به گزارش خبرنگار ایکنا، دومین نشست تجربهنگاری سواد رسانهای کشور امروز چهارشنبه 24 دی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در این نشست فعالیتهای جدید و ایدهپردازیهایی که در حوزه سواد رسانهای صورت گرفته، مطرح شد و در ادامه اساتید حاضر در نشست از جمله عبدالکریم خیامی، حمید ضیاییپرور و امیدعلی مسعودی به نقد ایدهها و تجربههای این حوزه پرداختند.
محمدرضا بهمنی، رئیس مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی در دومین رویداد تجربهنگاری فعالان سواد رسانهای طی سخنانی اظهار کرد: با توجه به رویکرد وزیر فرهنگ و ارشاد مبنی بر اینکه «ایران فقط تهران نیست»، تلاش کردیم برگزاری اینگونه برنامهها در استانهای مختلف کشور رقم بخورد که در این زمینه از همکاران محترم خود در ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز و نیز خانه مطبوعات استان البرز برای برگزاری این برنامه که با کیفیت مناسب در شرایط محدودیتهای کرونایی برگزار شد، تشکر میکنم.
در ادامه این نشست رفیعالدین اسماعیلی، رئیس انجمن سواد رسانهای طلاب، در خصوص تجربه تشکیل این انجمن سخن گفت و بیان کرد: این انجمن تشکیل شد تا براساس مبانی دینی بازخوانی درستی از سواد رسانهای داشته باشیم. شروع کار ما با برگزاری دورههای آموزشی همراه بود و در ادامه گفتمانسازی و جریانسازی در داخل و خارج از حوزه علمیه در حوزه سواد رسانهای و چالشهایی که در این حوزه داریم صورت گرفت. اقدام دیگر نیز ایجاد فضای نگارش مقالهها و ژورنالها در این بخش بود که با گروههای ژورنالیسم رسانهای کار را شروع کردیم تا یادداشت خوبی در این فضا تولید شود.
وی افزود: رویکرد ما به سواد رسانهای رویکردی انتقادی بر مبنای مبانی اعتقادی بود که همین نگاه در کلاسها نیز ارائه میشود، یعنی نگاه ما صرفاً مهارتمحور نیست، بلکه فهم رسانهای و شناخت فضای رسانهای براساس مبانی دینی با روشهای جدید را دنبال میکنیم که تحولی در فضای رسانهای حوزه ایجاد کرده است.
امیدعلی مسعودی به عنوان یکی از اعضای هیئت رئیسه این نشست، در خصوص این ایده و اقدام گفت: کار مهمی که در این تجربهنگاری انجام شد، استفاده از رهبران فکری بود، چون طلاب به عنوان مبلغان دینی بعدها در جامعه حضور پیدا میکنند. هر قدر سواد رسانهای طلاب و روحانیان افزایش پیدا کند جای امیدواری وجود دارد، چراکه آنها مباحثی را که آموختهاند به مستمعان و علاقهمندان به مباحث دینی یاد میدهند.
وی ایرادی هم به این طرح وارد کرد و ادامه داد: سواد رسانهای یک بسته ثابت آموزشی برای ارائه نیست و مدام در حال تحول است. سواد رسانهای فرایندی است که هر روز با تحولات اطلاعاتی و ارتباطی به پیش میرود. بنابراین باید آموزشها در این حوزه پایان باز داشته باشد.
محمدصادق افراسیابی، معاون امور محتوایی مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی(مرکز سابق فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، نیز به بیان گزارشی از مهمترین دستاوردهای این مرکز پرداخت و گفت: ایجاد بانک اطلاعات اساتید به مدد برگزاری دو همایش و سایر برنامههای اجرایی، تولید گسترده محتوا در حوزه سواد رسانهای و ورود به حوزه سیاستگذاری و تدوین دستورالعمل از دستاوردهای این مرکز محسوب میشود و قرار است یک کارگروه سواد رسانهای برای نظارت بر پروژههای اجراشده در کشور نیز ایجاد شود.
