مهدی فیض، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی، در گفتوگو با ایکنا، به تحلیل و آسیبشناسی فعالیتهای جهاد دانشگاهی از بدو تأسیس تاکنون پرداخت و بیان کرد: جهاد دانشگاهی به این نیت تأسیس شد که نقایص سیستم آموزش عالی را، که در فرایند انقلاب فرهنگی شناسایی شده بود، برطرف کند. در سال 1359 احساس شد که نظام آموزش عالی کارکرد اصلی خود را ندارد و وقتی دانشگاهها بازگشایی شدند، قرار بود که جهاد دانشگاهی مکمل نهاد آموزش عالی کشور باشد و نقایص آن را برطرف کند. همانطور که نهاد آموزش عالی کشور سیال و رو به تعالی است جهاد دانشگاهی هم باید نقش مکملی خود را دائماً تغییر دهد.
معاون اسبق پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: تصور کنید قرار است زاویهای مکمل زاویه دیگری باشد. هنگامی که زاویه اول تغییر میکند، زاویه دوم هم باید به تبع آن تغییر و نوسان داشته باشد. بنابراین اگر بخواهیم ببینیم که آیا مأموریت جهاد دانشگاهی دقیق و حسابشده بوده است، باید بگوییم که بله و این مأموریت را به خوبی آغاز کرده، اما متناسب با تغییرات نظام آموزش عالی یا نهاد آموزش عالی تغییر نکرد و کوشید خود را محکم و متصلب نگه دارد.
معاون اسبق فرهنگی جهاد دانشگاهی تصریح کرد: انعطاف نداشتن جهاد در این موضوع باعث شد که در برخی حوزهها میان نهاد آموزش عالی و جهاد دانشگاهی احساس رقابت پدید آید. وقتی قرار است دو نهاد مکمل یکدیگر باشند، اگر این نقشآفرینی هوشمندانه باشد موجب رقابت نمیشود، اما وقتی از تغییراتی که به وجود میآید غفلت شود، مکمل بودن هم بیمعنا میشود و رقابت شکل میگیرد. این رقابتها هم شکننده هستند؛ یعنی هر یک میخواهد دیگری را از صحنه بیرون کند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا جهاد نتوانسته است این نقش مکمل را به خوبی ایفا کند و آیا اشکال در اسناد و اساسنامهها بوده یا در سطح مدیریت گفت: ساختارهای قانونی کشور در طول زمان و پس از انقلاب به ثبات نسبی رسیدهاند. حال وقتی قرار است جهاد دانشگاهی نهادی باشد که ثبات قانونی بیشتری پیدا کند، باید اساسنامه آن در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسید، چراکه در این صورت سلیقه افراد و رؤسای جمهور نمیتواند تغییرات اساسی را ایجاد کند.
وی گفت: پس از سالهای ابتدایی تأسیس جهاد دانشگاهی، موقعیت مناسبی بود که اساسنامه جهاد مانند بسیاری از ساختارهای کشور در مجلس شورای اسلامی تصویب شود. اساسنامه میتواند منعطفتر از آنچه هست تعریف شود و مأموریتش هم منعطفتر باشد و در آن به مکمل بودن نقش جهاد هم تصریح شود. در این صورت جهاد میتواند نقش خود را در نهاد آموزش عالی و توسعه کشور بازیابی و اصلاح و نیز خودش را با عملکرد نهاد آموزش عالی بازتعریف و بهروزرسانی کند.
این مدرس دانشگاه افزود: ممکن است افراد بسیاری از حرفهای من چنین برداشت کنند که گویی مأموریت جهاد دانشگاهی تبدیل به مأموریتی سیال شود، اما به نظرم مأموریت آن ثابت و عبارت است از مکملی مطلوب برای نهاد آموزش عالی کشور. به این معنا که نقص نهاد آموزش عالی برای توسعه دانشبنیان کشور را برطرف کند. برای نمونه اگر فعالیتهای پژوهشی دانشگاهها کمرنگ شود، جهاد میتواند این فعالیتها را به صورت قوی مطرح و دنبال کند و کار را به سامان برساند. در حال حاضر دانشگاهها فعال هستند و در فعالیتهای پژوهشی خود قطبهای علمی و... به راه انداختهاند. حال آیا جهاد دانشگاهی باید مشابه نهاد آموزش عالی عمل کند؟
فیض بیان کرد: امروز در یک زمینه خاص پژوهشکدهای از سوی وزارت علوم یا وزارت بهداشت تأسیس شده است و مشابه آن پژوهشکده نیز در جهاد دانشگاهی فعالیت میکند. این رویه موجب میشود که این نهادها تبدیل به رقیب یکدیگر شوند و در نتیجه وقتی قرار است پروژهای اجرا شود، با توجه به محدودیتی که در بودجه وجود دارد، بودجه باید در اختیار یکی از نهادها قرار بگیرد و این دو دستگاه رقیب هم میشوند.
