به گزارش ایکنا، بیست و هشتمین شماره دوفصلنامه کتاب قیم به صاحبامتیازی دانشگاه دانشگاه میبد منتشر شد.
از جمله عناوین مقالات این شماره میتوان به «رویکرد قرآن کریم در شکلدهی قوانین اجتماعی عصر نزول»، «فرایند گذار از معادانکاری به معادباوری در سیر نزول قرآن»، «پیامدهای پذیرش یا انکار واقعنمایی گزارههای قرآن به مثابه مبنایی تفسیری»، «تصاویر شنیداری در سوره واقعه»، «الگوی مطلوب مدیریت احساس ترس مذموم از دیدگاه قرآن»، «تقدم انذار بر تبشیر در بیان قرآن کریم» اشاره کرد.
در چکیده مقاله «رویکرد قرآن کریم در شکلدهی قوانین اجتماعی عصر نزول» آمده است: «در جامعه حجاز پیش از نزول، قوانینی وجود داشت که از برخی خصوصیات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری ایشان نشأت میگرفت. اما با نزول قرآن و شکلدهی قوانین اجتماعی، تحولی بنیادین در جامعه ایجاد شد. این پژوهش بهشیوه اسنادی و توصیفی ـ تحلیلی با بررسی آیات قرآنی مرتبط، به این سؤال پاسخ داده است که قرآن کریم برای شکلدهی قوانین اجتماعی چه رویکردی در قبال خصوصیات جامعه پیش از نزول اتخاذ نمود که اصلاح و تغییر قوانین مورد پذیرش قرار گرفت. بدین منظور ابتدا خصوصیات مؤثر بر قوانین جامعه پیش از نزول مانند «حمیت»، «خرافهپرستی»، «تأمین منافع» و «حاکمیت قدرت» تبیین گردیده و سپس به رویکردهای اصلاحی قرآن در قبال هر کدام از این خصوصیات همچون رواج وحدت، عقلانیت، انسانیت و عدالت پرداخته شده است. در پایان نیز، میزان التزام جامعه عصر نزول به قوانین جدید مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. اطلاع از این رویکرد قرآن در تغییر قوانین، میتواند مقدمهای بر کشف الگوی قرآنی قانونگذاری در جوامع باشد.»
در طلیعه مقاله «فرایند گذار از معادانکاری به معادباوری در سیر نزول قرآن» آمده است: «چگونگی تغییر عمیق باور مشرکان عصر نزول از انکار سرسختانه معاد تا یقین به آخرت و استقبال از مرگ در راه خدا، سؤالی در خور توجه است. چینش آیات محوری پیرامون معاد بر اساس ترتیب نزول، سبب دستیابی به فرایند این تحول و روش خاص قرآنی در نهادینه سازی باور معاد در جان اعراب است. براین اساس، این پژوهش به فرایند تحولآفرینی قرآن کریم در بعد معادباوری در سه مرحله دست یافته است. در اولین مرحله، قرآن کریم در نخستین سور مکی، با تعریف معاد و بیان اجمالی مباحث کلیدی پیرامون آن، از بعد انگیزشی جامعه را برای پذیرش حقانیت معاد آماده ساخته است. در دومین مرحله با ظهور مخالفتها و شبهه افکنیها، با ارائه احتجاجات روشن، به تخریب پایههای استدلالی مشرکان و تبیین و اثبات حقیقت معاد از بعد شناختی پرداخته است و در مرحله سوم بعد از دوران مدنی با تبیین نقش معاد باوری در رفتار مؤمنانه، در جهت تعمیق و عملیاتی ساختن معادباوری و تبیین کارکرد آن در حرکت ایمانی و رفتار سازی موحدانه گام برداشته است.»
در چکیده مقاله «پیامدهای پذیرش یا انکار واقعنمایی گزارههای قرآن به مثابه مبنایی تفسیری» میخوانیم: «پیرامون واقعنمایی گزارههای قرآن دیدگاههایی وجود دارد. این مقاله بررسی میکند که پیامدهای موضعگیری در قبال واقعنمایی این گزارهها بهمثابه مبنایی تفسیری، چیست؟ برای نیل به پاسخ، دو نکته را بررسی میکنیم: آیا موضعگیری در مورد واقعنمایی گزارههای قرآن، مبنایی تفسیری است؟ پیامدهای تفسیری این موضعگیری در مقام عمل چیست؟ در این رابطه سه موضعگیری کلی اصطیاد شد. ضمن تحلیل مبنای تفسیری و تطبیق آن با هر پاسخی به سؤال از واقعنمایی، از رهگذر تطبیق مدعای هریک از دیدگاهها بر آیات قرآن و تحلیل محتوای آنها و ارزیابی پیامدهای هر دیدگاه، روشن گردید که هریک در عرصة تفسیر و علوم قرآن، پیامدهایی دارند، که برخی از آنها به کل قرآن، و برخی به بخشی از گزارههای قرآن ناظر است. این پیامدها، دامنگیر مسائلی در تفسیر، علوم قرآن، علوم انسانی اسلامی، و علوم تجربی میشود. برخی از این پیامدها عبارتند از: امکان استخراج دادههای متقن از قرآن برای استفاده در علوم انسانی اسلامی و علوم تجربی؛ پیامدهایی چالشبرانگیز مانند بشری بودن قرآن و امکان همانندآوری قرآن و بطلان تحدی؛ عدم امکان اثبات معاد با گزارههای قرآن؛ و عدم امکان عبرتگیری از قصص قرآن؛ که ادله متقن بر بطلان آنها وجود دارد.»
انتهای پیام