عبدالکریم خیامی در خصوص این تجربهنگاری، گفت: در حال حاضر این مرکز پرچمدار موضوع سواد رسانهای در کشور است و به نظر، توانسته در حد توان حلقه وصل بخشهای گوناگون حاکمیتی و خصوصی در این زمینه عمل کند.
وی با تأکید بر ظرفیتهای هنری و رسانهای برجسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که میتوان از آنها در بخش سواد رسانهای استفاده کرد، اظهار کرد: موسیقی، سینما، کتاب، پلتفرمها و ... مجال خوبی برای توسعه سواد رسانهای است که همه در اختیار وزارت ارشاد قرار دارد.
خیامی تصریح کرد: بدنه مدیریتی کشور در حوزه سواد رسانهای ضعیف است و تعدادی از مسئولان که صحبت یا مصاحبه میکنند یا به صورت شخصی به فعالیت در حوزه فضای مجازی میپردازند، دچار دانش ناقص در این حوزه هستند که تبعات اجتماعی گستردهای دارد و پیشنهاد میکنم مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی به آموزش این امور مسئولان بپردازد. همانند همه دنیا، مسئولان ما هم در حوزه سواد رسانهای باید دورههایی را بگذرانند. همچنین این مرکز میتواند وارد عرصه داوری فعالیتهای نهادهای مختلف در حوزه سواد رسانهای شود و نتایج را اعلام کند.
بهاره نصیری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ایده نقش خانواده در مدیریت مصرف رسانه را ارائه کرد و گفت: امروزه خانواده در دنیایی سرشار از رسانه حضور دارد و والدین باید اطلاعات لازم در این خصوص را کسب، آن را به فرزندانشان ارائه و تلاش کنند که ابتکار عمل استفاده از رسانه را در خانواده در دست داشته باشند.
وی ادامه داد: مجموعه عوامل و نیروها در عصر حاضر وضعیت والدگری را دستخوش دگرگونی کرده و در جهان رسانهای والدگری مانند دیگر امور ماهیت رسانهای یافته است. پس والدگری رسانهای به عنوان موضوع راهبردی باید در دستور کار خانوادهها قرار گیرد.
نصیری با اشاره به اینکه هرچه تجربه رسانهای مشترکی میان والدین و فرزندان بیشتر باشد شانس برقراری ارتباط مؤثر و درک متقابل را افزایش میدهد، گفت: والدگری توانمندی خانواده در استفاده سالم و ایمن از فضای مجازی و حرکت از استراتژی سلبی به سوی ایجابی است که مستلزم آموزش سواد رسانهای است.
وی با تأکید بر اهمیت مداخله آموزشی برای آموزش والدگری رسانهای، اظهار کرد: والدگری رسانهای شیوههای هدفمند رفتار والدین در تعامل با فرزندانشان در استفاده از رسانههاست و میانجیگری والدین به صورت مشارکت مثبت در استفاده از رسانه در رشد فرزندان بسیار مهم است. در برگزاری کارگاههای آموزشی در این حوزه نیز مهمترین نکته پیوند میان والدین و فرزندان مبتنی بر آموزش تعاملی است که در آن پدر و مادر هم یاددهنده و هم یادگیرنده باشند.
وی اضافه کرد: جهان واقعی اگر بخواهد خودش را در درون کودکان ما جای دهد، ناگزیر است که از جهان مجازی عبور کند. پس والدین باید با این جهان آشنا باشند و بدانند در جهان مجازی چه اتفاقی دارد میافتد. والدین باید چگونگی حضور در این فضا را آموزش دهند. پدر و مادرانی که در مقام والدگری رسانهای قرار میگیرند باید جامعه پذیری رسانهای و مجازی را مورد توجه قرار دهند و این آموزشها قبل از 14 سالگی باید به فرزندان منتقل شود.
