آزادی‌های اجتماعی در ایران گرفتار سیاست‌زدگی است/ ضعف در آموزش فرهنگ اعتراض + فیلم
کد خبر: 4189449
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۶
گفت‌وگوی ایکنا با سکینه‌سادات پاد

آزادی‌های اجتماعی در ایران گرفتار سیاست‌زدگی است/ ضعف در آموزش فرهنگ اعتراض + فیلم

دستیار رئیس جمهور و مسئول پیگیری حقوق و آزادی‌های اجتماعی گفت: آفت جدی در حقوق و آزادی‌های اجتماعی این است که به سیاست‌زدگی دچار شده‌ایم و آزادی توحیدی و بشری بیشتر یک کارکرد تبلیغاتی داشته است. کسانی ژست زیادی می‌گرفتند و شعار آن را می‌دادند ولی هیچ‌وقت یک لایحه جامع در مورد آزادی‌های اجتماعی و آزادی بیان ارائه نکردند که به قانون تبدیل شود و ضامن حقوق مردم باشد.

سکینه سادات پادحقوق و آزادی‌های اجتماعی همواره از مباحث بحث‌برانگیز در کشورهای مختلف بوده است. در دنیا برخی با برداشت و تفاسیر تنگ و محدود تلاش کرده‌اند تا این حقوق را نادیده بگیرند و یا ناآشنایی برخی ملت‌ها با حقوق خود سبب ایجاد چالش‌هایی شده است.

جامعه ایران هم از این مشکلات مستثنی نیست؛ در مورادی عدم آشنایی با حقوق مصرح در قانون اساسی معضلاتی ایجاد کرده و گاهی هم تندروی‌ها موجب هزینه بالا و اتفاقا روند معکوس و بسته شدن فضا شده است.

سکینه سادات پاد، اسفند سال قبل با حکمی از طرف رئیس جمهور به عنوان مسئول پیگیری حقوق و آزادی‌های اجتماعی منصوب شد. وی از وکلای دادگستری شهر مشهد است که پیش از این نیز فعالیت‌های حقوق بشری داشته است.

خبرنگار ایکنا در گفت‌وگو با او به بررسی مسائل مرتبط با حقوق و آزادی‌های اجتماعی و تعامل این موضوع با فقه پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ ارزیابی شما از وضعیت آزادی‌های اجتماعی در کشور با توجه به مسئولیتی که در 10 ماه اخیر بر عهده دارید چطور است و شرایط را چگونه می‌بینید؟

در ابتدا بگویم از اینکه در خدمت شما و خبرگزاری قرآن هستیم خوشحالم. این خبرگزاری در کنار اهتمام پررنگی که به بحث مجالس و معارف اهل بیت(ع) وجود دارد تلاش می‌کند تا مهجوریت قرآن کریم کمتر شود و این جای خرسندی بسیاری دارد. ما پیوسته متهم هستیم که به قرآن کم‌توجهی می‌کنیم و این کار شما باعث تقریب بین مسلمین و وحدت‌‌بخش میان آنان است. 

من قبل از اینکه در این جایگاه حضور پیدا کنم هم مسئله آزادی‌های اجتماعی برایم از اهمیت زیادی برخوردار بود و هم عرصه کنشگری و تفکر و تامل برای من بوده است. قبلا به عنوان وکیل دادگستری مطالبه‌گر و شهروندی که به نوعی حضور مؤثر اجتماعی را تکلیف خود می‌داند پیگیری می‌کردم و تلاشم این بود که دریچه نگاهم به آزادی، شبیه نگاه امام موسی صدر باشد و در کنار ایشان هم به شدت علاقه‌مند به آرای شهید بهشتی هستم که ایشان هم نگاه متفاوتی را به مسئله آزادی‌های اجتماعی و نگاه ویژه‌ای هم به قانون اساسی داشتند. خیلی تلاش کرده‌ام با نگاه چنین بزرگانی قانون اساسی را بفهمم و از نگاه ایشان به آزادی‌های مردم توجه کنم.

