اینجا آرامستان است، جایی که بیش از صدها انسان، بدرود حیات زمینی گفته و با خفتن در خاک و گذر از دریچه اتصال دنیا به برزخ، به زندگی ابدی پا گذاشتهاند. با خود میاندیشم که از این به بعد، سرنوشت فرشتگانی که تاکنون وظیفه ثبت اعمال این انسانها را بر عهده داشتهاند، چه میشود؟ خبرنگار ایکنا از اصفهان پاسخ این پرسش را از پژوهشگری قرآنی، اهل شهرستان کاشان جویا شده است. علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث مطالبی مبسوط در این زمینه بیان کرده که بخش اول و دوم آن در روزهای گذشته با عناوین «سرنوشت دو فرشته کاتب اعمال بعد از مرگ انسان» و «فرشتگان کاتب؛ حافظ انسان در زمان حیات» منتشر شده است و اکنون بخش پایانی این گفتوگو تقدیم خوانندگان میشود.
ایکنا ـ در قسمت قبل درباره ثبت اعمال با سه واژه «کتب»، «استنساخ» و «لقی» صحبت به میان آمد. تفاوت این واژهها چیست؟
گفتیم که ثبت و ضبط فرشتگان با سه واژه «کتب»، «استنساخ» و «لقی» در قرآن مجید آمده است. (زخرف/ ۸٠، انفطار/ ۱۱، جاثیه/ ۲۸ و ۲۹، یونس/ ۲۱، یس/ ۱۲، کهف/ ۴۹، حاقه/ ۱۹ و ۲۵، مطففین/ ۷، ۹، ۱۸ و ۲٠، انشقاق/ ۷ و ۱٠ و ق/ ۱۷) در واژه کلیدی «کتب» به معنای «نوشتن» چند معنا نهفته است: ۱ ـ الزام و وجوب (بقره/ ۱۸۳) ۲ ـ حفظ و ضبط ۳ ـ ثبات و تثبیت ۴ ـ استقرار (مجادله/۲۲) ۵ ـ استناد.
دقت کنید، بهدلیل همین ویژگیهایی که در کتابت نهفته است، قراردادهای حقوقی بین انسانها مکتوب میشود تا برای طرفین الزامآور، ثابت، مستقر و محفوظ باشد و در زمان مقتضی به مثابه سند مطرح شود. واضح است که نوع کتابت فرشتگان با کتابت انسانها متفاوت است، قلم و کاغذی در کار نیست و درواقع اعمال بر صحیفه نفس و روح آدمی ثبت و در قیامت مجسم میشود: «... لا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا...؛ این چه کتابی است که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر مویی فرو نگذاشته، جز آنکه همه را احصا کرده است و در آن کتاب، همه اعمال خود را حاضر ببینند.» (کهف/ ۴۹)
از روایات برمیآید که هر انسانی دو کتاب دارد؛ کتاب حسنات و کتاب سیئات. برخی از مفسران از جمله علامه طباطبایی(ره) به استناد آیه ۲۹ سوره جاثیه که در آن به جای کتابت، واژه «استنساخ» آمده است: «... إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ ما هر چه میکردهاید، همه را درست مینگاشتیم» میگویند: «معنای کتابت فرشتگان درواقع نسخهبرداری از لوح محفوظ و کار آنان، مقابله و تطبیق است و به عبارت دیگر، نامه اصلی اعمال انسان، لوح محفوظ است (کتابُنا یعنی لوح محفوظ) و فرشتگان از روی آن استنساخ میکنند؛ چون هر حادثهای پیش از حدوثش در لوح محفوظ (امالکتاب) نوشته شده است.»
توجه کنید، استنساخ وقتی صورت میگیرد که کتابی بهمثابه اصل باشد تا از روی آن نسخهبرداری کنند و اما درباره واژه «لقی»، آیهای در قرآن وجود دارد که بر این معنای منظور نظر ما دلالت میکند: «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ؛ به یاد آورید این معنا را که دو مأمور در طرف راست و چپ انسان نشسته و اعمال او را میگیرند.» (ق/ ۱۷) تلقی و تلقن به معنای گرفتن، دریافت، اخذ و ضبط است و مراد از متلقیان، بهطوری که از سیاق آیات استفاده میشود، دو فرشته موکل بر انسان هستند که اعمال او را تحویل میگیرند و آن را با نوشتن حفظ میکنند.