این استاد دانشگاه در پایان سخنانش تصریح کرد: خانوادههای ما در حال کوچ کردن از مدل فرهنگی طبیعی به مدل فرهنگی دیجیتال هستند. به چنین شرایطی دو ضرورت مهم باید مورد توجه باشد؛ اول، بازآفرینی فضای همدلانه و مشارکتی با فرزندان برای زیستن در فضای رسانهای با تأکید بر سواد رسانهای و دوم، بازتعریف نحوه پیوند فرزندان با طبیعت برای لمس و رجعت به طبیعت که بسیار حائز اهمیت است.
حمید ضیاییپرور، مدرس دانشگاه، نیز ایده تأسیس کلینیک ترک اعتیاد اینترنت را مطرح کرد و گفت: این ایده از سال 2004 در دنیا رایج است در چین بیش از 400 مؤسسه و 250 کمپ ترک اعتیاد وجود دارد. در ایران نیز دو سال پیش کلینیک سلامت ذهن ایجاد شد که کار ترک اعتیاد به اینترنت را انجام میدهد اما تعداد آن کافی نیست و باید چندین کلینیک راهاندازی شود، به ویژه اینکه در مدلهای کلاسیک ترک اعتیاد اینترنت از روشهای پزشکی و روانپزشکی استفاده میشود نه صرف مدیریت زمان استفاده از اینترنت و باید فعالان سواد رسانهای و مجازی در ایران با همکاری روانشناسان و پزشکان این حوزه و اخذ مجوز از مراکز ذیربط، مجموعه کلینیکهای اینترنتی را تأسیس کنند.
وی در خصوص علائم اعتیاد به اینترنت اظهار کرد: در اعتیاد اینترنتی اگر فرد آفلاین شود مضطرب میشود و در محیط کار به محض محدودیت در دسترسی به اینترنت مضطرب میشود. همچنین چک کردن مداوم گوشی و پستهای پیامرسانهای اجتماعی، چک کردن گوشی و شبکه اجتماعی قبل و بعد از خواب و دور شدن از خانواده در عین حضور در خانواده از نشانههای اعتیاد است که معمولاً در کمپها این افراد با تدابیر پزشکی، روانشناسی و آموزشهای مصرف رسانه، میزان وابستگی خود را به این فناوریها کم میکنند.
در ادامه مصطفی ضابط، مدیر و مؤسس موسسه فرهنگی هنری خواجه نصیرالدین طوسی، تجربه فعالیت خود را تشریح کرد و گفت: از ابتدای تأسیس این مؤسسه کادرسازی را با برگزاری دورههای تربیت مربی سواد رسانه شروع کردیم چراکه در حوزه سواد رسانهای ضعف و کمبود نیروی متخصص داریم و دورههای مختلف برای شناخت رسانهها مختلف برگزار کردیم.
وی افزود: رسالت ما اعزام مدرس سواد رسانهای به مناطق مختلف کشور بود که برای تداوم آموزشها و ارتباطها لوحهای فشرده آموزشی تهیه و در ادامه کلاسها ضبط و در فضای مجازی بارگذاری شد تا اینکه در نهایت اپلیکیشن آکادمی کهکشان را در ایتا راهاندازی کردیم تا آموزشها به صورت به روز و مداوم ارائه شود.
سپس امید علی مسعودی، رئیس هیئتمدیره انجمن سواد رسانه ای ایران، نیز در خصوص دستاوردهای انجمن صحبت کرد و گفت: تا امروز 15 استان به شبکه انجمن سواد رسانهای پیوسته و دفاتر استانی ایجاد شده است. برخورد تخصصی با سواد رسانهای با برگزاری کارگاههای ویژه برای گروههای مختلف به ویژه گروه کودک و نوجوان نیز از دستاوردهای دیگر این انجمن است.
وی از توجه ویژه به سواد بصری نیز سخن گفت و افزود: در حوزه آموزش بسیاری از سازمانها و نهادها به این امر پرداختهاند اما تفاوت آموزش مربیان و استادان ما با سایر اساتید این است که سعی کردهایم استانداردهای آموزش را رعایت کنیم و حتی استانداردها را تعریف کنیم. سعی کردیم کیفیت کار را هم بالا ببریم. دهها جلد کتاب در حوزههای مختلف سواد رسانهای منتشر و حتی مقالات بهروز را که در دانشگاههای مطرح دنیا ارائه شده است نیز ترجمه کردیم و اطلس سواد رسانهای جهان جزو کتابهای شاخصی شمرده میشود که منتشر شده است.
