تولید علم قرآنی کاملا امکان‌پذیر است/ تصویر ما از علم غربی غلط است
کد خبر: 4212333
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۴
گزارش ایکنا از کرسی «امکان استخراج علم دینی از قرآن»

تولید علم قرآنی کاملا امکان‌پذیر است/ تصویر ما از علم غربی غلط است

عضو هیئت علمی گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقر العلوم(ع) در کرسی «امکان استخراج علم دینی از قرآن» تاکید کرد که خالق علم، خداست لذا آگاهی‌های سازمان‌یافته از طریق نقل، عقل و شهود هم معتبر و علم دینی است؛ در مقابل، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب می‌گوید: تصور اندیشمندان ما از مفهوم علم در غرب غلط است.

ارسال/ بهروزی‌لک: تولید علم قرآنی و دینی کاملا امکان‌پذیر است/ صادق‌نیا: تصویر درستی از علم در غرب نداریمبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزی‌لک؛ استادتمام و عضو هیئت علمی گروه مطالعات سیاسی دانشگاه باقر العلوم(ع)، شش اردیبهشت در کرسی علمی ترویجی «امکان استخراج علم دینی از قرآن کریم» با بیان اینکه دغدغه‌ای که افرادی در نسل ما بعد از انقلاب داشته و دارند این بوده است که چگونه می‌توانیم سلطه دانش‌های سکولار غربی را از جهان اسلام برداریم، گفت: قبل از نسل ما هم کسانی چون شهید مطهری و شهید بهشتی و ... هم این دغدغه را داشته‌اند گرچه به عرصه علوم انسانی اسلامی ورود نکرده بودند و صرفا در قالب علوم مختف به دفاع از دین می‌پرداختند و حتی در جهان عرب و اروپا و آمریکا هم برخی این دغدغه را داشته و دارند.

وی افزود: در دهه 60 دو رشته یکی اقتصاد و دیگری علوم سیاسی وجود داشت و از سایر رشته‌ها خبری نبود و استاد هم اینطور بود که فردی را از تهران به قم می‌آوردند که خودش مدرک لیسانس داشت و مقطع لیسانس درس می‌داد. 

بهروزی‌لک افزود: در دوران رهبری مقام معظم رهبری به تدریج نهضت نرم‌افزاری علمی در شاخه‌های مختلف شکل گرفت و البته هنوز در ابتدای راه هستیم هرچند پیشرفت‌های خوبی هم داشتیم. به خاطر دارم که وقتی ما در مقطع کارشناسی بودیم استادان ما هر نقل قولی داشتند صرفا به آراء و نظریات دانشمندان غربی ارجاع می‌دادند و بر طبل ناسازگاری علم و دین می‌کوبیدند و می‌گفتند، علم، علم است و ما باید بدون پیش‌فرض و داوری وارد علوم انسانی شویم که البته این اندیشه پوزتیویستی توسط خود غربی‌ها شکسته شد.  

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه گفتند علم خنثی است، گفت: از نیمه قرن بیستم نقدهای زیادی بر پوپر و افراد همفکر او وارد شد و برخی گفتند علم، پارادایمیک است یعنی مجموعه دانشمندان جمع می‌شوند و علمی را بنا می‌کنند و بی‌طرفی و خنثی بودن علم حرف درست نیست. براین اساس، علم، عبارت از آگاهی‌های منظم و سازمان یافته است از این رو این پرسش مطرح است که آیا آگاهی‌های سازمان‌یافته حتما باید تجربی باشد؟ خیر لذا فلسفه هم آگاهی‌های سازمان‌یافته است و علم اخلاق، تاریخ و فقه هم آگاهی‌های سازمان یافته است. در خود اروپا هم تا صد سال قبل علم تاریخ و علوم انسانی را چیزی حساب نمی‌کردند ولی برخی اندیشمندان آنان به تفکیک میان علوم تجربی و علوم انسانی پرداختند.