ایکنا ـ موقعیت فرشتگان کاتب نسبت به انسان، زمانی که اعمال را ثبت و ضبط میکنند و نحوه عملکردشان چگونه است؟
قعید به معنای نشسته و به مفهوم ملازم است. براساس روایات، فرشته سمت راست، نویسنده حسنات و فرشته سمت چپ، نویسنده سیئات است. همچنین فرشته سمت راست، فرمانده فرشته سمت چپ به شمار میرود. جمله «عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ» بیانگر موقعیت ملئکه نسبت به انسان بهصورت تشبیه و تمثیل برای انسان است، وگرنه فرشتگان، موجوداتی مجرد هستند و سمت و جهت برای آنها معنا ندارد.
درباره چگونگی عملکرد این دو فرشته روایاتی وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم. امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالْحَسَنَةِ وَ لاَ يَعْمَلُ بِهَا فَتُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالسَّيِّئَةِ أَنْ يَعْمَلَهَا فَلاَ يَعْمَلُهَا فَلاَ تُكْتَبُ عَلَيْهِ؛ هنگامی که بنده قصد کار خوب و پسندیدهای میکند، همین که قصد مینماید، فرشته دست راست که نویسنده حسنات است، از طرف خدا مأمور است تا همین یک حسنه را در نامه اعمال این شخص بنویسد و اگر این عمل خوب را انجام داد، ۱٠ تا برایش مینویسد و اگر انجام نداد، ولی تصمیم آن را داشت و به موانعی برخورد کرد و نتوانست انجام دهد، بهدلیل قصدی که داشته، یک حسنه برایش مینویسند و اگر قصد کار بدی کرد، چیزی برایش نمینویسند و اگر آن کار بد را انجام داد، یک سیئه مینویسند.» (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۲۸)
روایت دیگری در صفحه ۴۲۹ اصول کافی آمده که مکمل روایت قبلی است و میفرماید: «يَهُمُّ الْعَبدُ بِالْحَسَنَةِ فَيَعْمَلُها فَاِنْ هُوَ لَم يَعْمَلْها كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً بِحُسْنِ نيَّتِهِ، وَ اِنْ هُوَ عَمِلَها كَتَبَ اللّهُ لَهُ عَشْرا، وَ يَهُمُّ بِالسَّيئَةِ اَنْ يَعْمَلَها فَاِنْ لَمْ يَعْمَلْها لَمْ يُكْتَبْ عَلَيهِ شَىْءٌ وَ اِنْ هُوَ عَمِلَها اُجِّلَ سَبْعَ ساعاتٍ، وَ قالَ صاحبُ الْحَسَناتِ لِصاحِبِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ صاحِبُ الشِّمالِ لاتَعْجَلْ عَسى اَنْ يُتْبِعَها بِحَسَنَةٍ تَمْحوها...؛ اگر بنده قصد کار بدی کرد، چیزی برایش ننویسند و اگر آن کار بد را انجام داد، فرشته دست راستی به دست چپی میگوید که هفت ساعت صبر کن و چیزی ننویس. اگر آن بنده حسنهای انجام داد که آن سیئه را از بین ببرد و یا استغفار کرد، آن سیئه محو میشود.» در بعضی از روایات به جای هفت ساعت، شش ساعت نوشته شده است.
علاوه بر روایات، در بعضی از ادعیه هم به فرشتگان موکل انسان و همچنین نامه اعمال او اشاره شده است. در دعای شریف کمیل آمده: «وَكُلَّ سَيِّئَة أَمَرْتَ بِإِثْبَاتِهَا الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ، الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ...؛ و ثبت كردن هر كار زشتى را به نويسندگان بزرگوار فرمان دادى، هم آنان كه به ضبط آنچه از من سر مىزند، گماشتى...» در دعای وضو میخوانیم: «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي...، اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي وَ لَا مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِي وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِي...؛ پروردگارا! كتاب و نامه اعمالم را روز قيامت در دست راستم قرار ده... بار خدایا! نامه اعمال مرا به دست چپم وامگذار و از پشت سرم تحویل نده (مانند دوزخیان) و آویختهای بر گردنم قرار مده.»