با این مقدمه سؤال شما را باید این طور جواب بدهم که نسبت به آن ظرفیت قانونی و قوانینی که ما در جمهوری اسلامی تعریف کرده‌ایم شرایط موجود با نقطه مطلوبی که در قانون اساسی آمده و مدنظر اسلام است فاصله زیادی دارد و اساسا همه بشریت هم دچار این مسئله هستند. در کشور ما هم بنا بر یکسری مسائلی که گاهی تحمیل می‌شود یا افراط و تفریط‌هایی که صورت می‌گیرد همه داشته‌های خود را محقق نکرده‌ایم لذا وقتی با وکلا صحبت می‌کنیم تفسیر متفاوتی از حقوق اساسی خود دارند و وقتی با پزشکان صحبت کنیم به گونه دیگر و با افراد رسانه‌ای هم به نحوی دیگر و این‌ها نشان می‌دهد ما چنانچه باید کار نکرده‌ایم و به نظر و اراده و عقیده واقعی مقنن در قانون اساسی نرسیده‌ایم.

ایکنا ـ فکر می‌کنید موانع این وضعیت که شرایط مطلوبی نیست چه مسائلی است؟

بخشی از این مسئله به سلیقه رؤسای دولت‌های مختلف بازگشت دارد؛ آفت خیلی جدی که در حقوق و آزادی‌های اجتماعی داریم این است که به آفت سیاست‌زدگی دچار شده‌ایم و آزادی توحیدی و بشری بیشتر یک کارکرد تبلیغاتی داشته است. کسانی ژست زیادی می‌گرفتند و شعار آن را می‌دادند ولی هیچ‌وقت یک لایحه جامعی در مورد آزادی‌های اجتماعی و آزادی بیان ارائه نکردند که به قانون تبدیل شود و ضامن حقوق مردم باشد و از لایه حرف و شعار بیرون نرفتند و حدود و ثغور را تعریف نکردند و گرفتار نوعی شلختگی در این مسئله هستیم. البته بخشی هم به اصل 27 قانون اساسی بازگشت دارد و عملا می‌بینیم با عملکرد یک وزیر و ... حقوق مردم لگدمال می‌شود و برخی مواقع به دلیل نوع مواجهه جامعه نخبگانی ما با این موارد، جامعه گرفتار محدودیت شده است.

گاهی شاهد یکسری افراط و تندروی یا تفریط هستیم؛ یک طیف، گاهی آن چه را مبتنی بر قرآن و قانون اساسی است نمی‌پذیرد و طیف دیگری داریم که به شدت امنیتی‌سازی می‌کنند در حالی که خود امنیت یکی از حقوق اساسی مردم است ولی برخی فقط طبق تشخیص و سلیقه خودشان باعث می‌شوند حق امنیت شهروندان محدود شود و گاهی اصلا برپایی آزاد تجمعات امکان‌پذیر نشود. بنابراین باید نوعی عقلانیت در کنشگری اجتماعی ما و تصمیم و اقدام مسئولین وجود داشته باشد؛ وقتی فقدان عقلانیت و حکمت را شاهد باشیم کسانی هستند که با عزت مردم ایران مخالفند و دشمنی ذاتی هم دارند و آنها بر این موج بی عقلانیتی و بی حکمتی سوار می‌شوند و جامعه را وارد بحران و چالش می‌کنند.

آزاداندیشی امری بنیادین در اسلام است و نمی‌شود مسلمان باشی ولی آزاداندیش نباشی. تمایز علمای ما از دیگران در طول تاریخ آزاداندیشی آنان بوده است و اساسا مرجعیت و تقلید و تنوع و تکثر خودش وجهی از آزادی بیان است ولی ما هیچ‌وقت نتوانسته‌ایم در عرصه عمل آن را به یک تصمیم درست تبدیل کنیم؛ فکر می‌کنم مردم ایران خیلی فهیم هستند و هر چیزی که قاعده‌مند باشد می‌پذیرند بنابراین از نظر بنده، نبود قاعده و ضابطه از مهمترین مشکلات و موانع است. اگر قانون‌مداری در داخل باشد دخالت‌های بیرونی را هم می‌توانیم مدیریت کنیم.

