یک سال گذشت، اما هنوز هم یادم نرفته است ظهر روز شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، وقتی که از همکارم خبر فوت غیر منتظرهات را شنیدم، سر جایم خشکم زده بود. نمیتوانستم از جایم بلند شوم، قطره قطره اشکهایم بر روی صفحات دفترم میچکید و من گفتگوهایی که با هم کار کرده بودیم را یکی یکی در ذهنم مرور میکردم.
تمام تیتر خبرهایت، مثل یک فیلم، یکی یکی از جلوی چشمانم میگذشت و طنین صدایت در گوشم میپیچید ظهور حضرت حجت در گرو آزادسازی فلسطین است، بررسی فرقههای مختلف مهدویت و بیان علل عقلی و نقلی در رد این فرقهها، اینکه اعتقاد به منجی و ظهور موعود یک اعتقاد جهانی است، و از زنانی گفتی که در زمان ظهور حضرت حجت رجعت میکنند، رجعت یاران امام زمان که در زمان ظهور امکان پذیر است، زیبایی معانی و مفاهیم دعای عهد و دعای فرج و تفسیر آنها و...
هنوز هم تلخترین خبری که کار کردهام خبر فوت تو بود، یادم نمیرود وقتی خبر فوتت را تایپ میکردم چشمهایم یاری نمیکرد، دستانم قدرت تایپ کردن نداشت و قلبم نمیتوانست نبودنت را باور کند.
استاد تمام سطح والای انسانیت، تو تبلور عشق به حضرت حجت بودی، میدانستم که تمام زندگیات را وقف امام زمان(عج) کردی و اینگونه در وصیت نامهات به ما تلنگر زدی «در همه کارها خدا را در نظر بگیرید و خدا را حاضر و ناظر بر کارها بدانید، تا میتوانید برای ایجاد شرایط ظهور حضرت ولیعصر تلاش کنید.»
یک سال از نبودنت گذشت اما ایکنا هنوز هم پای عهدی که با تو بسته بود ماند.جمعهها باکس اخبار مهدویت را مثل همیشه پر کرد تا با نبودنت راه ترویج فرهنگ مهدویت بیفروغ نباشد.
خاطرم هست که مدتی به علت کسالت نتوانستم اخبار مهدویت را پیگیری کنم به محض ورود به کار گلچین کارهایم خبر برای مهدویت بود. هنوز هم مزه شیرین تهیه خبر در زمینه مهدویت در کنارت زیر دندانم باقی ست. هنوز آخرین مصاحبهات در گوشم میپیچد «ظهور حضرت حجت در گرو آزادسازی فلسطین »، اندیشهات جهانی بود اما زود از کنارمان پر کشیدی.
جای خالیات را با ذکر صلوات برای شادی روحت در ایکنا سبز میکنیم و راهت را در ترویج فرهنگ مهدویت ادامه میدهیم.
عاطفه ابرار پیراسته
انتهای پیام