مردم ما امام حسین(ع) را با روایت‌های شاعران شناختند
کد خبر: 4124032
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۲
علی‌محمد مودب در گفت‌وگو با ایکنا:

مردم ما امام حسین(ع) را با روایت‌های شاعران شناختند

یک شاعر و پژوهشگر ادبیات معتقد است: مردم ما امام حسین(ع) را بیش از هر چیزی با روایت‌های شاعران ما شناختند و این حقیقتی است که شعر آیینه‌گی کرده است.

مردم ما امام حسین(ع) را با روایت‌های شاعران شناختند

روایتی از امام‌ صادق‌ (ع) است که می‌گوید: «هرکس‌ شعری‌ برای‌ حسین‌ بن‌ علی‌(ع) بگوید و پنجاه‌ نفر را بگریاند، بهشت‌ بر او واجب است». شاید این توصیه یکی از دلایل سرایش هزاران بیت شعری باشد که در طول تاریخ در مدح و رثای حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) سروده شده و البته بیشتر به شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) و واقعه عاشورا معطوف است.

مناسبت سوم شعبان و سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسین(ع) بهانه خوبی بود تا با «علی‌محمد مودب»، شاعر نام‌آشنا، رئیس موسسه شهرستان ادب و دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه شعر و ادب، در ایکنا گفت‌وگویی داشته باشیم و علت توجه بیشتر شاعران به شهادت امام حسین(ع) و کم‌رنگ بودن اشعار مدحی و شاد در شعر حسینی را جویا شویم.

ایکنا_ حضور امام حسین(ع) در شعر فارسی بسیار پررنگ‌تر از سایر ائمه(ع) بعد از ایشان است اما این حضور بیشتر در اشعار عاشورایی و روضه‌ها دیده می‌شود و اشعار مدحی کمرنگ‌تر است؛ به نظر شما علت این امر چیست؟

شعر هم مثل هر کار دیگر انسانی محصول شناخت و معرفت ماست. شناخت ما از امام حسین(ع) و عمده توجهات روحی ما به موضوع زندگانی ایشان، اغلب در محرم و صفر یا روضه‌های هفتگی و محافلی شکل می‌گیرد که مربوط به شهادت ایشان است.

به هر حال سایه این محافل بر شعر حسینی ما جدی است و شاعران ما در آنجا با امام حسین(ع) آشنا می‌شوند. طبیعتا دانش‌ها و روایت‌های زندگی حضرت اباعبدالله(ع)، نمونه آثار شاعران متقدم درباره ایشان و همه این‌ها را در محافل مربوط به عزای ایشان می‌بینند و قاعدتا انتخاب‌ها هم بیشتر معطوف به همین عزا است؛ لذا عمده فضای شعر ما رنگ عاشورایی دارد و پدیده غریبی نیست.

ایکنا _ با توجه به اینکه در روایات هم همانگونه که به حزن در غم ائمه(ع) توصیه شده، به شادی در ایام سرور ایشان هم تاکید شده است، چرا این بُعد در شعر ما کم‌رنگ است؟

اگر می‌خواهیم این رنگ‌آمیزی متنوع‌تر شود، باید محافل مربوط به تولد حضرت امام حسین(ع) هم جدی‌تر گرفته شود، منابع مطالعاتی مربوط به عید میلاد ایشان و سایر مناسبت‌های زندگی‌شان ترویج شود تا با ابعاد مختلف شخصیت حضرت شاعران آشنا بشوند.

یک گام بسیار مهم این است که در آموزش شعر روی این نکته کار و تاکید کنیم که شاعر باید شناخت خود را از امام(ع) بالا ببرد و در این مسیر، به نوعی دیدار با امام(ع) برسد.

درست است که ما در عالم خاکی توفیق دیدار با امام حسین(ع) را نداریم اما امکان دیدارهای متنوعی با امام معصوم(ع) برای ما فراهم است. ما می‌توانیم در متن تاریخ و روایات با امام(ع) دیدار کنیم.

در روایات داریم که زیبایی انسان به سخن اوست؛ یعنی اگر مجموعه سخنان امام(ع) را درست بخوانیم و سعی کنیم نظام آنان را درک کنیم، زیبایی چهره و شمایل کامل حضرت برای ما مشخص‌تر می‌شود و آنگاه هر کاری که درباره ایشان به انجام می‌رسانیم، کار کامل‌تری است و یکسویه نمی‌شود.

ما می‌توانیم در متن آثار هنری با امام حسین(ع) دیدار کنیم چراکه آثار هنری روایت هنرمندان بزرگ از دیدار با این وجود مبارک و عزیز هستند.

لذا شاعران ما باید به سراغ این دیدارها بروند. دیدار با امام(ع) در متن تاریخ، متن روایت‌ و آثار هنری دیگر و خاصه دیدار در شعر شاعران بزرگ، شاعر را غنی می‌کند تا در تلاشی که برای روایت وجود شریف حضرت سیدالشهدا(ع) دارد، به سویه‌ها و ابعاد مختلف وجود ایشان بتواند بپردازد و تصویر کامل‌تری از آن دردانه عالم خلقت ترسیم کند.

