نگاهی به تناسب سوره‌های «حوامیم»
کد خبر: 4013062
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۵

نگاهی به تناسب سوره‌های «حوامیم»

بحث درباره مناسبات قرآن، سابقه درازی دارد و از آن زمان که بحث اعجاز قرآن به‌عنوان یک علم شکل گرفت و مسئله زیبایی و نظم قرآن ـ به جز الفاظ و معانی ـ مطرح گشت، مسئله تناسب در آیات و سور نیز مطرح شد.

قرآن کریم

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، بحث درباره مناسبات قرآن، سابقه درازی دارد و از آن زمان که بحث اعجاز قرآن به‌عنوان یک علم شکل گرفت و مسئله زیبایی و نظم قرآن به‌جز الفاظ و معانی  مطرح گشت، مسئله تناسب در آیات و سور نیز عنوان شد.

در آغاز، پیوستگی قرآن در سایه بحث‌های مربوط به نظم جمله‌ها در آیه مطرح می‌شود، رفته‌رفته به پیوستگی آیه‌ها با یکدیگر کشیده می‌شود و در مرحله‌ای گسترده‌تر تلائم سوره‌ها و پیوند هر سوره با قبل و بعد آن و در سطح بالاتری تناسق دسته‌هایی از سور ـ با توجه به تقسیم سور قرآن به چهار دسته ـ مطرح می‌شود و اخیراً سخن از نظام‌واره بودن کل قرآن و به تعبیری سیستمی شدن آیات الهی می‌رود.

معنی لغوی و اصطلاحی تناسب

تناسب یا مناسبت در لغت به معنی هم‌شکلی و نزدیک به هم بودن است و در اصطلاح علوم قرآن، ربط‌دهنده بین آیات را گویند. از تناسب گاه با تعابیر تناسق و اتساق نیز یاد شده است.

یکی از بحث‌های به شدت مرتبط با علم مناسبت، توقیفیت ترتیب آیات و سور است. توقیفیت سور در علوم قرآن به‌ویژه در تاریخ جمع قرآن از مباحث مهم و قابل توجه است و در علم مناسبت همواره مورد استفاده مخالفان و موافقان است. از آنجا که توقیفیت ترتیب آیه‌ها و سوره‌ها یکی از مبانی، بلکه اصل و اساس اعتقاد به پیوستگی قرآن است.

توقیفیت به این معنی است که آنچه از قرآن به ما رسیده از نظر نظم کلمات و ترتیب آیات و سوره‌ها، همان چیزی است که پیامبر(ص) فرموده و به دستور خداوند بوده است. نظریه توقیفیت بدون ترتیب قرآن، در برابر دیدگاه کسانی است که می‌گویند جمع و ترتیب قرآن پس از پیامبر(ص) و به اجتهاد صحابه انجام گرفته است و از ناحیه پیامبر(ص) در این‌باره دستوری نرسیده است.

البته هر دو‌ گروه بر این نکته اتفاق نظر دارند که سیر نزول و ترتیب آیه‌ها و سوره‌ها به شکل موجود نبوده است در غیر این صورت باید سوره‌های مکی همه در یکجا و مقدم بر سوره‌های مدنی و آیات مکی مقدم بر آیات مدنی باشد، در حالی که قطعاً چنین چیزی نیست. توقیفیت ترتیب قرآن از دو زاویه مطرح است، یکی ترتیب کلمات و آیه‌ها در یک سوره و دیگری ترتیب سوره‌ها در کل قرآن. درباره مسئله نخست، یعنی ترتیب آیات و کلمات ظاهراً بین اهل نظر اتفاق و اجماع وجود دارد که به دستور پیامبر(ص) بوده است.

روایات فراوانی هم شاهد است بر اینکه پیامبر(ص) سوره‌هایی را در نماز می‌خوانده و یا برای فضیلت تلاوت سوره‌ای ثواب‌هایی را ذکر می‌کرده است و چنین بوده که هرگاه آیه‌ای نازل می‌شده، امر می‌فرموده است که آن را در کنار فلان آیه در سوره‌ای خاص بگذارند.