همچنین در خطبه ۱۵۷ نهجالبلاغه آمده است: «...اعلموا عبادالله، انّ علیکم رصداً من انفسکم و عیوناً من جوارحکم و حفّاظ صدق یحفظون اعمالکم و عدد انفاسکم، لاتسترکم منهم ظلمه لیل داج ولایکنّکم منهم باب ذو رتاج...؛ ای بندگان خدا! بدانید از خود شما نگهبانانی بر شما گماشتهاند و دیدهبانهایی از اعضای پیکرتان و حسابگران راستگویی اعمال شما را ثبت میکنند و حتی شماره نفسهای شما را نگه میدارند. نه تاریکی شب، شما را از آنها میپوشاند و نه درهای محکم و فروبسته، شما را پنهان میدارد...»
ایکنا ـ درباره اینکه آیا فرشتگان موکل انسان از نیات و مکنونات قلبی او هم خبر دارند یا نه، توضیح دهید.
روایات و همچنین نظر مفسران قرآن متفاوت است؛ ولی در مجموع به نظر میرسد که آنها به بخشی از نیات انسان آگاهند؛ اما از تمام آنها خبر ندارند، بهطوری که فقط خود خداوند متعال به بخشی از نیات آدمی آگاه است. قلب مؤمن، عرشالرحمن است، فرشته موکل نمیتواند به آن راه یابد و از مکنونات قلبی مؤمنانی که چنین قلوبی دارند، مطلع شود.
ایکنا ـ در قسمت پیش گفتیم که فرشتگان کاتب، حافظ انسان هستند. آیا انسانها فقط همین دو فرشته نگهبان را دارند؟
درباره تعداد فرشتگان موکل انسان نیز روایات گوناگونی وجود دارد که البته قابل جمع است. بعضی از روایات، دو فرشته با نام یا با وصف «رقیب و عتید» را تأیید میکند. تعدادی از روایات نیز چهار فرشته، دو تا در روز و دو تا در شب را تأیید میکند. این فرشتگان را ملئکه «لیلیه» و «نهاریه» گویند. ملئکه روز از اول طلوع فجر صادق میآیند و ملازم انسان هستند و ملئکه شب از اول غروب آفتاب میآیند و با انسان ملازمند تا سپیده صبح؛ هر وقت اینها میآیند، آنها میروند و برعکس.
علامه طهرانی(ره) در جلد هفتم معادشناسی، صفحات ۱۶۷ و ۱۶۸ مینویسد: «مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) که از اولیای بزرگ الهی و صاحب کتاب المراقبات و همچنین اسرارالصلوة است، میفرماید شب که انسان میخوابد، ملئکه موکل بر انسان برای نماز شب بیدارش میکنند و چون انسان اعتنا نمیکند و دوباره میخوابد، باز او را بیدار میکنند. دوباره میخوابد، باز او را بیدار میکنند. این بیداریها از روی اتفاق و تصادفی نیست، بلکه بیداریهای ملکوتی است که بهوسیله فرشتگان انجام میگیرد. اگر انسان استفاده کرد و برخاست، آنها تقویت و تأیید میکنند و روحانیت میدهند، وگرنه متأثر و کسل میشوند.» آن مرحوم میفرماید: «اگر از خواب برخاستید، آن ملئکه را که نمیبینید؛ لااقل به آنها سلام و دعا کنید، تحیت و تکریم بگویید و تشکر نمایید.»
یکی از برادران ایمانی نقل میکرد: «شبی نزدیک اذان صبح در حرم سیدالشهدا(ع) بودم و همه مردم به عبادت مشغول بودند و هر کس به کار خود بود. یکی از ارباب مکاشفه و صاحب حال که او را میشناختم، در بالای سر مطهر به تفکر و تعمق فرو رفته بود. مردم منتظر بودند تا اذان شود و نماز صبح را بخوانند. من آمدم نزد آن مرد و گفتم که آقا نماز صبح شده است؟ نگاهی به من کرد و گفت: تو کوری؟ ندیدی که ملئکه شب رفتند و ملئکه صبح آمدند؟ آن شخص مراقب متفکر راست میگوید. او میبیند؛ چون چشم ملکوتیش باز شده است. اما دیگران نمیبینند. چشم ما منحصر به این دو چشمی نیست که در کاسه سر انسان است. این چشم، مُلکی است. انسان چشم ملکوتی هم دارد که بهواسطه آن میتواند با موجودات عالم معنا و فرشتگان ارتباط پیدا کند.»