ایکنا _ همیشه بار روایت بخشی از تاریخ بر دوش ادبیات بوده و به‌نوعی ادبیات تا حدی آیینه زیبابین تاریخ بوده است؛ به نظر شما سهم ادبیات و خاصه شعر فارسی در زنده نگه‌داشتن نام امام حسین(ع) و بیان اهداف ایشان چقدر بوده است؟

شعر مهم‌ترین رسانه فرهنگ ما است. در ایران شعر مهم‌ترین هنر و ایران کانون تشیع است، لذا شعر اصلی‌ترین هنر تشیع است. شعر فارسی، چنان که بنده بارها گفته‌ام، ملتقای جریان‌های معرفت ایرانی است. جریان‌های فکر فلسفی، حکمت، علم و معرفت ما همه و همه در شعر مجتمع می‌شوند و به صورت شعر شاعران بزرگ ما مانند سعدی، نظامی و فردوسی ماندگار می‌شوند.

شعر ایران قطعا سهم جدی در ساخت ذهنیت شیعی ما دارد. شمایلی که حکیمان و عارفان ما از فردوسی تا سنایی و تا به امروز از تشیع ساخته‌اند، درونیات ایرانیان دیندار را شکل داده است. بنابراین شعر حتما مهم‌ترین سهم‌ها را در ساخت ذهنیت دینی ما دارد و عصاره شناخت ما از امام حسین(ع) را به طور مدام به‌روز کرده است.

اگر توجه کنید شاکله محافل عزای امام حسین(ع) شعر است و در طول تاریخ شعر روز به روز نقش مهم‌تری در این محافل ایفا کرده است.

مردم ما امام حسین(ع) را بیش از هر چیزی با روایت‌های شاعران ما شناختند و این حقیقتی است که شعر آیینه‌گی کرده است.

شاید آن رازی که در بعضی از روایات اشاره شده سر حضرت سیدالشهدا(ع) آیاتی از سوره شعرا را خوانده است، اشاره به همین قصه داشته باشدکه حضرت شاعران و شعر را خطاب قرار می‌دهد که شما باید روایت‌گر این ظلمی باشید که بر امام(ع) شما و کامل‌ترین شمایل انسان در طول تاریخ رفته است. شعر هم این وظیفه را ادا کرده است.

ایکنا _ با این تفاسیر به نظر شما شعر رسالت خود در زنده نگه داشتن نام و یاد امام حسین(ع) را تا حد زیادی به انجام رسانده است.

بله، مثلا در روزگارانی که اعلام نظر و طرفداری از ائمه(ع) دشوارتر بوده و امکان بیان حرف‌های صریح‌تری نبود، زمزمه‌ و ذکر مصیبت یاد امام(ع) را زنده نگه داشته است.

شعرهایی مثل «من می‌گویم، شما بگریید» با تمرکز بر مفهوم گریه بر سیدالشهدا(ع) و فقط ذکر مصیبت، نام امام(ع) و شعله عشق به او را زنده نگه‌داشتند. به مرور روایت‌های متعددی از واقعه کربلا در شعرهای شاخص شاعران بزرگ مثل شعر محتشم، روایتی معرفتی، عرفانی و هستی‌شناختی از واقعه عاشورا ارائه داده شده است.

 به مرور این ماجرا و ادب عاشورایی ما کامل‌تر شده است و در انقلاب اسلامی که یک انقلاب شاعرانه است، شعر حسینی و عاشورایی به چنان گسترشی رسیده است که بخش مهم ادبیات و شعر معاصر امروز ما، شعر حسینی، آئینی و عاشورایی ماست. حتی شاعر ما وقتی به ائمه(ع) دیگر می‌پردازد، بنابر آنچه از خود ائمه(ع) یاد گرفته، در شعر خود گریزهایی عاشورایی می‌زند. چنان که حسین منزوی در ذکر مصیبت امام جواد(ع) هم به عاشورا گریز می‌زند.

شاعران بزرگ ما یاد امام حسین(ع) را در هر شعری که برای ائمه(ع) دیگر می‌گویند، برجسته می‌کنند؛ البته این سنتی است که از بزرگانشان و خود ائمه(ع) آموخته‌اند که در هر قصه‌ای باید به قصه اصلی آئین ما یعنی قصه امام حسین(ع) برگشت و این سنت همانطور که در رفتارهای مردم ما جاری است، در شعر ما هم حفظ شده است.

امروز و در عصر انقلاب اسلامی هم شعر حسینی و عاشورایی از وضعیتی که در گذشته تاریخی پس از واقعه به صحنه می‌رسید، به وضعیتی رسیده است که روز واقعه یا یک روز پیش از آن -در روز تاسوعا- به صحنه می‌رسد. حتی شعر به پیش از حرکت امام حسین(ع) به سوی مدینه و بر مفاهیم و ارزش‌های نهفته در کلام حضرت اباعبدالله(ع) در خطبه منا تاکید دارد که یک سال قبل از عاشورا است. این نمونه‌ها شعرهایی هستند که پیش از واقعه عاشورا، در خطبه منا، در شب تاسوعا، در تولد حضرت علی‌اصغر(ع) و حج ناتمام امام حسین(ع) با او حرکت می‌کنند و به مرور شمایل کامل‌تری از امام(ع) و زندگی او در شعر فارسی شکل می‌گیرد و شعر ما هرچه بیشتر به شناخت امام(ع) نزدیک‌تر می‌شود که اتفاق بسیار خجسته‌ای است.  

