تعریف می‌کرد که در زمان حمله  داعش به اربیل با آمریکا، ترکیه و عربستان سعودی تماس گرفتم و درخواست کمک کردم اما هیچ‌کدام کمکی نکردند؛ زمانی‌که با ایران تماس گرفتم شماره‌ قاسم سلیمانی را به من دادند و او به من گفت: «قبل از اذان صبح آنجا خواهم‌بود، فقط امشب را مقاومت کنید برادر». بعد از دفع خطر داعش، بارزانی شخصا نامه‌ای در جهت تشکر به ریاست جمهوری ایران فرستاد. حضور سردار در سوریه سبب شد تا آمریکا نام او را در لیست تحریم‌هاش قرار دهد.

آخرین سفر او، سفر به بغداد بود. سیزده دی ماه 98_ فرودگاه بغداد _ ساعت یک و بیست دقیقه‌ بامداد _ سوتی بلند _ برخورد راکت با ماشین _ صدای انفجار _ بلند شدن دود _ صدای مرد آمریکایی که خبر موفقیت عملیات را می‌داد. سردار در آن ماشین بود. همراهانش هم کنارش بودند. در کسری از ثانیه بدن سردار و همراهانش مانند گل‌هایی پر پر شده روی زمین افتاده‌ بود. تصویر دست خونی سردار که انگشتر هنوز در انگشتش بود یک ایران را بیدار کرد. به راستی چه کسی باور می‌کرد؟ یک عمر او را شهید زنده خواندیم و حالا او میان خون خودش خفته ‌بود.

خبر ترور سردار غیرت هر ایرانی را جریحه‌دار کرد. یک ایران برخواست تا به دستور رهبر آماده‌ گرفتن انتقام سخت از آمریکا باشد. همان روز ترامپ صراحتا اعلام کرد که خودش دستور ترور سردار سلیمانی را داده است. سردار و همراهانش با برخورد راکتی از سوی ایالات متحده‌ آمریکا شهید شدند. آن شب یک سردار شهید شد و هشتاد میلیون سلیمانی زیر تابوتش را گرفت.

سردار سلیمانی پس از شهادت به درجه‌ سپهبدی ارتقا یافت. مراسم وداع با سپهبد سلیمانی چهار روز به طول انجامید. پیکرهای سپهبد سلیمانی و همراهانش ابتدا در بغداد و کاظمین تشییع شد و پس از آن در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان تشییع شد. حضور مردم در مراسم تشییع شهدا میلیونی بود چنان که برخی رسانه‌ها آن را شلوغ‌ترین مراسم تشییع، پس از تشییع امام خمینی(ره) دانستند.

هم‌زمان با آیین خاک‌سپاری سپهبد سلیمانی در ساعات اولیه‌ هجده دی ماه، ایران با پرتاب چندین موشک بالستیک از کرمانشاه به سمت پایگاه عین الاسد واقع در استان الانبار عراق، گام نخست انتقام خون سردار سلیمانی راآغاز کرد. در پی این حملات، پایگاه عین الاسد و چندین پایگاه دیگر با خاک یکسان شدند.

سرانجام در سحرگاه هجده دی ماه، سردار سلیمانی در زادگاهش کرمان، در کنار آرامگاه شهید محمد حسین یوسف الهی به خاک سپرده شد.

دل‌نوشته‌ای از سپیده ملک‌محمودی

انتهای پیام
captcha