مسعودی اعلام کرد: با اینکه فقط سه سال از عمر انجمن میگذرد بالغ بر هزار نفر عضو آن هستند؛ البته ما چالشهایی را هم داریم. همه مؤسساتی که بعد از ما آمدند تلاش کردند به سهم خود فعالیت کنند؛ گاهی به ما مراجعه و حتی تقاضا کردند که عضو انجمن شوند که ما با روی باز پذیرفتیم اما برخی با تأسیس انجمنهایی که حتی مشابه نام انجمن ما فعالیت خود را نامگذاری کردهاند و یا تداخل وظایف دارند، در حال فعالیت هستند که مراکزی که مجوز میدهند باید به این مسئله توجه کنند.
وی در خصوص خدماتی که این انجمن توان ارائه آن را دارد، گفت: وزارتخانههایی مثل وزارت کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اهدافی دارند که در حوزه سواد رسانهای به ما نزدیک هستند. مثلاً وظیفه وزارت کشور آسیب شناسی اجتماعی است که ما میتوانیم در این خصوص به آنها کمک کنیم. انتخابات یکی دیگر از وظایف وزارت کشور است که لازم است کسانی که در انتخابات شرکت میکنند از سواد رسانهای بالا برخوردار باشند که ما آماده هستیم این خدمات را ارائه دهیم. همچنین میتوانیم دورههای ضمن خدمت برای فعالان نهادهای مختلف برگزار کنیم.
معصومه نصیری، مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای نیز ایده خود با عنوان واکنش سریع در تولید محتوا را مطرح کرد و گفت: طی سالهای گذشته مجموعه عصر هوشمندی در مواقع و بزنگاههایی که افکار عمومی تهدید میشدند سعی کرده اقدام کند و در زمینه واکنش سریع سعی کردیم آموزههای سواد رسانهای را متعاقب با رخ دادها به مردم منتقل کنیم. اگر اطلاعات دانشگاهی به عموم مردم برسد و مردم در مواقع لازم کنش گری مناسبی داشته باشند نتایج مثبتی در پی خواهد داشت.
وی تشریح کرد: وقتی اتفاق مهمی رخ داده و ابهامات زیادی وجود دارد، مخاطب تشنه شنیدن خبر است و فعالیت شایعات و فیکنیوزها بیشتر است. در چنین شرایطی مجموعه عصر هوشمندی در حوزه واکنش سریع به گونهای اقدام میکند تا با تولید محتوای سریع و جذاب به رفع شبهات بپردازیم. در این تولید محتوا معمولاً عکس محور بودن و داشتن پیوست تصویری اهمیت دارد تا مخاطب سواد رسانهای را بهتر متوجه شود. به عنوان مثال در سیل، شیوع کرونا و اتفاقات دی 96، رویکرد واکنش سریع اتفاق بهتری را در پی داشت.
زهره آیتالهی مدیرعامل مؤسسه رهآورد پژوهش ارتباطات نیز ایده این مؤسسه در «تجربه بازی با موضوع سواد رسانهای» را مطرح کرد و گفت: اپلیکیشن «ماجراهای سبزک و فیروز» برای آموزش سواد رسانهای برای بچههایی در سن 5 تا 10 سال تهیه شده تا مفاهیم مربوط به فضای مجازی امن و پاک را منتقل کند.
وی افزود: کاربران در حین شنیدن داستان میتوانند مسیر داستان را انتخاب کنند و انتخابگری و مواجهه با تصمیماتشان را یاد میگیرند. این اپلیکیشن سه داستان دارد که یکی تبلیغات و مواجهه با تبلیغات، دومی مواجهه با اخبار بدی که بچهها در رسانهها میشنوند و اینکه چطور میتوانند با فضای آزار دهنده مثل زلزله خود را و داستان سوم خرید اینترنتی و حضور در فضای مجازی بدون حضور والدین است.