ایکنا _ برخی صاحب‌نظران معتقدند در شعر آئینی فارسی، شعر معاصر نسبت به شعر کلاسیک یک مقدار به سمت شعاری بودن رفته است. به نظر شما چقدر این نظر درست است و چرا؟

من این داوری را قبول ندارم، زیرا در این مقایسه همه نمونه‌های شعر امروز با نمونه‌های شاخص تاریخی مقایسه می‌شود. وقتی می‌گوییم تاریخ شعر ما، به طور طبیعی شعر بزرگانی که از ورای قرون و انتخاب‌های متعدد در طول تاریخ مانده است و قله بوده، به ذهن ما می‌آید و مقایسه آن با شعرهایی که در صفحات شبکه‌های مجازی و ... می‌خوانیم، اشکال دارد.

به نظرم باید نمونه‌های شاخص را با هم مقایسه کرد و برای چنین مقایسه‌ای هیچ‌گاه دیر نیست. شعر حسینی و عاشورایی امروز ما هم نمونه‌های شاخص بسیاری دارد که پهلو به آثار بزرگ تاریخی ما می‌زند.

در شعر آئینی امروز و در آثار شاعران هم‌عصر ما ، چه در مثنوی، چه غزل و چه اشعار نیمایی و سپید، نمونه‌های درخشانی حتی از شاعران جوان داریم. آثاری مانند «نی‌نامه» عاشورایی قیصر امین‌پور یا سپیدهای عاشورایی سیدحسن حسینی که از آثار ماندگار در تاریخ ادب فارسی هستند، به کارهای بزرگ تاریخی ما پهلو می‌زند اما قاعدتا در یک مقایسه سریع، وقتی بخواهیم شعر امروز را با شعر گذشته مقایسه کنیم، انگار مجموعه‌ای از تلاش‌هایی که در حال «شدن» است را با آثار به ثمر رسیده و برجسته و گزینش‌شده پس از قرون مقایسه می‌کنیم که این مقایسه قدری نادرست است.

بعضا منتقدان ما مدام شعر امروز را با این شلاق‌ها می‌نوازند در حالی که نباید این جریانی که در مسیر است و قله‌های آن را با قله‌های تاریخی مقایسه کرد. نباید همه جریان شعر حسینی امروز را مثلا با شعر محتشم مقایسه کنیم. اگر قدری باحوصله‌تر به مجموعه تلاش‌های شاعران امروز دقت کنیم، آثار درخشان بسیارند.

در شعر آئینی و مذهبی ما در همین روزگار، مثنوی درخشان حاج علی انسانی برای حضرت زهرا(س) از کارهایی است که به آثار بزرگان تاریخ ادبیات ما پهلو می‌زند. یا غزل‌ها و قصیده‌های عاشورایی درخشانی مثل برخی قصیده‌های عاشورایی علیرضا قزوه را داریم. لذا شاید اگر مجموعه کارهایی که در صد ساله اخیر و مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی سروده شده است را قدری باحوصله‌تر مقایسه کنیم، انگار دست این زمان محدود پس از انقلاب اسلامی نسبت به تاریخ بسیار پُرتر است و طبیعی است زیرا انقلاب اسلامی، انقلاب فرزند رشید امام حسین(ع)، حضرت روح‌الله است و رنگ و بوی امام حسین(ع) را دارد.

همه گویندگان تراز اول این دوران هم با آموختن از متفکران و معلمان بزرگ امروز مانند امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و شهیدان بزرگ انقلاب مثل شهید مطهری و...تفکر حسینی و عاشورایی را بسیار خوب فرا گرفتند؛ لذا طبیعی است که در شعر این چهار دهه، آثار بیشتری را شاهد باشیم.

اگر بخواهیم قدری باحوصله‌تر و صبورانه‌تر داوری کنیم، این چهار دهه در مقایسه با تاریخ شعر عاشورایی درخشش خاصی دارد. امیدوارم به برکت عنایت خود حضرت سیدالشهدا(ع) مقاطع دیگر زندگی ایشان نیز بیشتر و بیشتر در شعر ما روایت شود.

یک دورانی فقط ذکر مصیبت و روضه امام حسین(ع) بود، اما الان چند سال است که معارف خطبه منا هم شنیده می‌شود. شاعران عصر انقلاب اسلامی این خطبه را دیده‌اند و آن را روایت می‌کنند. در مجموع اضلاع مختلفی از زندگی حضرت اباعبدالله(ع) در حال تجلی در شعر ما است و شعر فارسی روز به روز بیشتر به این سیمای نورانی نزدیک می‌شود.

گفت‌وگو از مطهره میرشکاری

انتهای پیام
captcha