ایکنا ـ به نظر می‌رسد بخشی از مسائل در حوزه آزادی‌های اجتماعی مرتبط با مباحث دینی و فقهی است. آیا با فقهای حوزه و مراجع هم ارتباط و تعاملی در این زمینه و برای رفع موانع و حل مشکلات داشته‌اید؟

من در این چند ماه اخیر خیلی تلاش کردم تا دیدارهایی با مراجع داشته باشم چون مثلا آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله جوادی آملی خودشان جزء افرادی بوده‌اند که در تدوین قانون اساسی نقش داشته‌اند و می‌دانند منظور و مقصود مقنن ما از برخی قوانین به خصوص در ارتباط با زنان چه بوده است. شهید بهشتی وقتی از آزادی سخن می‌گوید و وقتی از زن سخن می‌گوید در جایگاه یک مجتهد و عالم است و می‌داند حدود و ثغور آن چیست. لذا تلاش کردیم تا ارتباطاتی برقرار کنیم ولی موفق نشدیم گرچه با حوزه ارتباط و تعامل و همفکری داریم. اینکه فرمودید در فقه موانعی وجود دارد؛ امام(ره) معتقد بودند که براساس فقه جواهری عمل کنیم ولی شرایط زمان و مکان را در فتاوا لحاظ می‌کردند. برخی از علما درباره حضور سیاسی و اجتماعی زنان مخالفت می‌کردند ولی امام برعکس آنان فضا را برای حضور زنان باز کردند گرچه باز برای بازترشدن این فضا جای کار وجود دارد.

از نظر بنده محودیت‌ها صرفا به خاطر مباحث فقهی نیست و در بسیاری از عرصه‌ها، محدودیت فقهی نداریم؛ حتی در بحث خروج زن از کشور و حضانت می‌توان فضای جدیدی باز کرد؛ به نظر بنده این خط فکری که محدودیت‌هایی حتی برخلاف نظر امام و رهبر معظم انقلاب ایجاد می‌کنند چشم فتنه است و باید آن را بیرون بیاوریم زیرا با پوشش فقهی هم کار خود را پیش می‌برند. فقه در مواردی بحث مصلحت عمومی را مطرح می‌کند و می‌گوید جایی که کیان و اصل نظام اسلامی به خطر بیفتد طبق مصالح باید عمل شود.

ما باید اسلامی را که به شدت در مسائل اجتماعی حرف برای گفتن دارد مدنظر قرار دهیم. البته اینکه هر کسی چه تعریفی از اصول بنیادین اسلامی دارد تازه شروع اختلافات است مثلا باید روشن شود که چه نوع آزادی‌هایی واقعا کیان اسلام را به خطر می‌اندازد لذا باید محدود شود. به نظر بنده علما باید روی این موارد تفکر بیشتری داشته باشند.

به نظر بنده گاهی برخی افراد و جریانات می‌خواهند امام و رهبری را آنطور که خودشان دوست دارند تفسیر کنند در حالی که نظرات ایشان کاملا در مورد حقوق مردم و زنان روشن است. الان فقه اجتماعی در دروس حوزه در حال تدریس است و می‌تواند نویدبخش رفع محدودیت‌ها  موانع باشد.

سکینه سادات پاد

ایکنا ـ برخی معتقدند که فتاوای محدودکننده همچنان عامل مهمی در محدویت آزادی به خصوص برای زنان است؛ مثلا مواردی مانند بحث اذن خروج زن از منزل یا سفر خارج کشور و یا ارث بردن زن از شوهر، یا ارث زن و مرد یا شهادت زن و ... دیدگاه شما چیست؟

من با برخی موارد موافقم؛ مثلا بحث خروج زن به مسئله تمکین برگشت دارد؛ این نوع تفسیری که زن باید با اجازه شوهر از منزل بیرون برود و یا بحث سفر خارج کشور، نظر خیلی از مراجع نیست و مربوط به زمانی بوده است که جوامع اینقدر پیشرفته نبودند و یک زن مثلا قصد داشته به کربلا برود چند ماه باید از شوهر و خانواده دور باشد و این مسئله در تعارض با حقوق زوجیت قرار می‌گرفته است. این منطق حق و تکلیف را با هم در نظر می‌گیرد و این نگاه هم برگرفته از باورهای توحیدی است زیرا یله و رها بودن در تضاد با نگاه توحیدی است. بنابراین باید مقتضیات زمان را در نظر بگیریم.

