به گزارش ایکنا؛ ادبیات کودک و نوجوان به زعم قاطبه کارشناسان، محققان و پژوهشگران حوزههای تعلیمی-تربیتی (پداگوژیک) و همچنین مبانی جامعهشناسی بهعنوان اصلی بنیادین در حوزه تربیت این گروه سنی که طلایهدار و آیندهساز هر کشور و سامانی به شمار میروند، تعریف و تبیین میشود.
به همین سبب است که اهمیت اینگونه ادبی در تمامی جوامع در قیاس با سایر آثار برای گروههای سنی دیگر چه در حوزه تولید محتوا و چه در شکل تطبیقِ نگرش فرهنگی با جامعه مبدأ به مراتب در جایگاه بسیار بالاتری قرار دارد.
۱۸ تیر به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان همزمان با سالروز درگذشت بزرگمردی است که سهم والایی در به سامان ساختن ادبیات کودک و نوجوان در کشورمان در شاخه تألیف و همچنین اقتباس از داشتههای کهن ادبی برای کودکان این سرزمین با خود به همراه داشته است.
زندهنام عالیمقام مهدی آذریزدی در فصلی خود را هویدا کرد که بیتردید اگر او نبود راه و رسم ادبیات کودک و نوجوان ما امروز با آنچه که میشناسیم منش متفاوتی داشت. چرا که ساحت ترجمان آثار غربی درحال بلعیدن اینگونه ادبی بود و آذریزدی با قلم و مجموعه آثارش توانست هم جرأت نوشتن به نویسندگان داخلی کشور در این حوزه را بدهد و هم خود به الگویی بیبدیل در این عرصه بدل کند.
در عصر و زمانه حاضر که تعدد و تشتت رسانهها و زیست کودکان و نوجوانان در فضای مجازی خود به معضلی جدی در تشدید بحران هویتی و فردی کودکان و نوجوانان بدل شده است، مسئله مهارتآموزی از طریق کتاب و بازوی یاریگر یار مهربان برای نهاد خانواده بهعنوان اصلیترین و مهمترین مرجع و سپس نهادهای آموزشی چون وزارت آموزشوپرورش و نظایری از این دست که متولی حوزه کودک و نوجوان هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقولهای که در کنار اهمیت بالایش، کمتر مورد وثوق جامعه کارشناس، پژوهشگر و منتقد سرزمینمان قرار گرفته است.
بر همین اساس و در روزی که به ادبیات کودک و نوجوان اختصاص دارد، روز گذشته با استاد دادبه در ایکنا به گفتوگو نشستیم و در ادامه، مسئله کیفیتسنجی کتابهای مهارتمحور برای انتقال دانش مهارتی، فرهنگی و زیستی در حوزه کودک و نوجوان را با فرهاد فلاح؛ معاون فرهنگی کانون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نویسنده مترجم و ناشر و مریم اسلامی کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان نویسنده و شاعر به بحث گذاشتهایم که بخش دوم آن از خاطر شما میگذرد.
نقش عظیم آموزش و پرورش در حوزه بسترسازی فرهنگی
اسلامی در پاسخ به این پرسش که با توجه به آنکه یکی از آسیبهای کلان در حوزه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی کشور به رفتار جزیرهای نهادهای متولی امر فرهنگ بازمیگردد، آیا قرار است برای یبرونرفت از این آسیب در نهایت شاهد همافزایی نهادهای متولی امر فرهنگ و هنر از وزارت آموزش و پرورش تا دیگر ارگانها با محوریت هدایتگری نسل کودک و نوجوان به عنوان طلایهداران کشورمان در حوزه و عرصه فرهنگی خاصه الگوهای مرتبط با کتاب باشیم، تصریح کرد: این امری واضح است که تا برای آسیب و دغدغهای بسترسازی مناسب صورت نگرفته نمیتوان برای رفع آن کوشید.
وی با اشاره به آنکه با تمام این موارد اما همچنان معتقدم که آموزشوپرورش با گستردگی و وسعتی که در تمام کشور دارد، میتواند گامهای بهتر و مؤثرتری در زمینه پیوند دادن کودک و نوجوان با کتاب بردارد یادآور شد: ما در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان چند سالی است که طرحی را با عنوان «کانون و مدرسه» راهاندازی کردهایم. هدف این طرح آن است که کودک و نوجوان ساعاتی را به سبب همراهی و انس با کتاب از مدرسه خارج شوند، به محیط کانون وارد شوند و کتابها را تورق کنند. همچنین در فعالیتهای فرهنگی ادبی و هنری کانون که توسط مربیان گرایشی و متخصص برگزار میشود شرکت کنند و درنهایت انس بیشتری با کتاب پیدا کند.