در مورد ترتیب سور به شکل موجود که آیا توقیفی است یا به اجتهاد صحابه پیامبر(ص) بر می‌گردد، سه نظریه درباره آن وجود دارد. توقیفیت و ترتیب و جمع در زمان پیامبر(ص) و به امر خداوند بوده است. جمع و تدوین پس از پیامبر(ص) و ترتیب با اجتهاد صحابه بوده است و عمده سوره‌ها ترتیبشان در زمان پیامبر(ص) بوده و اندکی از آنها پس از پیامبر(ص) که در حقیقت تفصیل میان دو قول سابق است. مشهور در میان شیعه و سنی قول به اجتهادی بدون ترتیب سوره‌ها است. به این دلیل بزرگترین مانع در گسترش این علم، بی‌اعتقادی به توقیفیت ترتیب سور است.

انواع مناسبات

علم مناسبت در سور در ابعاد مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیوستگی و ارتباط در شکل‌های مختلفی مورد ادعا واقع شده است. نخست مناسب آغاز سوره با فرجام سوره پیشین و یا پیوستگی میان پایان سوره با سوره بعدی.

درباره ارتباط و پیوستگی سوره‌های مجاور گفته شده است، با مطالعه سوره‌هایی که پشت سر هم قرار گرفته‌اند، چنین به نظر می‌رسد که میان آنها ارتباطی منطقی و مشهود برقرار است، گویی آیات ابتدای هر سوره به گونه‌ای طبیعی به آیات انتهایی سوره قبل گره می‌خورد و مطالب آن از زاویه دیگری ادامه می‌یابد و درست مانند فصول مختلف یک کتاب که در عین استقلال، تابع محور اصلی و هماهنگ با یکدیگر تنظیم می‌شوند.

در اینجا جابه‌جا کردن سوره‌ها همان قدر بی‌منطق و نادرست است که جابه‌جا کردن فصول مختلف یک کتاب. هر چند برای ما که به ظاهر قرآن توجه داریم این نظم پوشیده است، اما تنظیم آن به شکل فعلی که به دستور پیامبر(ص) و توصیه جبرئیل یعنی به امر الهی انجام شده حکمتی دارد که باید آن را شناخت و بهره گرفت. البته در میان سوره‌های بلند قرآن به دلیل تنوع مطالب و موضوعات، پیدا کردن وجوه مشترک بین دو سوره، آسان است، اما اگر میان سوره‌های کوچکی که پشت سر هم قرار گرفته‌اند به‌طور طبیعی، نگاه شود، بدون آنکه تکلف و تصنعی به کار برده شود، این ارتباط مشاهده می‌شود که با دیگر سوره‌ها این پیوستگی میسر نیست.

مناسبت مضمون سوره با مضمون سوره قبلی که ادعایی که درباره این مناسبت گفته شده، به این صورت است که سوره‌های قرآن همچون حلقه‌های گردنبندی است که با بند و بستی به یکدیگر متصل شده‌اند و تماماً در یک نظام مرتبط و منسجم حول محور توحید با یکدیگر پیوند خورده‌اند، به طوری‌که با جابجا کردن فرضی آنها این هماهنگی به هم می‌خورد. به عبارت دیگر قرآن از 114 موضوع و مقاله به نام سوره تشکیل شده که هریک در عین استقلال، مانند فصول مختلف یک کتاب به ترتیب خاصی به دنبال یکدیگر قرار گرفته‌اند. اعتقاد به چنین نظمی کمک شایانی به فهمیدن منظورهای سوره در ارتباط با سوره‌های قبل و بعد آن می‌نماید.

در واقع این هماهنگی به گونه‌ای است که دو سوره همجوار در موضوعات و مطالبی که عنوان می‌کنند، شکل همگونی دارند و این همگونی می‌تواند به این صورت باشد که سوره دوم، ادامه‌دهنده و تکمیل‌کننده سوره پیش از خود باشد و یا مطالب اجمالی آن را تفصیل دهد و یا موضوع مطرح شده در هر دو یکی باشد، حتی ممکن است، میان مطالب آن دو، رابطه تقابل وجود داشته باشد و مواردی از این قبیل.