وی با بیان اینکه علم وقتی آگاهی سازمان‌یافته است می‌تواند منابع مختلفی مانند شهود، تجربه، عقل و نقل و ... داشته باشد به علم‌محوری و انسان‌محوری اشاره کرد و افزود: قائلان به علم‌محوری و انسان‌محوری آن را در تضاد با دین تعریف کردند به این معنا که هرقدر علم تجربی پیشرفت کند، یک سنگر از سنگرهای دین کم خواهد شد و کار به جایی می‌رسد که خدا جایی برای قایم‌شدن ندارد. کسانی مانند دورکیم چنین عقایدی را مطرح کردند. 

خالق علم، خداست

بهروزی‌لک اضافه کرد: دکارت در غرب و امام محمد غزالی در جهان اسلام، دو نفری بودند که با پرسش‌های مبنایی فلسفی سراغ علم رفتند. دکارت سعی کرد علم را بازسازی کند لذا شک را  وارد علم کرد و غزالی هم در جهان اسلام چنین کرد. از منظر ما علم ناب، دست کسی است که سازنده آن است؛ انسان، مصرف‌کننده علم است و علم و عقل را خداوند خلق کرده است، بنابراین چون خدا خالق است عالم هم هست لذا علم ما می‌تواند الهی مساوی دینی باشد و حرف از علم دینی بزنیم؛ خداوند گاهی با رسول باطنی علومی را در اختیار ما قرار می‌دهد و گاهی از طریق رسول ظاهری. در روایت فرموده‌اند: اول العلم معرفه الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه. علم هم در اینجا مطلق است زیرا همه علوم را هم خدا ایجاد کرده است. 

استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه آیا ما نمی‌توانیم از طریق قرآن و سیره نبوی، یکسری آگاهی‌های سازمان‌یافته را در کنار همدیگر قرار دهیم؟ آگاهی‌هایی که خود خدا آن را خلق کرده است. در سوره اسراء فرموده است: قُلْ لَوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَىٰ ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا؛ اگر خدایی غیر از خدای واحد بود در این صورت ممکن بود خدایان دیگر دو دو تا را بگویند می‌شود 6 نه 4. نتیجه اینکه ما قصد داریم با بومی‌کردن علوم، خود را بیابیم؛ در روایات فرموده‌اند: خداى مردى را كه قدر خويش بداند و از اندازه‌اش تجاوز نكند مورد رحمت قرار مى‌دهد.؛ این کلام نهج‌البلاغه است. حال چه اشکال دارد ما چینن علمی را علم قرآنی یا دینی بگذاریم. 

وی ادامه داد: اگر ما از خالق علم بپرسیم که چه نکاتی در مورد روانشناسی دارد آیا نمی‌توان نام آن را روان‌شناسی قرآنی بگذاریم؟ اگر فاعل علم خداست و علم هم خنثی نیست در این صورت چه ایرادی دارد از فلسفه سیاسی قرآن، روانشناسی قرآن و ... نام ببریم. البته در قالب تفسیر موضوعی این کار امکان‌پذیر است و آن هم دو نوع است؛ مثلا جزء آرزوهای بنده این است که بتوانم یک دوره تفسیر موضوعی سیاست را بنویسم ولی گاهی هم ممکن است بنده یک موضوع خاص سیاسی مانند اکثریت در قرآن را در قالب تفسیر موضوعی کار کنم.

بهروزی‌لک با بیان اینکه در علوم اسلامی ما از تجربه و یافته‌های بشری و عقل هم بهره می‌بریم ولی یک نگاه ما هم به این است که خالق عالم چه می‌گوید، تصریح کرد: نام این علوم را علوم میان‌رشته‌ای انسانی و دینی می‌گذاریم. 

تصویر درستی از علم در غرب لازم است

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین مهراب صادق‌نیا؛ دانشیار و عضو هیئت علمی رشته ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نقد سخنان وی گفت: به نظر بنده تصویر آقای بهروزی‌لک از علم در غرب غلط است؛ علم در غرب چیز دیگری است و طور دیگری داوری می‌شود؛ علم در غرب می‌تواند ماهیت تجربی و عینی داشته باشد، می‌تواند ماهیت مبتنی بر شواهد داشته باشد و به همه اینها معرفت و آگاهی و یا knowlege می‌گویند. بعدا از بین انواع معرفت یکی را sience نامیدند و آن معرفت مبتنی بر«تجربه» است که اصطلاحا به آن علوم تجربی گویند. علم تجربی یا موضوع آن طبیعت مانند محیط زیست و بدن انسان و ... است یا موضوع آن از سال 1965 میلادی به بعد کنش و عمل انسان و رفتار آدم‌ها است؛ در این صورت علوم تجربی شامل علوم طبیعی و هم علوم انسانی است.