ایکنا ـ آیا همه فرشتگان کاتب در یک مرتبه وجودی هستند؟
از روایات و همچنین بیانات مفسران برمیآید که درجات فرشتگان موکل انسانها با همدیگر تفاوت دارد، بهطوری که هرچه انسان از نظر تقوا، تهذیب، تزکیه نفس و درجات معنوی برتر و بالاتر باشد، فرشتگان موکل او هم در مقایسه با سایر فرشتگان برتر و بالاترند و از آنجایی که مقام برخی از انسانها از مقام فرشتگان بالاتر است، مأموریت فرشتگان موکلشان محدود میشود و از آن پس، ثبت و ضبط اعمالشان با خود ذات اقدس الهی است.
علامه طهرانی(ره) در جلد هفتم معادشناسی، صفحه ۱۶۵ در این خصوص مینویسد: «برای اینکه انسان در مرحله صعود و در مقام قرب به جایی میرسد که هیچ موجودی نمیتواند از او بالاتر باشد، حتی ملئکه مقرب، گویند که انسان اشرف مخلوقات است؛ آن انسانی که در مقام تذکیه، تزکیه و تهذیب به جایی رسیده که دیگر از حیطه علم و قدرت ملئکه بالاتر آمده و میان او و ذات اقدس پروردگار هیچ حجاب و فاصلهای نیست. در آنجا فرشتهای توان ورود ندارد. اندیشه و خاطره، علم و سعه قدرت مَلَکی راه ندارد که آن دقایق خلوت مؤمن را با حضرت حق ثبت و ضبط کند. در روایات، معصومین(ع) فرمودهاند: لی مع الله حالات لا یسعها ملک مقرب؛ برای هر یک از ما حالاتی است که آن حالت در گنجایش هیچ فرشته مقربی نیست و ادراک عالی و فکر بلندپرواز هیچ مَلَکی قدرت ندارد آن حالت را ادراک کند.»
ایکنا ـ آیا فرشتگان کاتب غیر از اینکه حافظ انسان هستند، نقش دیگری هم دارند؟
نقش دیگر فرشتگان موکل انسان در آیه ۲۱ سوره ق آمده است: «وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ؛ هر فردی که به عرصه قیامت میآید، یک نفر از پشت سر او را میراند و یک نفر هم گواه اوست.» برخی از مفسران این دو فرشته را همان دو فرشته موکل یعنی رقیب و عتید در آیه ۱۸ همین سوره میدانند: «مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» و برخی از مفسران هم این دو فرشته را غیر از آن دو به حساب میآورند.
علامه طباطبایی(ره) در جلد ۱۸ المیزان و در ذیل همین آیات مورد بحث ما روایاتی آورده است، از جمله روایتی از رسول خدا(ص) نقل میکند که میفرماید: «خدای تعالی دو فرشته بر انسان موکل میکند تا حسنات و سیئاتش را ثبت کنند و این دو فرشته همچنان هستند تا آنکه مرگ آن بنده فرا میرسد. آن وقت دو فرشته نویسنده به بالا میروند. فرشته موت میآید تا جان او را بگیرد و چون او را داخل قبر میکنند، دوباره جانش به کالبدش برمیگردد و دو فرشته قبر او را میآزمایند و چون روز قیامت شود، دو فرشته نویسنده حسنات و سیئات دوباره به سراغش میآیند و نامه عمل او را باز میکنند، به گردنش میافکنند و همچنان با او هستند. یکی در مقام سائق و دیگری شهید تا به عرصهاش میرسانند. آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: به درستی که امری عظیم در پیش رو دارید، امری مافوق قدرتتان؛ از خدای عظیم استقامت بجویید.»