نویسنده کتاب «ما کودکان مسلمان» ادامه داد: بارها دیده شده کودکانی که از مدارس به مراکز ما در سراسر کشور آورده میشوند به این مهم پی میبرند که در شهرشان محیط و مکانی به نام کانون پرورش فکری کودک و نوجوان وجود دارد. یعنی کمترین خروجی برگزاری این طرح، آشنا شدن کودکان و نوجوانان یک شهر با مراکز کانون است که در شهر آنها وجود دارد. مرکزی دارای کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان است و از مربیان متخصص و آشنا به این گروه سنی بهره میبرد. کانون از این دست اتفاقات و رخدادها را سالهاست که برگزار میکند.
یک دست صدا ندارد!
اسلامی در ادامه بار دیگر با تاکید بر این مهم که در کنار این دست اقدامات برای تاثیرگذاری و جریانسازی فرهنگی در گسترهای وسیع، نیازمند بسترسازیهای عمیق هستیم خاطرنشان کرد: این مهم به همافزایی سازمانهای متعددی چون نهاد کتابخانههای عمومی کشور، وزارت آموزش و پرورش با کانون و برگزاری جلسات مشترک بیش از پیش نیازمند است. همپنین لازم است تا این نهادها دست از موازیکاریهای اینچنینی بردارند. به عنوان مثال اگر کانون طرح «دو پنجره» را با هدف پیونددهندگی بچهها با کتاب برگزار میکند، دیگر نهادها نیز از این طرحها استقبال کنند.
کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ادامه داد: این قبیل اقدامات است که دوری از فعالیتهای جزیرهای و به اصطلاح یک کاسه شدن نهادها را میطلبد. تا همگی با توانمندی بالا سراغ اجرایی کردن اهداف کلان فرهنگی از جمله در حوزه انس تام و تمام کودک و نوجوان با کتاب پیش رویم. تحقق این مهم نیازمند زمینهسازی و بسترسازی است و باز هم تأکید میکنم تا زمانیکه بسترهای مناسب را نداشته باشیم، برای پیشبرد اهداف فرهنگی با محور انس کودک و نوجوان با کتاب، مسئولیت آموزش و پرورش را بیش از دیگر نهادها سنگینتر میبینم.
اسلامی در پایان با تاکید بر آنکه البته که از نقش خانواده نیز در چنین اقدامات فرهنگی مرتبط با کودکان و نوجوانان به عنوان فرزندان نباید غافل شد یادآور شد: خانوادهها در پیوند دادن کودک و نوجوانان با کتاب نقش بیبدیلی دارند. مداری برای تحقق این نقشپذیری میتوانند با تشکیل تشکلهایی از خود خانوادهها به این هدف دست یابند. جاییکه خانوادهها میتوانند رابطی میان محیط خانه و مدرسه باشند. نهاد کتابخانهها نیز میتواند کتابخانههای کودک و نوجوان در شهرهای مختلف را وارد میدان کند و ادغام و یکپارچگی تمام این طرحهاست که میتواند به آن هدف نهایی و غایی در زمینه انس هر چه بیشتر کودک ونوجوان با کتاب فراهم کند.
«ملاک خروجی است نه آمار»
فلاح در ادامه این میزگرد تعاملی، در قالب جمعبندی مباحث مطرحشده چه در حوزه مدیریت و برنامهریزی و چه در ساحت رویکردهای اجرایی با بیان آنکه به تازگی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای قوه قضاییه جملهای را بیان فرمودهاند مبنیبر آنکه «ملاک در همه بخشهای کشور خروجی است نه آمار» تصریح کرد: ما اگر همین جمله را مبنای کارها و ارزیابی اقدامات قرار دهیم از خیلی از توهمات مدیریتی خارج میشویم!
وی ادامه داد: ما بیشاز آنکه به واقعیت جامعه بپردازیم به آمارها میپردازیم. اینقدر کلاس، این تعداد دوره و این میزان کتاب به روستاها ارسال کردیم و نظایری از این دست؛ در حالی که فکر میکنم همان گزارش کانون پرورش فکری کودک و نوجوان که 80 درصد شخصیتها و هنرمندان کشور تربیت یافته کانون هستند، همان خروجی است که در پشت خود اشاره به تمامی کلاسها، دورهها و کتابهای کانون دارد که ثمره و نتیجه آن به این مهم منتج شده است. حتی شاید یک کودک با یک لبخند ساده مربی متحول شده و جذب کانون، فعالیتهای آن و انس با کتاب شده باشد. با همه این رویکردها است که معتقدم در بخشهای فرهنگی به شدت آمارزدهایم و باید از این مسیر خارج شویم.
