حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در گفتوگو با ایکنا از قم، با اشاره به اینکه قرآن یک متن سیاسی است و آموزههای قرآنی رنگ سیاسی دارد، گفت: در اینکه قرآن یک متن تاریخی است که سرگذشتها و رخدادهای پیامبران الهی را بازگو کرده است تردیدی نیست، تاریخ قرآن بر اساس سلسله انبیا شکل گرفته است.
وی با بیان اینکه قرآن در حقیقت یک سناریو یا مجموعه گزارههای ویژه و مرتبط با پیامبران است، افزود: هدف تمام آیات قرآن ارائه گزارش رویکردهای سیاسی و سیره اجتماعی پیامبران است و به نوعی خداوند در قرآن همواره تقابل و رویارویی پیامبران با دشمنان اسلام و خدا در عصر و دوره آنها را به تصویر میکشد.
حسینی با اشاره به اینکه دستورالعملهای قرآنی و شیوه اخلاق و گفتار پیامبران نیز معطوف به فضای سیاسی است، اظهار کرد: خداوند متعال برای معرفی پیامبر(ص) بهعنوان الگو و اسوه بشریت در آیه 21 سوره احزاب میفرماید «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ قطعا براى شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند»؛ با توجه به این آیه، میتوان گفت اخلاق یک ابزاری برای تعاملات سیاسی بهشمار میرود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن گفت: خداوند متعال زمانی که رسالت اصلی انبیا را گزارش میکند بهصورت ویژه از مبارزه با طاغوت سخن میگوید «فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ؛ بنابراین، کسی که به طاغوت (بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست و خداوند، شنوا و داناست»(سوره بقره/ آیه 256).
وی تأکید کرد: با توجه به راهکارهای ارائه شده در قرآن کریم در حوزه سیاست و حکمرانی، برای مطالبات سیاسی و پرسشهای این حوزه باید از قرآن کریم بهره گرفت؛ برای مثال آیاتی منطبق بر اصول اخلاق انتخاباتی که یکی از مهمترین حوزههای سیاست بهشمار میرود، از قرآن کریم استخراج میشود، همچنین قرآن برای شاخصهای نامزد اصلح و ویژگیهای یک انتخاب مطلوب آیات بسیاری دارد، آنچه که امروزه در آن خلأهای فراوانی وجود دارد.
حسینی اظهار کرد: با وجود اینکه جمهوری اسلامی با دو رکن جمهوریت و اسلامیت در جهان عرضه شده و همچنان در حال رشد و شکوفایی است، اما هیمنه دموکراتیک و نظامهای دموکراسی در جهان پیرامون ما سبب شده است که ما برای به منصه ظهور گذاشتن جمهوریت خود در چمبره ادبیات و گفتمان سیاستورزی دموکراتیک گرفتار شویم و به تدریج بعد «اسلامیت» از «جمهوری اسلامی» در محاق و تحتالشعاع قرار گرفته است.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: کاندیداهای انتخابات اسلامگرا و اسلاممحور هستند، اما جسارت صریح صحبت کردن از اسلامیت را ندارند و از این بابت نگرانی دارند و ادبیات و وعدههای آنها در مناظرات حول محور آزادی زنان، موسیقی و فضای مجازی است که بهطور یقین از مقدمات و ملزومات نظام اسلامی است، اما نشان میدهد به تدریج جمهوریت صبغه بیشتری پیدا کرده و این امر در رویکردهای اسلاممداران نیز بروز و ظهور یافته است.
وی با بیان اینکه این رویکرد اسلاممداران در وضعیت کنونی جهان توجیه عقلانی و قرآنی دارد، ادامه داد: این هرگز به آن معنا نیست که سیاستمداران ما دچار رفتار غیراخلاقی و نامشروع شدند بلکه نشان میدهد بارزه و شاخصه اصلی نظام سیاسی ما، اسلامیت است و تمایز آن با نظامهای دموکراتیک نیز در مفهوم اسلامیت است و لذا سیاستمداران نظام اسلامی از مفهوم لیبرالیسم عبور و عدول کرده و از مردمسالاری دینی سخن میگویند همچنین آزادی از منظر قرآنی و اسلامی تفاوتهای جدی با تعریف رایج در ادبیات لیبرالیسم دارد.
حسینی گفت: امروزه، از هویت اسلامی و اسلامیت نظام جمهوری اسلامی غافل هستیم و امروز پیش از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی ایران، هیچ آییننامه اخلاقی متناسب با تراز و شأن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نداریم و ادبیات سیاسی در ایران کاملا مبتنی بر تکنیکهای غلبه و پیروزی بر رقیب است.
وی بیان کرد: از زمان آغاز مناظرات انتخاباتی بهصورت رسمی از سال 86 در ایران، شاهد بداخلاقی سیاسی در این مناظرات بودیم که در هر دوره به تدریج افزایش پیدا کرد و بیش از اینکه در مناظرات شاهد دغدغههای عمیق مردمسالاری و جمهوریت اسلامی باشیم، نامزدهای انتخاباتی خواسته یا ناخواسته و برای اغنای مخاطبان متوسل به تکنیکها و مهارتهای مختلف شدند.