آیتالهی مهمترین چالش این طرح را شناساندن اپلیکیشن به مخاطب دانست و گفت: این برنامه طوری طراحی شده که اجازه نمیدهیم بچهها بیش از نیم ساعت پای اپلیکیشن بنشینند و امتیازاتی میگیرند که تکههای یک دوچرخه را تشکیل میدهد و در صورت موفقیت در قرعه کشی دوچرخه شرکت داده میشوند.
حسن میثمی نیز در خصوص سایت «مجازیست» صحبت کرد و گفت: مجازیست یک برند مجازی است با نگاه به فضای مجازی از حیث علوم ارتباطات و سعی میکنیم اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فضای مجازی را از طریق اطلاعرسانی خبر و آموزش بیان کنیم که در این مسیر ارتباط برقرار کردن مخاطب با موضوع روز میتواند بسیار مؤثر باشد.
وی تشریح کرد: بار اصلی رسانههای اجتماعی برعهده تولیدکنندگان محتواست و در جامعه ما تولیدکنندگان محتوا شبکهسازی و ساماندهی نشدهاند و هدف ما این است که این زیستبوم را تشکل دهیم. مجازیست آمادگی دارد که خدماتی را به اعضای تولیدکننده محتوای مجازی ارائه کند. مخاطبان ما فعالان و تولیدکنندگان، دیجیتال مارکتینگ، فعالان رسانههای اجتماعی، اساتید دانشگاه، خبرنگاران و مسئولان فعال در این حوزه و مردم هستند.
آسیه حسینی نیکو، مؤسسه مسیر رسانه، نیز در خصوص طرح آموزش سواد رسانهای با بازی که در آن مهارتهای سواد رسانهای در قالب بازی به بچهها یاد داده میشود صحبت کرد و گفت: با راهاندازی «تور با حال یه روزه» برای بچهها آنها را به یک شرکت تبلیغاتی بردیم و آنها از نزدیک با بخشهای مختلف تبلیغات آشنا شدند. تحلیل بازیهای رایانهای که به عنوان یک رسانه برای بچهها مطرح هستند نیز از دیگر اقدامات ما بوده است.
محمدعلی عبدالهی، نماینده انجمن سواد رسانهای ایران در رشت، نیز «ایده فلسفهورزی با انیمیشن» را تشریح و اظهار کرد: همه نگران بدآموزی انیمیشنها هستند اما فکر نمیکنند که میتوان از انیمیشن برای فهم مفاهیم انتقادی و فلسفه ورزی و گفتوگو با بچهها استفاده کرد. انیمیشنها نکات خوبی دارند اما چون این نکات را منفک مطرح میکنند خودشان نمیتوان مبنای ارائه این فلسفه قرار گیرند و ما باید این مفاهیم را در سیستم ارزشی و تفکر انتقادی بچهها مطرح و تقویت کنیم.
وی تشریح کرد: برای مثال در انیمیشن زتوپیا به طریق تعاملی برخی اطلاعات را برای بچهها برجسته میکنیم که در آن شخصیت کارتونی هدف داشت، سختی را پشت سرگذاشت و به هدفش رسید. یعنی این روایت را ما به بچهها از این کارتون یاد میدهیم. این ایده تفکر انتقادی را تقویت و یک نگرانی را به یک فرصت تبدیل میکند. البته نقاط ضعفی هم وجود دارد. وقتی انیمیشنهای هالیوودی را مبنای کار قرار میدهیم یادگیریهای ضمنی هم برای بچهها وجود دارد و ممکن است نتایج کاملی که میخواهیم را نداشته باشند. از سوی دیگر انیمیشن بر روی احساسات تأثیر میگذارد و شاید نتوان با یک تحلیل عقلانی، احساس ایجاد شده را تحت تأثیر قرار دارد و البته نیاز به پژوهش در خصوص درک بچهها در سنین مختلف از انیمیشنها به شدت وجود دارد.
انتهای پیام