به اسم سند تحول بنیادین بسنده کردهایم
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بیان آنکه نکته دیگر در مسیر آسیبشناسی جریان انس کودک و نوجوان با کتاب و تاثیر کتابهای مهارتمحور بر رشد بالینی و فرهنگی این گروه سنی که باید به آن اشاره کرد سرمایه بسیار بزرگی به نام «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» است گفت: متأسفانه بیش از آنکه به آن بپردازیم و به اجرای بندهای آن متعهد باشیم، از اسم آن بهره برد و مایه گذاشتهایم!
وی ادامه داد: کشورهایی را سراغ دارم که سند تحول ما را ترجمه، به نام خود منتشر و اجرا کردهاند و سالیانه مراسم میگیرند و گزارش روند پیشرفت و تحول نظام آموزشی و پرورشی خود را ارائه و منتشر میکنند. تاکید میکنم دقیقاً همین سند تحول ما را اجرا میکنند. زمانی این نکته را به وزیر آموزش و پرورش وقت عرض کردم که گفت «بله، من هم آن کشور را میشناسم و میدانم که دقیقاً سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران را اجرا کرده و خروجی گرفتهاند!»
نویسنده کتاب «مهد کودک مطلوب؛ ارائه ایدهها و راهکارها» در پاسخ به این پرسش که چرا ما برای حصول نتیجه به اجریا سند تحول نمیپردازیم گفت: یکی از مهمترین دلایل آن همین تغییرات مدیریتی است. آنقدر شتاب تغییر مدیران بالا است که توجه و تمرکز لازم به اسنادی که وجود دارد ایجاد نمیشود. پس نتیجه آن عدم عمل به آنها و ساده از کنارشان گذشتن است.
آمارهای تلخ کتابخوانی یک مقام مسئول
فللاح با اشاره به تحقیق و پژوهش میدانی که خود با موضوع میزان ارتباط کودکان و نوجوانان کشور با کتاب انجام داده است و خروجی آن بازتابدهنده آمار تلخی است! گفت: به شخصه کاری به آمارهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارم و به تحقیقی میدانی که خود انجام دادهام اکتفا میکنم و به عنوان یک مقام مسئول و بر اساس یافتههای میدانی میگویم در حال حاضر از هر 100 کودک و نوجوان در کشور ما نسبت ارتباط آنه با کتاب یک، ممیز هشت دهم است! و این آمار، به هیچ وجه آمار خوبی نیست.
وی ادامه داد: با استناد به همان پژوهش میدانی عرض میکنم که حدود 50هزار نفر دانشآموز در کشور به جز کتابهای درسی اصلاً با کتاب دیگری مواجه نشدند و در منزلشان یک جلد کتاب غیردرسی ندارند! این بیشتر در بخش عشایر ما بازتاب دارند که اغلب آنها هیچ کتاب غیردرسی ندیده و برای استفاده ندارند. اینها آمارهای خوشایندی نیست.
دو حوزه مهم سرمایهگذاری
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان با بیان آنکه اگر میخواهیم در حوزه کتاب سرمایهگذاری منجر به نتیجهای داشته باشیم باید سرمایهگذاری خود را در دو بخش متمرکز کنیم، یادآور شد: نخست باید سرانه مطالعه را در پدر و مادر افزایش دهیم. تا نرخ مطالعه در والدین افزایش پیدا نکند، سرانه مطالعه میان کودکان و نوجوانان افزایش پیدا نخواهد کرد.
این مدرس دانشگاه با بیان آنکه گام دوم آنکه لازم است تا سرانه مطالعه را بین معلمان افزایش دهیم تصریح کرد: متأسفانه من در مصاحبههایی که با تعدادی معلمان داشتم به این نتیجه رسیدم که برخی معلمان ما نیز چندان اهل مطالعه نیستند! وقتی معلم کتابشناس نباشد، کتابهای جدید را نشناسد، نقد کتاب نداند و نویسندهها را نشناسد، قطعاً نمیتواند مرشد خوبی برای دانشآموز باشد.
فلاح در پایان با تاکید بر آنکه در مقوله افزایش سرانه مطالعه پیش از آنکه تمرکز خود را بر کودک و نوجوان استوار کنیم و مقصر را کودکان و نوجوانان یا نویسندگان جلوه دهیم؛ تقصیر را باید در نوع برنامهریزی و سیاستگذاری خود بدانیم یادآور شد: اگر میخواهیم در حوزه فرهنگ چه کتاب، چه دیگر حوزهها اتفاق ویژهای بیفتد، نباید از پدر و مادر (خانواده) و معلم غفلت کنیم. باز هم تاکید میکنم که تمرکز جدی و بالایی در این زمینه نیاز داریم.
بخش دوم و پایانی
گزارش از امین خرمی
انتهای پیام