شبهای قدر و بویژه شب بیست و سوم، از پرفضیلتترین شبها در طول عمر یک انسان است. قرآن کریم در سوره قدر در فضیلت آن فرموده است که این شب از هزار ماه یا 30 هزار شب برتر است. طبق روایات در این شب سرنوشت یک سال انسانها مقدر و مشخص میشود.
خبرنگار ایکنا برای آگاهی بیشتر در مورد لیله قدر از منظر تاریخی و سیره همچنین نقش مناسک و انتظاراتی که از آن میتوان داشت با حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری؛ کارشناس تاریخ اسلام و استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ در تاریخ اسلام از چه زمانی شبهای قدر مطرح شد و اهمیت یافت؟
در مورد جزئیات مراسم مربوط به شبهای قدر در دهههای نخستین اطلاعی در دست نیست ولی در قرآن کریم سوره مبارکه قدر را داریم و شش آیه ابتدایی سوره مبارکه دخان هم مرتبط با شب قدر است همچنین وجود روایات متعدد و انبوه در منابع شیعه و سنی در مورد شب قدر و اینکه چه زمانی شب قدر است، نشان میدهد که شب قدر از همان زمان عصر نزول اهمیت پیدا کرده بود؛ اگر شب قدر اهمیتی نداشت دلیلی نداشت که برخی راویان از ائمه اطهار(ع) بپرسند که کدام شب، شب قدر است یا در ادعیه امام سجاد(ع) بارها شب قدر تکرار شده است؛ ایشان در اواخر قرن اول هجری از دنیا رفتهاند، قسمت عمده ایام امامت ایشان پس از شهادت امام حسین(ع) در نیمه دوم قرن اول هجری بوده است. این شواهد قرآنی و روایی نشان میدهد شب قدر در این زمان موضوعی شناختهشده و ارزشمند و مهم بوده است و این همه روایت هم درباره آن وجود دارد، بنابراین با قاطعیت میتوانیم بگوییم شب قدر از همان سده نخست هجری مطرح و مهم بوده است ولی در مورد جزئیات پرداختن به این شب اطلاعات چندانی در دست نداریم.
ایکنا ـ آیا درباره اعمال و مناسک این شبها مطلب مستندی در سیره پیامبر(ص) و ائمه ذکر شده است؟
درباره اینکه آیا مطالب مستندی در سیره معصومین(ع) در مورد مناسک شب قدر وجود دارد یا خیر شاید با معیارهای حدیثشناسی دقیق نتوانیم بگوییم روایت قطعی و دقیقی در این زمینه داریم ولی باز میتوان پارهای از گزارههای تاریخی را در این زمینه یافت و البته منظور بنده از گزارههای تاریخی صرفا مطالب مندرج در منابع تاریخی صرف نیست بلکه مطالبی است که چه بسا در روایات هم بیان شده باشد؛ مثلا حضرت علی(ع) فرمودهاند پیامبر(ص) در دهه سوم ماه مبارک رمضان، رختخواب پهن نمیکردند و در مسجد معتکف بودند و حتی اگر بارندگی هم بود مسجد را ترک نمیکردند با اینکه مسجد سقف نداشت در مسجد میماندند و این نشان میدهد پیامبر(ص)، سخت به شبهای قدر اهتمام داشتند؛ و یا روایتی داریم که ایشان در شبهای قدر بیدار بودند و حتی به صورت افرادی که خوابآلود بودند آب میپاشیدند تا آنها بیدار بمانند.
در امتاع الاسماع مقریزی به نقل از امیرمؤمنان(ع) آمده است که در شبهای قدر هیچ کسی مانند پیامبر(ص) در بین ما نبود، ایشان شب تا صبح زیر درختی نماز میخواندند و میگریستند تا صبح شود یا در مورد حضرت زهرای مرضیه هم نقل است که شب تا صبح بیدار بودند و خانواده خود را هم دعوت میکردند که بیدار بمانند و حتی تدابیری میاندیشیدند که اعضای خانواده در شبهای قدر دچار خوابآلودگی نشوند و بیدار بمانند؛ در مورد امام صادق(ع) هم نقل است که با وجود بیماری شبهای قدر به مسجد میرفتند و در آنجا مشغول عبادت میشدند. البته شاید نتوان نمره بالایی از نظر صحت صدور به این روایات داد ولی از این نظر که درک کلی از اهتمام به شبهای قدر را نشان میدهد با معیارهای تاریخپژوهی میتوان به این نوع گزارهها و روایات اعتماد کرد.