در لایحه امنیت به این مباحث از جمله بحث خروج از کشور توجه ویژه شده است و حتی در سند تحول قضایی هم شاهد تغییراتی هستیم و در بحث شهود هم شاهد برخی تفاسیر متفاوت از قرآن هستیم  و معتقدم می‌توان تغییراتی را در حقوق شهروندی ایجاد کنیم مثلا قاعده تنصیف برای زمانی است که مرد همسرش را طلاق رجعی می‌دهد بدون هیچ دلیلی؛ می‌توان از ابتدای ازدواج، طوری رفتار کنیم که تنصیف ملاحظه شود و در اینجا شاهد ظلم به زن هستیم. ما می‌گوییم زن هیچ تکلیفی در زندگی مشترک ندارد ولی معتقدیم حتی زن اگر خانه‌دار هم باشد در درآمد مرد سهیم است ولی ما به لحاظ اقتصادی سهمی در نظر نمی‌گیریم. این بحث در حال انجام است و به مرور بهتر می‌شود.

نیازهای انسان در بستر زمان متفاوت می‌شود و یقینا باید دینی وجود داشته باشد که بتواند پاسخگو باشد لذا امام خمینی(ره) این اقتضائات زمان و مکان را در نظر داشتند. بنابراین بنده در برخی از این موارد با شما هم عقیده‌ام و این هم راهکار قانونی دارد و هم راهکار فقهی، لذا بین مراجع هم تفاوت نظر وجود دارد.

ایکنا ـ نظرات فقهی متفاوت است ولی جریان فقهای نواندیش و به‌روز، هم جوانتر هستند و هم قدرت کمتری دارند. وقتی نسل جوان نتواند این موضوعات، یعنی مباحث فقهی و مسائل پیچیده فقه و مرجعیت را درک کند، باعث ایجاد تعارض‌ها و آسیب‌های زیادی می‌‌شود که گاهی شاهدش هستیم و به شکل دین‌گریزی یا کنش سیاسی خودش را نشان می‌دهد.

به نظر بنده در این زمینه باید آموزش درستی به فرزندانمان بدهیم زیرا الان هیچ محدودیتی برای زنان در رسیدن به مناصب بالا و در بدنه نهادهای کشور وجود ندارد؛ هیچ محدودیتی در رنگ لباس و پوشش وجود ندارد نه به لحاظ فقهی و نه قانونی، یا در بحث کودک‌همسری کسی حق ندارد اجباری ایجاد کند لذا بخشی باید فرهنگسازی شود.

اینکه به نظرات علمای جوانتر و جدید توجه نمی‌شود به خاطر آن است که سال‌ها این فرایند در حوزه وجود داشته است ولی شرایط حوزه، تاکید بر آزادندیشی است و جای این مباحث هم وجود دارد لذا هر مرجعی مقلدینی دارد و هر فردی هم در انتخاب مرجع خود آزاد است و این هم به نظر بنده نوعی ارتقاء است که در ادیان دیگر وجود ندارد حتی در نماز و روزه هم ممکن است نظر مراجع با هم فرق کند. اگر مثلا سن 13 سالگی برای ازدواج دختران مطرح است به معنای اجبار نیست بلکه به معنای آن است که اگر کسانی خواستند در این سن ازدواج کنند منع قانونی وجود ندارد. شاید بتوان گفت از جنس مباحات است که هم می‌توان ترک کرد و هم انجام داد یا از جنس مستحب و مکروه است.