صادق‌نیا با بیان اینکه در این صورت علوم تجربی مقابل علوم انسانی نیست، تصریح کرد: نقطه مقابل علوم تجربی و انسانی، معرفتی است که از راه‌هایی غیر از تجربه به دست آید. علم در جهان غرب، عملا دارای بار ارزشی نیست که گفته شود اگر چیزی علم است ارزش دارد و اگر معرفتی است که ناعلم است ارزش ندارد. تا اواخر قرن بیستم اینطور ارزش‌گزاری وجود داشت ولی علم امروزه در دنیای غرب اینطور ارزش‌گزاری نمی‌شود.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد:  دورکیم گفته است آنقدر که معارف غیر علمی صورت‌بندی اجتماعی را متاثر می‌کند معارف علمی صورتبندی اجتماعی را متاثر نمی‌کند. در جهان هیچ انقلابی را نمی‌یابید که بر اثر علم تجربی به دست آمده باشد ولی انقلاباتی رخ داده‌اند که بر اساس معرفت‌های غیر تجربی ایجاد شده است. 

وی با بیان اینکه در بین ما علم بار ارزشی دارد، تصریح کرد: وقتی ما کلمه علم را به کار می‌بریم آن را در سه معنا به کار می‌بریم یا مطلق معرفت است که در علوم اسلامی، به این معنا یعنی مطلق آگاهی و معرفت است. در نوع دیگر هم به معنای هم‌تجربگی است یعنی یک خانمی به آقایی بگوید شما اصلا نمی‌دانید دنیای زنان چگونه است؟ 

تعریف درست علم

صادق‌نیا با بیان اینکه دیسیپلین علم 4 جزء دارد یعنی موضوع، روش، ادبیات و مواجهه با واقعیت، اظهار کرد: مراد ما از علم، متد و روش است یعنی شیوه بررسی واقعی؛ ما وقتی می‌خواهیم علمی را دینی و اسلامی کنیم باید ببینیم چیزی که آن علم را علم می‌کند چیست؟ متغیر اصلی در علم‌شدن علم چیست؟ گفتیم 4 رکن دارد؛ برخی می‌گویند روش است یعنی اگر قصد دارید علمی را دینی بکنید در صورتی موفق خواهید شد که متد و یا روش را تغییر دهید در غیر این صورت نتیجه نخواهیم گرفت. اگر فقط بخواهیم در ادبیات علوم دست ببریم یعنی کاری که آقای بهروزی‌لک کرده‌اند، در این صورت به نتیجه نخواهیم رسید. با دستکاری در ادبیات نهایتا و در خوشبینانه‌ترین حالت، ادبیات علم، فربه می‌شود ولی در نهایت علم دینی درست نخواهد شد؛ مثلا در قفسه علم جامعه‌شناسی، کنت و وبر و مارکس وجود دارد و آقای مصباح یزدی و مطهری هم هستند ولی ماهیت علم همان است. 

صادق‌نیا به بیان اینکه رویکرد غالب در کشور ما به اسلامی‌سازی همین رویکرد یعنی تغییر ادبیات است تاکید کرد: این راه، نادرست است و هر قدر ما با سرعت بیشتری در این ریل حرکت کنیم از هدف اصلی با سرعت بیشتری دورتر خواهیم شد. اگر کسی فکر کند با زدن سنجاق به لباسش عوض می‌شود تصور غلطی است و باید ببیند که چه چیزی او را دچار تغییر می‌کند.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: آنچه که علم را علم می‌کند ادبیات و مواجهه با واقع و موضوع و ... نیست بلکه روش علم است و در اسلامی‌سازی هم ما باید متد و روش را تغییر دهیم لذا وقتی از علوم قرآنی می‌توانیم حرف بزنیم که بگوییم ما روشی از قرآن برای مواجهه با واقعیت پیدا کرده‌ایم که این روش بهتر از روش‌های کنونی است و اعتبار این روش از روش‌های غربی بهتر است. 

انتهای پیام
captcha