وی تصریح کرد: اگر جهاد دانشگاهی بخواهد رقیب وزارت علوم یا وزارت بهداشت شود، نخستین متضرر این رقابت کشور خواهد بود. بنابراین رسالت کلان جهاد دانشگاهی ثابت است؛ یعنی باید مکمل نهاد آموزش عالی کشور در توسعه دانشبنیان کشور باشد، اما این رسالت ثابت به اقتضای شرایط باید خودش را بازیابی و بهروزرسانی کند و این امر باید در حوزههای فرهنگی، آموزشی و پژوهشی رخ دهد. افزون بر این، جهاد دانشگاهی میتواند در اشتغالزایی هم فعال باشد. برای نمونه اگر نهاد آموزش عالی برنامهای برای اشتغال فارغالتحصیلان نداشته باشد، جهاد میتواند در این زمینه نقشآفرینی کند، اما اگر روزی نهاد آموزش عالی به این بلوغ رسید که افزون بر آموزش به اشتغالزایی هم توجه کند، جهاد باید خود را کنار بکشد.
وی بیان کرد: کار جهاد دانشگاهی این است که برای نقایص موجود در نهاد آموزش عالی کشور راهکاری پیدا کند و وقتی این راهکار طراحی شد، باید آن را تقدیم وزارت علوم و وزارت بهداشت کند نه اینکه بخواهد با اصرار این کار مثبت را برای خود نگه دارد. جهاددانشگاهی باید «سخاوتِ نهادی» خود را به نهاد آموزش عالی کشور نشان دهد و هر کجا لازم است که رویداد جدیدی اتفاق بیفتد، طرحی نو را ارائه میکند و وقتی کار به سرانجام رسید و به اصطلاح روی ریل افتاد، آن را تقدیم وزارت علوم، وزارت بهداشت و ... کند تا بتواند برای مأموریتهای جدید آماده شود.
فیض در پاسخ به این پرسش که فعالیتهای قرآنی جهاد دانشگاهی را چطور ارزیابی میکنید؟ گفت: فعالیتهای قرآنی جهاد نیز مشمول قاعدهای است که گفته شد؛ یعنی باید این فعالیتها مکمل نهاد آموزش عالی کشور باشد. وقتی میگوییم نظام آموزش عالی، یعنی دانشگاه، نهاد نمایندگی رهبری و همه بازیگران صحنه آموزش عالی جزو این نهاد محسوب میشوند.
وی بیان کرد: اگر جهاد دانشگاهی در زمینه فعالیتهای قرآنی طرحی را ارائه و اجرا کند، پس از به روال افتادن آن باید به فکر واگذاریاش باشد. برای نمونه اگر چندین سال است که مسابقات قرآن دانشجویان جهان اسلام را برگزار میکند، هنگامی که این مسابقات سر و شکل گرفت، باید آن را در اختیار نهاد آموزش عالی کشور قرار دهد تا بتواند برای اقدامات دیگر آماده شود.
فیض در پایان گفت: جهاد دانشگاهی در حوزه قرآن پیشتاز بوده و برنامههای نوینی را طراحی و اجرا کرده است، اما وقتی برنامهای را طراحی کرد و روی ریل ثبات خود قرار گرفت، باید از آن حرکت سخاوتمندانه دل بکند و آن را تقدیم نهادهای آموزش عالی کشور کند، مگر اینکه آنها علاقهای نداشته باشند که در این صورت جهاد میتواند این کار را ادامه دهد. مقام معظم رهبری فرمودند که جهاد دانشگاهی باید کار گُزین و شاخص انجام دهد. این فرمایش به این معناست که کار جهاد کارستان باشد؛ یعنی کاری را که آموزش عالی انجام نمیدهد شناسایی کند و انجام دهد، اما وقتی آن کار جلو رفت، از آن حالت گزین و خاص بودن خارج و تبدیل به یک کار تکراری میشود که در این مرحله باید به وزارتخانه مربوطه سپرده شود.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام