به گزارش
ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین سيد ابوالفتح دعوتی، نويسنده و قرآنپژوه، طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، به پیشینه تاریخی تأسیس دانشگاهها و بررسی همگرایی حوزه و دانشگاه در پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت که در ادامه متن آن از نظر میگذرد؛
دولتهای اروپایی بعد از آنکه به قدرتی نظامی تبدیل شدند و بسیاری از سرزمینها را تصاحب کردند، در کنار حملات نظامی و کشتار مردم، در اندیشه نفوذ فرهنگی نیز برآمدند و در این راستا به اندیشه تأسیس مدارس و سپس دانشگاهها افتادند.
این تصمیم یک تصمیم همگانی بود، که از مصر، ترکیه و لبنان شروع شد و در ایران و افغانستان نیز تکرار شد. تعلیم برخی علوم بهانه بود و هدف اصلی، زدودن دین از دانشگاهها بود که این کار از سوی مهرههای مزدور آنان یعنی همان حاکمانی که از طرف آنان آمده بودند شروع شد.
اسپانیاییها به یک نوع، فرانسویها به یک نوع بسیار شنیع و انگلیسیها نیز به نوع دیگر وارد این کارزار فرهنگی شدند. در ایران نیز بیگانگان به اهداف خودشان رسیدند و تقریباً دردانشگاهها خبری از دین و نماز و روزه و اعتقادات نبود. در نیروهای نظامی نیز عداوت با آداب و رسوم دینی یک برنامه دائمی بود.
آنان در کنار ترویج دینزدایی در دانشگاهها، به منزوی ساختن حوزه نیز پرداختند و در اواخر دوره پهلوی اول، مساجد تعطیل و مراسم دینی به کلی ممنوع شد و عزاداری برای شهدای کربلا اکیداً و رسماً غدقن شد.
ولیکن آن طور که حضرت موسی(ع) در دربار فرعون بزرگ شد و به یک جریان ضدفرعونی تبدیل شد، در ایران هم در دانشگاهها، نهادهای اسلامی برغم فشار نظام دیکتاتوری و ضد دینی روئیدن گرفت و در آغاز نهالهای کوچک روئیدند و سپس این نهالها به درختی بزرگ و فراگیر تبدیل شدند و ظلم و خیانت و جنایت و مزدوری نظام به جایی رسید که خطرات دانشجویان شکفتن گرفت و به طور خودجوش در برابر نظام دیکتاتوری ایستادند.
در عین حال از همان حوزههای منزوی شده که تبلیغات فراوانی بر ضد آنان انجام گرفته بود و عدهای آنان را مرتجع و عقب افتاده میشمردند و گروهی آنان را مزدوران سلاطین میدانستند، نهالهای خروش و فریاد و انتقاد روییدن گرفت و سرانجام فریادگری عظیم در برابر نظام شاهنشاهی مزدور و خیانتکار و دین ستیز قیام کرد و هم دانشگاهیان و هم حوزویان به این فریاد لبیک اجابت گفتند و از پیوستن این دو ثقل بزرگ به نام مهاجران و نصرت مردم و بازاریان به عنوان انصار، انقلابی بزرگ به وقوع پیوست و هوادار مظلومان در برابر مستکبران و چپاولگران گردید و خروشی نه در ایران که در جهان اسلام و نه در جهان اسلام که در سراسر ملتها پدید آورد. «فبهت الذی کفر(بقره 258)».
جهان مستکبران و چپاولگران و ملحدان که روزگار دین و شریعت را پایان یافتند پنداشته بودند مات و مبهوت شدند و میدانیم که هیچ پیامآوری نیامد مگر اینکه مستکبران آن را انکار کردند و در برابر آن ایستادند و البته راه به جایی نبردند و خداوند مؤمنان را در همه این حرکتها به کافران پیروز داشت.
منظور اینکه همراهی حوزه و دانشگاه یک حرکت خودجوش بود و قبل از آنکه نظام جمهوری اسلامی شکل بگیرد این همراهی و همکاری شکل گرفت. از همان آغاز هم گروهکها و احزاب که هنوز نگاهشان به مستکبران نگاه عبد ذلیل به ارباب خدایگونه بود به کارشکنی پرداختند و فتنههایی به راه انداختند، ولی هر گاه آتش افروختند، خداوند آن را خاموش کرد.
انتهای پیام