جلسه امروز مجلس شورای اسلامی تحتالشعاع حاشیهسازی برخی نمایندگان در میان صحبتهای وزیر امور خارجه قرار گرفت. ظریف، که برای ارائه گزارش درباره تحولات بینالمللی و سیاستهای جمهوری اسلامی در مجلس حاضر شده بود، در قسمت دوم صحبتهای خود با شعار «مرگ بر دروغگو» از سوی تعدادی از نمایندگان و سخنانی از گوشه و کنار مجلس مانند «دروغگو» و «دوست نداریم دروغ بشنویم» مواجه شد، به نحوی که رئیس مجلس چندین بار مجبور شد به نمایندگان در خصوص قطع نکردن سخنان وزیر خارجه تذکر دهد.
اینگونه تنشها و حاشیهها در جلسات قبلی مجلس یازدهم با سایر وزرا نیز، البته به میزان کمتر، اتفاق افتاده بود اما به نظر میرسد جلسه امروز را باید اوج تقابل نمایندگان با دولت به ویژه در حوزه سیاست خارجی تعبیر کرد؛ تقابلی که متأسفانه نه برپایه «جدال احسن» و نقد ناصحانه، بلکه بر مدار بیاخلاقی و ترجیح منافع گروهی و جریانی بر منافع ملی چرخید و باعث شد سخنان و نقدهای دلسوزانه تعدادی از نمایندگان به ضعف دستگاه سیاست خارجی در حوزه اقتصادی به حاشیه برود و شنیده نشود.
نکته واضح و روشن آن است که این اتفاقات در آغاز کار مجلس یازدهم نه تنها از نگاه افکار عمومی نشانه دفاع از حقوق مردم نیست، بلکه این تلقی را در اذهان ایجاد میکند که تفاوت سلیقه و گرایش سیاسی مجلس با دولت، عامل بروز این تنشها و حاشیهسازیهاست. به عبارتی مجلس و نمایندگان در جلسه امروز به راحتی میتوانستند گزارش و پاسخهای وزیر را بشنوند و نظرات و انتقادات خود را در قالب اخطار و نطق، آن هم مؤدبانه، اخلاقی و مستدل بیان کنند نه اینکه وزیر امور خارجه کشورمان را، با همه نقاط ضعف و قوت، آماج توهین قرار دهند. البته انتظار ارائه پاسخ روشن، شفاف و بدون ابهام از سوی مسئولان دولتی و پذیرش مسئولیت اقدامات و تصمیمگیرها از سوی مدیران، حق مسلم وکلای ملت است.
قطعاً هیچکس از هر جریان و گروهی توهین و پرخاشگری را معادل انقلابیگری و حرکت در خط امام(ره) و رهبری نمیداند، بلکه اتفاقاً آن را نشانه ضعف منطق و تخصص این دسته افراد ارزیابی میکند. لذا به نظر میرسد نمایندگان در آغاز کار نسبت خود را باید نگاه و نسبت خود را با مفهوم «انقلابیگری» مشخص کنند و اجازه ندهند که هر اقدام و سخن آلوده به توهین و تهمت در پشت عبارت زیبای انقلابیگری پنهان شود.
در این باره پیشنهاد میشود نمایندگان سخنان و بیانات بزرگان انقلاب همچون شهید بهشتی، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب درباره مفهوم رفتار انقلابی و پیوند اخلاق با انقلابیگری را مطالعه کرده و به جد مورد توجه قرار دهند و از طرفی با درک مشکلات اقتصادی به این نکته واقف باشند که انتظار مردم از آنها ارائه پیشنهاد و راه حل روشن و مشخص برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور است نه تنشآفرینی و سر دادن شعار«مرگ بر دروغگو» علیه مسئولان؛ شاید این شعارها مایه خرسندی و خوشحالی برخی افراد و جریانهای حامی آنها در خارج از مجلس شود اما قطعاً مردم عادی آن را به جنگ قدرت تعبیر میکنند و نتیجهای جز ناامیدی مردم از این مجلس در همین آغاز کار نخواهد داشت.
از طرفی اشاعه و گسترش دوگانه «سردار سلیمانی ـ ظریف» و تکرار چندباره آن از سوی نمایندگان، اقدام خطرناکی است که تنها پیام حاکمیت دوگانه در کشور و تقابل میان نیروهای نظامی و دیپلماتیک را به داخل و خارج صادر میکند، این در حالی است که به اذعان همگان اتفاقاً سردار سلیمانی نه تنها چنین دوگانهسازیها را مذموم میدانست بلکه جلسات متعددی با شخص وزیر امور خارجه برای هماهنگی بیشتر میان اقدامات دو حوزه دیپلماسی و نظامی برگزار میکرد و لذا استفاده ابزاری برخی نمایندگان از سپهبد شهید قاسم سلیمانی برای تضعیف و تخریب وزیر امور خارجه کشورمان و در نظر نگرفتن عامدانه ویژگیها و ظرافتهای خاص هر یک از حوزههای نظامی و دیپلماسی، نه تنها نشانه بداخلاقی سیاسی است بلکه ذبح کردن منافع ملی به پای مطامع و منافع زودگذر جریانی و جناحی است.
امروز توهینکنندگان به وزیر امور خارجه شاید توانستند دل هواداران خود را آب کنند و در قامت یک قهرمان برای آنها ظاهر شوند اما قطعاً عموم مردم ایران که گرفتار در مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی هستند و انتقادات و اعتراضات به حقی از عملکرد دولت دارند، از این رفتارهای هیجانی، غیراخلاقی و تنشآفرین ناامید و دلزده شدند.
امروز مجلس هم اخلاق را باخت هم منافع ملی را قربانی کرد؛ هم مردم را از حل مشکل مأیوس کرد هم تعامل قوا را به مسیر تنش کشاند. اما هنوز دیر نیست و نمایندگان میتوانند با درس گرفتن از تبعات اجتماعی جلسه امروز و مشاهده بازخورد آن در جامعه در رفتار و رویکرد انتقادی خود نسبت به دولت تجدیدنظر کرده و با اتخاذ رویکرد انقلابی مبتنی بر اسلام ناب که برپایه نقد کارشناسانه و اخلاقی، با نظارت دقیق و قانونگذاری مناسب است، دولت را در حل مسائل یاری کرده و اشکالات و خطاهای او را نیز در فضایی برادرانه و براساس الگوی قرآنی «جدال احسن» متذکر شوند.
در پایان خطاب به نمایندگان باید گفت که هم میتوان اخلاقمدارانه عمل کرد و هم انقلابی بود، هم میتوان مدافع حقوق مردم بود و هم رویکرد تعاملی منتقدانه با دولت داشت و نباید این تصور را داشت که دفاع از حقوق ملت به معنی ضدیت و تقابل کامل با دولت است. اگر این دوگانهها در ذهن و عمل مسئولان در دولت، مجلس و سایر نهادها رنگ ببازد آن زمان است که از نهادهای تخصصی پیشنهادها و انتقادات کارشناسی، غیرشعاری و عالمانه شنیده میشود و پاسخها نیز ناگزیر باید براین محور باشد، اما تا زمانی که نمایندگان بخواهند برمبنای «دوگانه کاذب» انقلابیگری ـ اخلاقمداری، دولت ـ ملت، سخن گفته و عمل کنند تا پایان این چهار سال فقط شاهد شعار انقلابیگری و کار جهادی بدون تبیین شاخصها و مؤلفههای آن خواهیم بود و در نهایت نیز این ملت هستند که بیشترین ضرر و آسیبها را از این روند تنشزا میبینند.
مهدی مخبری، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
انتهای پیام