صاحب تفسیر مخزنالعرفان در جلد ششم، صفحه ۲۸۰ با نقل اقوال گوناگون درباره سائق و شهید در آیه مورد بحث مینویسد: «شاید مقصود همان دو فرشته رقیب (به معنای مراقب) و عتید (به معنای کسی که آماده انجام کار است) باشد، بهطوری که در دنیا با او بودند و اعمالش را ضبط میکردند، در قیامت هم با وی همراهند.»
مرحوم ملا فتحالله کاشانی(ره)، صاحب تفسیر منهجالصادقین در جلد نهم، صفحه ۱۳ مینویسد: «سائق در این آیه یعنی فرشتهای که بنده را به موقف حساب میراند و میتواند همان فرشتهای باشد که سیئات را در دنیا ضبط میکرده؛ یعنی عتید که در سمت چپ انسان بوده است. شهید که در قیامت گواهی میدهد، میتواند همان فرشتهای باشد که در دنیا حسنات را ضبط میکرده؛ یعنی رقیب که در سمت راست انسان است.»
ایشان این احتمال را هم داده است که سائق و شهید هر دو یک فرشته باشند و یا اینکه سائق، قرین او در دنیا و شهید، اعضا و جوارح انسان باشد. روایتی از امسلمه هم آوردهاند که حضرت رسول(ص) فرمود: «مراد از سائق در این آیه، من هستم و مراد از شهید، علی بن ابیطالب(ع) است.»
یکی دیگر از مأموریتهای فرشتگان موکل در روایتی از رسول اکرم(ص) آمده که در جلد نهم تفسیر مجمعالبیان طبرسی(ره)، صفحه ۲۱۶ ذیل آیه ۱۷ سوره ق و همچنین جلد نهم تفسیر منهجالصادقین ملافتحالله کاشانی(ره)، صفحه ۱۲ و ذیل همین آیه نوشته شده است: «و عن انس بن مالک قال، قال رسول الله(ص): انّ الله تعالی و کّل بعبده ملکین یکتبان علیه، فاذا مات قالا یا ربّ قد قبضت عبدک فلاناً، فَاِلی اَین؟ قال: سمائی مملوءه بملائکتی یعبدوننی و ارضی مملوءه من خلقی یطیعونی، اذهبا الی قبرعبدی، فسبحانی و کبرانی و هلانی، فاکتبا ذلک فی حسنات عبدی الی یوم القیامه؛ انس بن مالک از حضرت ختمی مرتبت(ص) روایت کرده که خداوند دو فرشته را بر بندهاش میگمارد تا آن دو فرشته برای بندهاش بنویسند. آنگاه که بنده (از بندگان مؤمن) میمیرد، آن دو فرشته میگویند که بار پرودگارا! روح فلان بنده قبض شده است. ما به کجا برویم؟ خطاب میآید که آسمان و زمین من، مملو است از فرشتگان، آدمیان و پریان و همه به عبادت من مشغولند. شما نیز بر سر قبر آن مؤمن بروید و به تسبیح، تکبیر و تهلیل من مشغول شوید و ثواب آنها را تا روز قیامت در نامه حسناتش بنویسید.»
ایکنا ـ با عرض سپاس از زمانی که به این گفتوگو اختصاص دادید، برای سخن پایانی اگر مطلبی هست، بفرمایید.
در پایان این گفتوگو که چهلمین مصاحبه قرآنی اینجانب با خبرگزاری ایکنای اصفهان است، لازم میدانم منابعی را که در این بحث از آنها بهره بردم، معرفی کنم. این منابع عبارت است از قرآن مجید، تفسیر مجمعالبیان طبرسی(ره)، تفسیر منهجالصادقین ملافتح الله کاشانی(ره)، تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره)، کتاب معاد شهید آیتالله دستغیب(ره)، کتاب نور ملکوت قرآن علامه طهرانی(ره)، تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی، تفسیر مخزنالعرفان بانو امین(ره)، تفسیر اطیبالبیان آیتالله طیب اصفهانی(ره)، کتاب معادشناسی علامه طهرانی(ره) و کتاب تفسیر سوره زلزال آیتالله نجفی کاشانی(ره).
زهراسادات محمدی
انتهای پیام