به گزارش ایکنا، محمدحسن مبینیزاده، رئیس گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی دانشگاه قم، کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی و مدرس دانشگاه در یادداشتی به بررسی رابطه فرهنگ و انتخابات پرداخت و تاکید کرد: یکی از بهترین زمانها و عرصههایی که میتوانیم تجلی و نمودِ این سبک زندگی را مشاهده کنیم، عرصه انتخابات است. متن یادداشت وی به شرح زیر است:
اگر فرهنگ را «شیوه و سبک زندگی مردم یک جامعه» تعریف کنیم، طبیعتاً یکی از بهترین زمانها و عرصههایی که میتوانیم تجلی و نمودِ این سبک زندگی را مشاهده کنیم، عرصه انتخابات است؛ چراکه مردم در این عرصه است که بر اساس اولویتهایشان تصمیم میگیرند که چگونه میخواهند زندگی کنند، به چه مسائلی بیشترین توجه را دارند؟ خط قرمزهایشان کجاست؟ و... از این رو زمانی که با انتخابات روبرو میشویم، آن را به عنوان یک رخداد فرهنگی در نظر میگیریم. در این یادداشت فقط به چند نمونه گذرا اشاره شده و مباحث فرهنگ شناختی آن را به مجالی مبسوط وامیگذاریم.
اولین مورد در انتخابات، موضوع «شرکت و مشارکت» در انتخابات است؛ اینکه چه اندازه مشارکت در انتخابات صورت میگیرد، نشاندهنده میزان فرهنگ مشارکت عمومی و حس مسئولیتپذیری در جامعه و البته نشاندهنده میزان نشاط و امید در جامعه نیز خواهد بود و این خود یک مؤلفه مهم در فرهنگ جامعه به شمار میرود.
موضوع دیگر که آن هم مهم است، «گروههای مرجع» جامعه است؛ یعنی اینکه در انتخابات مشخص میشود کدام گروهها بیشترین تأثیر را بر افکار عمومی دارند؟ اگر گروه مرجع عده زیادی از مردم، بازیگرها و اصطلاحاً سلبریتیها بودند معنای خود را دارد و اگر گروه مرجع مردم و نخبگان جامعه باشند، معنای متفاوتی دارد.
مسئله سوم، «بلوغ فکری» جامعه است؛ اینکه مردم انتخاب رئیس جمهور را چگونه میبینند؟ آیا آن را انتخاب یک فرد میدانند، یا انتخاب یک گروه و حزب یا اینکه انتخاب یک تفکر و اندیشه؟ پس از آن نیز باید به این سؤال توجه داشت که مردم به وعدهها و قولهای نامزدها رأی میدهند یا به برنامه آنها؟ و پرسش دیگر اینکه: مردم جامعه بر اساس چه اولویتهایی دست به انتخاب میزنند؟ اصول و مبانی آنها برای انتخاب چیست؟ انتخاب آنها بر اساس منطق است یا احساسات؟
چهارمین حوزه قابل بررسی، «فرهنگ نقد و گفتوگو» است. اینکه نامزدها چگونه به نقد رقیب میپردازند؟ نخبگان و گروههای مرجع چگونه از تفکر و نامزد مورد نظر خود طرفداری و حمایت میکنند؟ و مردم در بحثهای عمومی خود چگونه از نامزد مورد نظرشان حمایت میکنند؟ جواب این سؤالات نشان میدهد که فرهنگ گفتوگو و نقد تا چه اندازه در جامعه وجود دارد، اینکه جامعه ما با نقد عالمانه و شیوههای گفتگو و تحمل نظر مخالف تا چه اندازه آشناست؟
آخرین موضوعی که اشاره میشود، مسئله «فضای مجازی» است. میدانیم که در این دوره به علت شیوع بیشتر استفاده گسترده از فضای مجازی، این فضا نقشآفرینی حساس و قابل توجهی در عرصه انتخابات خواهد داشت؛ شیوه مدیریت این فضا هم در عرصه کلان و هم در عرصه عمومی و بین مردم مسئله مهمی است؛ این موضوع وقتی حساسیت بیشتری پیدا میکند که به این نکته توجه کنیم که مدیریت این فضا، غالباً در دست ما نیست! بنابراین باید به این موارد هم توجه داشته باشیم که میزان اثرگذاری فضای مجازی بر افکار عمومی چه اندازه است؟ شیوه تعامل مردم در این فضای جدید چگونه است؟
اصولاً آیا عموم مردم سواد رسانهای لازم برای درک درست مطالب بیشمار منتشر شده در این فضای باز را دارند؟ آیا توان تشخیص راست از دروغ و درست از غلط را دارند؟ آیا با شیوههای جنگ روانی و اقناع مخاطب آشنا هستند؟ فضای مجازی خصوصاً با شرایطی که جامعه ما دارد در امور حیاتی و مهم جامعه اثرگذار است و وقت آن است به وفاق همگانی برسیم که نیاز فوری جامعه ما در فضای مجازی، ایجاد شبکه ملی اطلاعات است.
انتهای پیام