در روایات در مورد غیرمعصومان هم مطالبی ذکر شده است؛ به عنوان نمونه بلاذری در انسابالاشراف از ابن عباس نقل کرده است که من خواب بودم و در خواب به من گفتند که امشب، شب قدر است و یکباره از خواب بیدار شدم و به خیمه پیامبر(ص) رفتم و فهمیدم شب بیست و سوم است. این عبارت، تصریحی در مورد عبادت ندارد ولی نشان میدهد که گویی به او هشدار دادهاند در عالم خواب که چرا خواب هستی و باید بیدار باشی؛ تاکید میکنم که قصد داوری ندارم و چه بسا این روایت اشراف الانساب، فضیلت برساختهای برای ابن عباس باشد ولی به لحاظ تاریخی نشان میدهد که ذهنیت مورخان ما اینگونه بوده است که در شبهای قدر باید بیدار ماند و به عبادت پرداخت.
باز بلاذری در اشراف الانساب چنین آورده است که عثمان بن حیان مُرّی والی مدینه در ایام خلافت ولید بن عبدالملک، فردی به نام ابوبکر بن محمد بن عمرو بن حزم را به عنوان قاضی شهر برگزید. این قاضی ظاهرا برای آنکه پول دریافتی او از بیتالمال حلال باشد برای کوچکترین کارها هم از والی اجازه میگرفت؛ معروف است او یک شب به والی مدینه گفت من اجازه میخواهم فردا یعنی روز بیستم ماه مبارک رمضان سر کار نروم و پاسخگوی مردم نباشم تا برای نماز خواندن در شب بیست و یکم ماه رمضان که شب قدر است، توان کافی داشته باشم؛ (إن رأى الأمير أن يأذن لي غدا فأنام بعد الصبح و لا أجلس للناس لأن أقوى على قيام ليلة احدى و عشرين، فإنه يذكر أنها ليلة القدر). این هم نشان میدهد شب قدر از همان اوایل و در قرن اول هجری اهمیت داشته است و اهتمام به آن بخشی از فرهنگ عمومی مردم بوده گرچه جزئیات بیشتری در این باره ذکر نشده است.
ایکنا ـ سؤال مهمی که این سالها مطرح شده این است که مردم میگویند با این همه دعا و مناجات در شبهای قدر چرا اوضاع سال به سال بدتر میشود هم وضعیت اقتصادی و هم اخلاقی؛ مشکل کجاست؟
نکته اولی که باید عرض کنم این است که شبهای قدر، شب به خود آمدن انسان و کمالیافتگی و ارزیابی خود و شب عبادات معنوی فردی است و نه شب عبادت جمعی؛ البته منظورم این نیست که هیچ پیوندی میان شبهای قدر و مسائل اجتماعی و اصلاح وضع جامعه نیست؛ بلکه مراد این است که شب قدر برخلاف نماز جماعت و نماز جمعه که ذاتا عبادت جمعی است، ذاتا یک عبادت فردی معنوی است و لذا نمیتوان گفت با وجود عبادات شبهای قدر چرا وضع اقتصادی و اجتماعی جامعه چنین و چنان است؟ چون کارکرد اصلی شب قدر اصلاح وضع اقتصادی جامعه نیست. البته روشن است هرچند شب قدر برای اصلاح امور اجتماعی پیشبینی نشده و شب اصلاح فرد است ولی یک فرد در عبادت فردی خود در شب قدر برای اصلاح جامعه هم دعا میکند و حتی گاه دیگران و جامعه را بر خود مقدم میدارد و برای آنان دعا میکند؛ اما این که چرا دعاهای افراد برای اصلاح جامعه به صورت کامل اجابت نمیشوند به موانع اجابت برگشت میکند و این موانع در متون دینی ما به روشنی بیان شده است.