ایکنا ـ گروهی از روشنفکران یا نواندیشان دینی معتقدند فقه به این شکل فعلی ظرفیت همراهی و تاثیرگذاری بر یک کشوری که می‌خواهد مدرن باشد را ندارد، پاسخ شما به این ادعا شما چیست؟

بنده موافق نیستم، امام(ره) معتقدند که باید شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم و روزی که کسی فکر نمی‌کرد زن بتواند وارد عرصه اجتماعی و سیاسی بشود این کار را کردند. من عمدا امام موسی صدر را مثال زدم چون ایشان فقیه جامعی بود و اینطور نبود که خلاف دین عمل کند یا شهید بهشتی. امام موسی صدر تلاش بیشتری در این عرصه داشتند و به خصوص در بحث حقوق زن فعال بودند لذا خود فقه ظرفیت خوبی دارد ولی برداشت‌ها باید تغییر کند. فقه مورد نظر من فقهی است که امام(ره) بر آن تعصب داشتند بنده با تمام وجود به ایشان معتقدم و می‌توان با همین فقه برای دنیا روندسازی کنیم. بنده مدافع فقهی هستم که در نگاه امام(ره) وجود داشت؛ ایشان خیلی از ارزش‌های فطری و انسانی را شکوفا کرد و امروز در بسیاری از قاره‌های جهان افرادی وجود دارند که به امام(ره) ارادت نشان می‌دهند و نام فرزندشان را هم‌نام ایشان انتخاب می‌کنند.

الان هم مردم اگر در مواردی ناراحت و عصبانی هستند به این دلیل است که احساس می‌کنند کرامت آنان نادیده گرفته می‌شود.

سکینه سادات پاد

ایکنا ـ از امام موسی صدر نام بردید، ایشان معتقد بود دین در خدمت انسان است و به نظر می‌رسد عمده اختلافات هم از اینجا ناشی می‌شود که خیلی‌ها انسان را در خدمت دین می‌دانند یا حداقل اگر به زبان نیاورند در عمل اینگونه اقدام می‌کنند؛ چون در این صورت کرامت و حقوق انسانی محوریت خواهد داشت و نگاه کاملا متفاوت خواهد شد.

به نظر بنده نگاه و تفکر برخی افراد مانند امام موسی صدر برگرفته از قرآن کریم است. قرآن بر این باور است که انسان اشرف مخلوقات است و کرامت دارد و دین آمده است تا انسان آسایش و آرامش بیشتری پیدا کند. همه بشر در روح خدایی و انسانیت مشترک هستند و این انسان، انسانی است که امام موسی صدر از آن سخن گفته است؛ خداوند دنبال بهانه است و با اشرف مخلوقات عشق‌بازی می‌کند لذا خاستگاه فکری امام موسی صدر، توحید و قرآن است لذا او تنها رهبر شیعیان لبنان نبود و مسیحیان هم گرد او جمع شده بودند و اسطوره همه شده است. جنبش امل را تاسیس کرد ولی در کنار آن خیریه هم داشت و به فقرا رسیدگی می‌کرد و تا جای ممکن تلاش می‌کرد تا افراد را دور خود جمع کند.

ایکنا ـ امام موسی صدر وقتی وارد لبنان شدند دیدند که برخی زنان شیعه وضع خوبی ندارند و مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند لذا کارگاه و خیریه ایجاد کردند و کارآفرینی داشتند. فکر می‌کنید الان عملکرد ما چقدر شبیه این نگاه است؟

بله برای امام موسی صدر، این موضوع مسئله بوده است؛ او تلاش می‌کرد تا حقوق اولیه و بنیادین زنان تامین شود تا کسی برده جنسی نشود و برای امرار معاش تن به هر کاری ندهد؛ اگر این بینش در تصمیم‌گیری نباشد انتزاعی خواهد شد یعنی مردم کار خود را می‌کنند و ما هم کار خود را و هیچکدام هم از همدیگر راضی نیستیم. او درصدد بود تا انسان را به آزادی واقعی برساند و چنین انسانی تن به هر کاری نمی‌دهد.