احمد مصطفی مراغی، مفسر مصری چگونگی مناسبت سوره «نباء» با سوره پیش از آن که «مرسلات» است را چنین بازگو می‌کند که سوره «نبأ» شامل اثبات قدرت بر انگیختن مردگان است که در سوره پیشین یاد شده و کافران آن را تکذیب می‌کردند. چه در این سوره و چه در سوره قبلی سرزنش و کوبیدن تکذیب‌کنندگان وجود دارد و در هر دو سوره توصیف بهشت و جهنم و نعمت‌های پرهیزکاران و عذاب‌های منکران وجود دارد.

ساختار درختی که در این نظریه، پیوستگی میان مجموعه آیات و سور قرآن به شکل ساختار درختی است. این ساختار، بیانگر نظم و پیوستگی و تعیین جایگاه هر موضوع از ریشه، تنه، ساقه، شاخه و برگ است و جغرافیای دیگری از موضوعات و مفاهیم را ترسیم می‌کند.

منظور از این بحث در انواع علم مناسبت، قائل شدن به نوعی تقسیم میان سوره‌های قرآن است، به این معنا که نه تنها میان سور مجاور و یا کل قرآن نوعی پیوند موضوعی است، بلکه میان سوره‌های نزدیک به هم نیز نوعی هماهنگی و همسویی وجود دارد. همانطوری که برخی از کتاب‌ها از چندین جلد و هر جلد از چندین فصل تشکیل شده‌اند، سوره‌های قرآن خود نیز دارای تقسیم‌بندی و فصول است که هرکدام به مجموعه‌هایی بخش بخش می‌شوند.

درباره این پیوستگی دو نوع تقسیم‌بندی انجام گرفته است. نخست تقسیم‌بندی که براساس ظاهر کلمات و خصوصیات محتوایی، تبدیل به مجموعه‌هایی مستقل در قرآن شده و میان این مجموعه، نوعی اتصال و پیوند محتوایی و وحدت مضمونی برقرار شده است و دوم، تقسیم‌بندی براساس حدیثی از پیامبر(ص) است که قرآن را چهار قسمت کرده‌اند.

درباره تقسیم اول یکی از معتقدان به پیوستگی قرآن می‌نویسد: سوره‌های قرآن را می‌توان فصول این کتاب و مجموع چند سوره مجاور را جلد جداگانه‌ای از کتاب تلقی کرد. برخی از این مجموعه‌ها به راهنمایی حروف مقطعه قابل تشخیص‌ هستند، مانند هفت سوره‌ای که با حروف مقطعه «حم» افتتاح شده‌اند.

برخی دیگر را از طریق روابط تقابل و روشنی که با یکدیگر دارند، می‌توان شناخت. مانند سوره‌های بقره و آل‌عمران که هر دو دارای حروف مقطعه «الم» است. اولی اشاره به تاریخ بنی‌اسرائیل در دوره حضرت موسی(ع) دارد و دومی مسیحیت را از آل‌عمران که ریشه اصلی این قوم بودند معرفی می‌نماید. همچنین سوره‌های مکی همچون «جمعه» و «منافقون» که در رکعات نماز جمعه خوانده می‌شوند.

به این ترتیب یکی از انواع پیوستگی تقسیم سوره‌ها در مجموعه‌های خاص، روش اجتهادی و توجه به ظاهر و محتوا برای تشخیص مناسبت مجموعه‌ای از سوره‌ها است. اما در برابر روش اجتهادی، برخی از روش مأثور استفاده کرده و گفته‌اند که طبق حدیثی که از پیامبر(ص) نقل شده و با توجه به اینکه قرآن به چهار مجموعه تقسیم شده است، می‌توان میان هریک از این چهار دسته، نوعی پیوستگی برقرار کرد.

منابع: تاریخ علوم قرآن، مجمع‌البیان و ensani.ir

انتهای پیام
captcha