شاید کسانی که همسن بنده باشند ایام دفاع مقدس را به خاطر داشته باشند. از ابتدای جنگ تحمیلی و آغاز حمله صدام به کشور، دعا برای نابودی صدام همواره در نمازهای جماعت یومیه بر زبان آورده میشد، ولی اینطور نبود که در اولین روز دعا این خواسته برآورده شود بلکه زمان زیادی صرف شد تا این دعا مستجاب و این خواسته محقق شود؛ بنابراین گاهی اجابت دعا نیازمند زمان طولانی است لذا نمیتوان گفت این دعاها مستجاب نشده است و شاید هنوز زمان آن فرا نرسیده باشد.
از دیگر موانع دعا، عدم اخلاص و خلوص نیت افراد است، آیا به راستی مؤمنان از خدا طلب میکنند یا اینکه دعای آنان تنها یک عادت زبانی است و برخاسته از عمق جان آنها و با توجه کامل به خداوند متعال نیست؟ مسأله میزان تلاش و کوشش و برنامهریزی درست برای رسیدن به هدف یک نکته دیگر است و گاهی ما دعا میکنیم ولی کوشش و تلاش لازم و برنامهریزی درست برای آن نداریم؛ نمیگویم چنین دعاهایی هیچ وقت به نتیجه نمیرسد زیرا گاهی با توکل، دعاهای فرد با برداشته شدن موانع مادی مستجاب میشود، ولی به هر حال اصل بر این است که تلاش لازم هم همراه و بلکه مقدم بر دعا صورت بگیرد.
ریشه مشکلات کنونی جامعه ما ناشی از سوء مدیریت، کارنابلدیها، تبعیضهای سازمان یافته، نزاعهای جناحی، سیاستزدگی، جا به جا شدن اولویتها، ثروتاندوزی برخی از دست اندرکاران و تخلف در شرایط عدم نظارت کافی در کنار توطئه اجانب و دشمنان است. روشن است که اگر دست روی دست بگذاریم و فقط دعا کنیم این مشکلات حل نخواهند شد و دعاها اجابت نمیشود ولی اگر سراغ اصلاح روش مدیریتی و حکومتداری رفیتم و افراد لایق و شایسته را به کار گرفتیم و منافع ملی و دینی را بر منافع حزبی و جناحی مقدم داشتیم و از خلأهای قانونی سوء استفاده نکرده و به ثروتاندوزی نپرداختیم آن وقت دعاها هم مستجاب خواهند شد وگرنه نمیتوان امیدوار بود و دلخوش کنیم که با دعاهای شب قدر مشکلات کشور حل شود.
نکته دیگر در موانع اجابت دعا این است که گاهی یک دعا در تضاد با احکام و سنن الهی است؛ طبیعتا خواسته انسان باید با سنتهای الهی سازگار باشد؛ اینها مهمترین موانع اجابت دعا هستند و تا این موانع از بین نروند با صرف دعا نباید انتظار حل مشکلات را داشته باشیم.
ایکنا ـ انسان باید چه انتظاری از نتیجه دعا و توبه در شبهای قدر داشته باشد؟ یعنی نمود بیرونی و محسوس این عبادات چه چیزهایی میتواند باشد؟
هم لازمه بهرهمندی کامل از شبهای قدر و هم پیامد بهرهمندی از این شبها در دو وجه شناختی و رفتاری قابل بررسی است؛ ما در شب قدر به معرفت و شناختی میرسیم که ثمره عبادت در این شبهاست و همچنین باید رفتارهایی انجام دهیم که متناسب با دعاهای شب قدر و مبتنی بر معرفتی است که کسب میکنیم؛ در وجه شناختی ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که شب قدر ویژگیهایی دارد که برخی از آنها رویدادی است که پیش از این رخ داده است و الان سالگرد آن رویداد است ولی برخی رویدادها الان رخ میدهد مثلا نزول قرآن پیش از این اتفاق افتاده است: انا انزلناه فی لیله القدر؛ قرآن قبلا نازل شده است و ما در هر سال در شبهای قدر در سالگرد نزول قرآن قرار میگیریم؛ ولی تنزل الملائکه چون فعل مضارع است یعنی الان رخ میدهد نه اینکه ما سالگرد آن را گرامی بداریم؛ درک این شناخت ما را متوجه این نکته میکند که در شب قدر ما در فضایی قرار میگیریم که فضای مناسب برای نزول قرآن بوده است.