امیرالمؤمنین(ع) درباره دوره حکومت خود فرمودند که امروز همه مردم از آب آشامیدنی برخوردارند؛ همه نان گندم می‌خورند و همه سقف بالای سر یا مسکن دارند. بنابراین این مسائل در تفکر اسلامی، اصالت دارد و آزادی را برای مردم تامین می‌کند. کسی که درگیر اولیات زندگی است نمی‌تواند روح آزادمنشی هم داشته باشد.

اینجاست که جرج جرداق می‌گوید ای کاش در هر عصری، دنیا کسی مانند علی(ع) می‌زایید. علی(ع) بزرگترین مدافع حقوق بشر است و به همین دلیل کسی مانند جرج جرداق کتاب صوت العداله الانسانیه را درباره ایشان می‌نویسد. نگاه دین ما این است و می‌داند اگر فردی درگیر معیشت شود از مسائل دیگر خواهد زد و فرصت برای تامین روحی نخواهد داشت.

بنده بارها با دخترانی که فروشنده هستند صحبت کرده‌ام؛ برخی اشک می‌ریزند و می‌گویند که به خاطر درآمد مجبورند کار کنند یا به هر درآمدی تن بدهند و اسیر برخی رفتارهای نادرست کارفرما باشند و حتی مدل لباس و رژ لب‌شان را کارفرما باید تعیین کند تا مشتری بیشتر شود. اینکه بنده نگاه متفاوتی به حجاب دارم و به بنده حمله هم شده است در همین موضوع است. برای بنده مهم است که آیا دختر ما حق انتخاب داشته یا اینکه به جبر شرایط، قربانی شده است لذا به کمپ‌ها سر می‌زنم و می‌بینم که به محبت زیادی نیاز دارند و نیاز دارند تا مشکلاتشان رفع شود.

ایکنا ـ ما در سیره امیرالمؤمنین(ع) شاهدیم که برخی افراد آزادانه پای منبرشان اعتراض می‌کردند و حرف خود را می‌زدند اما گاهی شاهد برخی کم تحملی‌ها از افرادی که حتی مسئولیت و جایگاه مهمی هم ندارند، هستیم که موجب نوعی بی تفاوتی و بی اعتمادی بین مردم می‌شود.

به نظر بنده ابتدا باید فرهنگ نقد و اعتراض را در جامعه نهادینه کنیم و آموزش دهیم؛ فرهنگ اعتراض؛ فرهنگ اصیل اسلامی است و در سیره ائمه از جمله امیرالمؤمنین(ع) هم این را شاهدیم. در نامه به مالک اشتر که ابلاغیه رسمی است و نه توصیه شخصی با لحنی صریح می‌فرمایند مردم به تو امید اصلاح دارند و به همین دلیل اعتراض می‌کنند. مردم وقتی معترض به چیزی هستند یعنی حساسیت دارند و اتفاقا ما باید از بی‌ حسی و بی تفاوتی مردم بترسیم. نقد و اعتراض فرصت محسوب می‌شود به همین دلیل در اعتراض کارگران هفت تپه، رهبر انقلاب از کارشان تمجید کردند.

امام علی(ع) در بحث خوارج چندین بار ابن عباس را نزد آن‌ها فرستادند تا جای ممکن روشنگری شود و اینجا شاهد نقش نخبگانی هم هستیم. به نظر بنده نخبگان ما در طول سالیان زیادی مسئولیت خود را ایفا نکرده‌اند. جامعه مدنی نخبگانی باید فرهنگسازی می‌کردند. بنده حقوق خوانده‌ام ولی گاهی خود استادان ما هم فرهنگ نقد و انتقاد و اعتراض را به شاگردان نمی‌آموزند لذا گرفتار افراط و تفریط می‌شویم.

ماده 26 خدمات کشوری آورده است که همه دستگاه‌های اجرایی موظفند که شرح وظایف خود را به مردم آموزش دهند تا مردم حق خود را بدانند. مردم وقتی ندانند که حقوق آنان چیست به اداره‌ای مراجعه و حق خود را با داد و فریاد مطالبه می‌کنند و ممکن است دردسری هم برای‌شان ایجاد شود.