این پژوهشگر قرآنی افزود: نامزدهای انتخاباتی برای برتری در منازعات سیاسی از کلیدواژههایی مانند آزادی، مردمسالاری، تساوی حقوق زن و مرد و جامعه مدنی و از این قبیل تعبیرهایی که مردم با آنها مأنوس شدند و نسبت به آنها واکنش نشان میدهند، استفاده میکنند.
حسینی تصریح کرد: کارکرد این کلیدواژهها بهخصوص در دهههای گذشته افزایش یافته و سبب بالا بردن طمع کاندیداهای انتخاباتی در این حوزه شده است بهگونهای که آنها گمان میکنند اگر با این کلیدواژهها صحبت نکنند، به موفقیتی دست پیدا نمیکنند و این موضوع از انحرافات و کجراههها و بیراهههایی است که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به آن مبتلا شده و نیازمند درمان است.
وی ادامه داد: در قرآن کریم شجاعت، ایمان، تقوا، جسارت و عزت نفس مؤلفههای اصلی فرد اصلح هستند، اما در میدان عمل این مباحث به ظاهر قابل تشخیص و ساده، گنگ و مبهم میشوند و امکان شناسایی را از ما سلب میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن بیان کرد: در بهرهگیری از معیارهای انتخاب اصلح از منظر قرآن کریم باید به شاخصههایی توجه کنیم که قابل پنهان شدن نیست، بهعنوان مثال ایمان شاخصهای است که به راحتی میتوان آن را پنهان کرد و انسان منافق میتواند در ظاهر تمام ویژگیهای یک شخص باایمان را داشته باشد اما در منصب قدرت و جایگاه که قرار بگیرد، به تعبیر قرآن کریم آبادیها و انسانها را یکجا نابود میکند.
وی با یادآوری این نکته که کلیه ویژگیهای مطرح شده از جمله شجاعت و جسارت و تقوا از امور نسبی هستند، گفت: عزت نفس و اتکا به خویشتن نیز از این ویژگیهاست و یک شخص میتواند ژست عدم وابستگی به نظامهای دیگر و غربیها بگیرد، اما در ذات خویش وابستگی دارد لذا، اگر بخواهیم یک گام تأثیرگذار در این عرصه برداریم و قرآن را معیاری برای شناخت اشخاص قابل اعتماد قرار دهیم باید فاکتورهای دقیق و جزئیتر در قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهیم و مفاهیم کلی راهگشا نیستند و نشانه اصلح بودن کاندیدا نیست.
حسینی به شاخصههای فرد اصلح از منظر قرآن کریم که جزئیتر و قابل رؤیت است، اشاره و اظهار کرد: در آیه 11 سوره نور آمده است «إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ به یقین کسانی که آن تهمت بزرگ را درباره یکی از همسران پیامبر به میان آوردند، گروهی همدست و همفکر از میان خود شما بودند، آن را برای خود شرّی مپندارید، بلکه آن برای شما خیر است، برای هر مردی از آنان کیفری به میزان گناهی است که مرتکب شده، و آن کس که بخش عمده آن را بر عهده گرفته است، برایش عذابی بزرگ است»؛ در این آیه خداوند متعال به واکنشهای مؤمنانه در مقابل یک رفتار غیراخلاقی تأکید میکند.
وی با اشاره به داستان افک در آیه 11 سوره مبارکه نور، تصریح کرد: اهل سنت معتقدند پس از پایان غزوه بنی مصطلق در بازگشت از سفر حج، عایشه از قافله مسلمانان جا ماند و چون به مدینه باز گشت گروهی با شایعهپراکنی سخنانی را درباره او بر سر زبانها انداختند و بهگونهای بر او تهمت ناروا زدند و پیامبر(ص) نسبت به این واقعه از عایشه متأثر شد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در ادامه سوره نور در آیه 12 آمده است «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ؛ چرا هنگامی که آن تهمت بزرگ را شنیدید، مردان و زنان مؤمن به خودشان گمان نیک نبردند که این تهمت کار اهل ایمان نیست و نگفتند: این تهمتی آشکار از سوی منافقان است؟ که میخواهند در میان اهل ایمان فتنه و آشوب و بدبینی ایجاد کنند»؛ این آیه به واکنشهای عاطفی حاضران نسبت به شنیدن این تهمت اشاره میکند که آنها واکنشهای عاطفی بروز نداده و حمایت نکردند.
وی افزود: در ادامه خداوند در آیات 13 و 14 سوره نور میفرماید «لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ چرا بر آن تهمت، چهار شاهد نیاوردند؟ چون شاهدان را نیاوردند، پس خود آنان نزد خدا محکوم به دروغگوییاند؛ و اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، به یقین به خاطر آن تهمت بزرگی که در آن وارد شدید، عذابی بزرگ به شما میرسید.»
حسینی تصریح کرد: این آیات نشان میدهد که افراد حاضر در جمع هنگام شنیدن تهمتها به همسر پیامبر(ص) سکوت کردند و واکنشهای عاطفی که یک انسان باایمان در این موقعیت از خود بروز میدهد، نشان ندادند، لذا این مصادیق از جمله معیارهای تشخیص و تعیین ایمان افراد است.
ادامه دارد ...
انتهای پیام