قرآن در صدر اسلام در چنین شبی بر پیامبر(ص) نازل شده است؛ نزول قرآن، معجزه جاودانه الهی است که برای همیشه تاریخ، هدایتگر همه انسانها است؛ نزول قرآن، آخرین مرحله ارتباط مستقیم وحیانی از عالم بالا به عالم پایین است، درست است که قرآن فرموده شب قدر برتر از هزار سال است، ولی از این منظر که عرض کردم چون شب قدر شب نزول معجزه جاودان است، میتوان گفت آن شب قدری که قرآن در آن نازل شد، برترین شب در طول تاریخ بشریت است و هیچ شبی به این درجه در قبل و بعد از پیامبر(ص) نبوده و نیست و نخواهد بود. به عبارت دیگر از منظر فلسفه تاریخ، شب قدری که قرآن در آن نازل شد، برترین شب در تاریخ بشریت برای اتصال عالم ملکوت به عالم انسانهاست و تاریخ بشر را میتوان به دو مرحله قبل از شب قدر نزول قرآن و بعد از آن تقسیم کرد؛ اینکه ما در شب قدر در چنین فضایی قرار بگیریم و بدانیم خدا این معجزه جاودانه خود را در چنین شبی نازل کرده است و ما اکنون در سالگرد آن قرار داریم و جنس شب قدر از جنس شبی است که برترین شب در تاریخ بشریت است، سبب افزایش معرفت ما نسبت به اهمیت این شب خواهد شد.
نکته دیگر توجه به این مسئله است که در چنین شبی ملائکه به امر خدا بر زمین فرود میآیند و انسان به این درجه از کمال و فرهیختگی میرسد که بتواند همنشین فرشتهها شود، یعنی در این شب نه فقط برای پیامبری که قرآن بر وجود مقدس او نازل شده است؛ بلکه در مقیاسی پایینتر چتر رحمت الهی بر همه انسانها گسترده شده است، همنشینی با ملائک در روزها و شبهایی که شیطان در غل و زنجیر است و موانع رشد و کمال معنوی انسان برداشته شده و زمینه کمالیافتگی به راحتی بیشتری برای انسان مهیاست، نشانه دیگری از رحمت الهی برای انسانها در شبهای قدر است.
ابعاد معرفتی دیگری هم درباره شب قدر وجود دارد که بنده فقط به این دو مورد اشاره کردم. به نظر بنده چنین شناختی از شبهای قدر مستلزم آن است که به وجه رفتاری متناسب با آن هم توجه داشته باشیم؛ مهمترین رفتارها در دو کلمه خلاصه میشود: ارزیابی گذشته و برنامهریزی برای آینده. رفتار نخست، ارزیابی خود در این شبهاست؛ امام کاظم (ع) فرمودهاند کسی که روزانه خودش را مورد مراقبه و محاسبه قرار ندهد از ما نیست؛ اگر ما یک شیعه پایبند باشیم باید بدانیم شب قدر فرصتی برای ارزیابی همه جانبه و گسترده سالانه از خودمان است و وجه رفتاری دیگر هم برنامهریزی برای کمال یافتن در سال پیش رو است که نتیجه طبیعی کسب معرفت شبهای قدر است. شاید وجه نمادین احیا و بیداری در شبهای قدر همین باشد که اعلام میکنیم نمیخواهیم اسیر شرایط پیرامونی شویم و فرصت بهره بردن از امتیاز مشارکت در تعیین سرنوشت خود را از دست بدهیم بلکه در بیداری و هوشیاری نسبت به ارزیابی گذشته و طراحی برای آیندهمان میاندیشیم و دعا میکنیم و توسل میجوییم و توکل میکنیم و برنامه میریزیم...
ادامه دارد.
گفت و گو از علی فرج زاده
انتهای پیام