سودابه امینی، مدیر کل آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره ادبیات عامهپسند گفت: هر نوع ادبیاتی پیش از آن که با مخاطب خود تعریف شود با پدیدآورندهاش تعریف میشود. این سؤالات که ادبیات چه کارکردی دارد؟ پیام آن به جامعه مخاطبان چیست؟ چه تغییری در شیوه تفکر مردم (مخاطبان) ایجاد میکند؟ به مبدأ آن یعنی ذهن و زبان پدیدآورنده بستگی دارد. البته در جامعه پدیدآورندگان ادبیات همواره با نخبگان و شاهکارآفرینان سروکار ندارید.
وی افزود: در این بحث چند سؤال مهم مطرح است؛ اول این که آیا نخبگان ادبی ما باید از حیطه ادبیات عامهپسند فاصله بگیرند؟ و چون نخبه هستند باید فقط شاهکار بیافرینند؟ روشن است که نباید حق خلق اثر برای مخاطب خاص و عام را برای هر نویسندهای قائل باشیم.
امینی درباره اینکه مخاطبشناسی و نقد آثار ادبی و هنری تا چه اندازه برای ما (به عنوان دستاندر کار تولید اثر) اهمیت دارد، بیان کرد: به نظرم هیچ تلاشی برای شناخت مخاطب و تعریف شاخصهای ادبی برای جامعه مخاطبانمان نکردهایم. نکته دیگر اینکه نباید ادبیات عامهپسند را با ادبیات غیرفاخر یا ادبیات زرد یکی بدانیم، مرز این دو را نیز باید مشخص کنیم و آنها را در یک طبقه جای ندهیم.
این شاعر و نویسنده در ادامه گفت: در این سالها چه تلاشی برای تربیت نویسنده و حمایت از نویسندگان کردهایم، تقریباً هیچ مجالی به نویسنده ندادهایم تا خود او قلم خود را متناسب با جامعه مخاطبان بشناسد. این که در حال حاضر قلم کدام نویسنده از کدام کشور در جامعه ما خریدار و خواننده دارد، مربوط به آشفته بازاری است که بر جهان متن و جهان مخاطب حاکم است.
وی با بیان اینکه در ایران نویسندگان خوبی وجود دارد که با مشکلات جدی برای خلق و ارائه اثر به مخاطب خاص روبهرو هستند، بیان کرد: شاهکارها از سوی مخاطب عام و خاص هم تجلیل میشوند و هم خوانده میشوند. هر اثر فاخر به سرعت جای خود را در جامعه مخاطبان باز میکند.
امینی تصریح کرد: مشکل جامعه ادبی ما این است که راههای معرفی آثار فاخر به مخاطبان را محدود کردهایم. میتوانیم مجله تلویزیونی داشته باشیم و آثار فاخر هر ماه را در تلویزیون به مردم معرفی کنیم. در شبکهای به نام شبکه کتاب، میتوانیم جلسات نقد کتاب داشته باشیم. گزارشهایی از شهر کتاب و جلسات کتاب را ارائه دهیم.
وی مشکل جدی ادبیات را در نبود برنامه جدی برای ارتقا سطح سلیقه مخاطبان دانست و افزود: همه چیز برای ما مفهوم علیالسویه دارد و کاری جدی در این زمینه ارائه نکردهایم و نداریم؛ نه کتابشناسی، نه نقد، نه نشست میان مخاطبان و پدیدآورندگان، نه نشریات کتابمحوری که شناخت، ذائقه و سلیقه مخاطبان را تعیین کند.
این شاعر و نویسنده ادامه داد: یک پرسش مهم من این است که چرا شاهکارها عامهپسند نیستند، مگر شاهکار نمیتواند مخاطب عام داشته باشد؛ سعدی، فردوسی، حافظ و مولانا هم شاهکارند هم عامهپسند. اگر کمی برای تربیت عوام وقت و هزینه صرف کنیم، عوام را تبدیل به خواص میکنیم. پس تربیت مهم است.
امینی با تأکید بر تغییر مخاطبان گفت: کودکان شاهنامهخوانی را میشناسم که رفتارشان با زبان صحیحتر از رفتار دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی است و این حاصل شناخت، تربیت و نوع جهانبینی است. این کودکان با مربی به سراغ شاهنامه فردوسی رفتهاند. پس مخاطبان را میتوان تغییر داد. نکته مهم اینکه نباید جامعه مخاطبان را در طبقات عوام و خواص فریز کرد.
وی تصریح کرد: علاقه به کتاب را باید از کودکی در افراد ایجاد کرد. شناخت سره از ناسره از سوی مربی یا نهاد و مرجعی که میتواند به جای مربی باشد، مثل نشریات معتبر نقد که متأسفانه در حال حاضر انتشار نمییابند. یا برنامه فاخر تلویزیونی که با حضور نویسندگان و ناشران و مخاطبان کتاب تهیه میشود به این مهم پرداخت. یک نقیصه مهم در این زمینه این است که مخاطبان کتاب را جدی نمیگیریم و همین موضوع به اقتصاد نشر لطمه میزند.
انتهای پیام