بنده چند روز قبل توئیتی زدم که نباید دامنه تشویش افکار عمومی را آنقدر بزرگ کنیم که هر کسی به این بهانه محکوم و مجرم شناخته شود زیرا باب امر به معروف و نهی از منکر بسته خواهد شد و نتیجه آن حاکمیت شقی‌ترین افراد بر مردم است. البته این مقوله صرفا برای حجاب نیست که ما به آن خلاصه کرده‌ایم. اینقدر این مقوله را تصغیر و تحقیر کرده‌ایم که به حجاب منحصر شده است لذا مردم از ما نمی‌پذیرند.

ایکنا ـ من قصد ورود به این موضوع را نداشتم ولی خودتان به بحث حجاب اشاره کردید، تحلیل شما از این موضوع و حواشی آن چیست؟

قطعا حجاب مهم است و برای همه ما و شما اهمیت دارد ولی در اولویت آن بحث است؛ به نظر بنده در نگاه رهبر انقلاب، حجاب اولویت اول نیست. قاطبه زنان ایرانی عفاف و حیا دارند و ما خودمان بزرگنمایی کرده و چهره بدی از جامعه نشان می‌دهیم که اهانت به ساحت همه زنان عفیفه است. در حجاب باید به قدر مشترکی برسیم. فعلا ماده 638 را داریم باید این قانون با همه ملاحظات لازم رعایت شود؛ فرد مکشفه باید به دادگاه برود و اگر کارش عمدی بود با او برخورد شود. به نظر من تعداد اندکی از افراد قصد ترویج اباحه‌گری دارند و عمدتا فرزندان ما هستند که در مراسمات مذهبی هم حضور دارند. نتیجه اینکه حجاب اولویت اول نظام به صورت سیستمی نیست گرچه برخی حرف‌ها کارکرد تبلیغاتی و سیاسی دارد و سلیقه‌ای است. ملاک، قانون است و قانون وحدت‌بخش بین یهودی و مسیحی و مسلمان و شیعه و سنی است. ماده 638 گفته است که دادگاه محل اثبات جرم است. ما به هیچ وجه بی حجابی را تایید نمی‌کنیم ولی کج‌کرداری باعث برخی لجبازی‌ها شده و به بی‌ حجابی و بدپوششی رسیده است.

ایکنا ـ به نظر می‌رسد بخشی از حساسیت‌ها به حجاب ریشه در فقه و آرای فقهی دارد. شاید نگاه سنتی به زن، حجاب را به عنوان اولویت اول قرار داده است و اتفاقا از برخی منکرات مهم و مورد تاکید قرآن چشم‌پوشی می‌شود.

نظر هر روحانی‌ای لزوما نظر اسلام نیست لذا برخی رفتارهای خطا را شاهدیم. رهبر انقلاب بر مقوله کارآفرینی و مسائل اقتصادی در شعارهای سال تمرکز دارند و باید این اولویت دنبال شود. اینکه فلان روحانی در جایی تجمع کند و اولویت‌ها را درست تشخیص ندهد رفتاری شخصی است لذا باید گفت‌وگو صورت بگیرد تا اقناع ایجاد شود؛ شهید بهشتی با گروه‌های مختلف جلسه می‌گرفتند و سخنرانی داشتند بنابراین گفت‌‌وگوی عاقلانه و صادقانه برای اقناع، مسئله مهمی است. این منطق، نظام بوده است و باید به آن برگردیم. همین نگاه سنتی و مدرن به مسائل فقهی باید در گفت‌وگوها حل شود. امام موسی صدر دنبال بازگشت دین به عرصه اجتماعی است. کارکرد نهادهای دین‌پژوهش و حوزه هم برای این مسئله است وگرنه پژوهش برای پژوهش خواهد شد که کاری بی فایده است.

گفت‌وگو از عطاالله اسماعیلی

انتهای پیام
captcha