به گزارش ایکنا، در هفته گذشته دروس خارج فقه و تفسیر و همچنین نشستهای علمی در حوزه علمیه برگزار شد که این رویدادها تحتالشعاع نشستهای گرامیداشت آیتالله مصباح یزدی بود. در ادامه مروری بر مهمترین رویدادهای هفته در حوزه علمیه میکنیم. برای مشاهده متن کامل اخبار بر روی تیتر خبرها کلیک کنید؛
سخنان حجتالاسلام کاظم صدیقی در نقل کرامت آیتالله مصباح یزدی در صداوسیما، واکنشها و اظهارنظرهای متعددی را در فضای مجازی و برخی رسانهها در پی داشت. علاوه بر طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی، بسیاری از روحانیون در صدر این انتقادات بودند. برخی با گفتوگو یا نگارش یادداشت تفصیلی به تحلیل این ماجرا پرداختند و به تبعات و پیامدهای این سخنان اشاره کردند. برخی نیز با اشاره و کنایه و حتی چاشنی تمسخر پا را فراتر گذاشتند و با اشاره به جایگاههای حقوقی حجتالاسلام صدیقی در تریبون نماز جمعه تهران و مدیریت حوزه علمیه از عواقب ترویج این نوع نگرش دینشناسانه در جامعه انتقاد کردند.
یکی از نکاتی که در این اظهارنظرها مطرح شده است، تبعات و ضربههای منفی این سخنان به اسلام و هتک هویت عقلانی آن، ضربه به میراث علمی و فلسفی آیتالله مصباح یزدی و در نهایت ضربه به باورهای دینی مردم است. برخی از منتقدان با بیان اینکه آیتالله مصباح یزدی نیازی به این قدسیسازیها ندارند، تأکید کردند که ایشان فیلسوفی عقلگرا بودند که از طریق کتابها، سخنرانیها و فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و علمیشان برای همه شناخته شدهاند، ولی این گونه بیان کرامت به ایمان مردم و به ویژه جوانان لطمه میزند.
از سوی دیگر نوک پیکان برخی انتقادات به سمت عملکرد صداوسیما در پخش خرافات و سکوت علمای دین نشانه رفته بود و این اقدام صداوسیما و عدم تصحیح و واکنش علما ابراز تعجب و نارضایتی کردند؛ چراکه پخش زنده این سخنرانیها از رسانه ملی که تمام دنیا آن را مشاهده میکنند، دستآویزی برای رسانههای معاند و تخریب باورهای دینی میشود.
در پی این واکنشها حجتالاسلام صدیقی در مراسم بزرگداشت حکیم مجاهد آیتالله مصباح در مسجد جامع قلهک، اظهار کرد: من از روح بلند این آقا، این علامه و این ولیالله عذرخواهی میکنم. از خانواده معزز ایشان عذرخواهی میکنم. از مؤمنانی که دلی با ما روضهخوانها دارند و سالیان سال با ما بودند و امروز شاهد این طوفانها هستند از همه، با همه وجودم عذرخواهی میکنم. اولاً جا نداشت که من کرامت آیتالله مصباح را در چنین چیزی بگویم. ثانیاً مطلب شاید خیلی دقیق نبود و غسال شاید دقیق نبوده، نقل شد و من هم نقل را نقل کردم و از این نقل شرمندهام، از خدا شرمندهام، از مؤمنانی که ما گاهی باعث میشویم به شما زخم زبان بزنند شرمندهام. از امام زمان و رسولالله عذر میخواهم.
وی افزود: مطلب دقیق نبوده و شاید غسال توهمی برایش پیش آمده، البته کرامت ایشان کتابهای ایشان است، سخنان ایشان، عمل صالح، فرزندان صالح و... است. کرامت ایشان این است که با فیلسوف بودنش، با علامه بودنش، با فقیه بودنش و با شهرت جهانیاش در برابر نایب امام زمان خود را از یک سرباز کوچکتر میبیند. اینها کرامت است، این ایثارها، تواضعها کرامت است و ما اشتباه کردیم که آن را به عنوان کرامت گفتیم.
سرویس معارف خبرگزاری طبق روال هر هفته به پوشش جلسات درس تفسیر حوزه علمیه پرداخت.
امام سنجش دینداری و کفر افراد در دنیا و قیامت است
آیتالله محسن فقیهی، ۲۰ دی، در ادامه مباحث تفسیری سوره بقره به آیه ۱۲۴«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» اشاره کرد و گفت: خداوند اولیاء و انبیاء خودش را امتحان میکند و این ابتلائات سبب ترفیع درجه آنان است لذا در طول زندگی انبیاء و ائمه(ع) شاهدیم که ابتلائات دشواری داشتند. یکی از انبیائی که امتحانات زیادی را پشت گذراندند حضرت ابراهیم(ع) بود که به مسئله عمویش آذر، برخورد با بتپرستان و افتادن در مهلکه آتش و ... مورد آزمون قرار گرفت.
آیتالله فقیهی تصریح کرد: در این آیه شریفه بیان فرموده که ابراهیم با مطالب، حقایق و کلماتی امتحان شد و در آن سرافراز بود و نه اینکه قبول شد بلکه بالاترین رتبه را گرفت و به مقام امامت رسید در حالی که برخی در امتحان رفوزه میشوند. حضرت ابرهیم(ع) از خداوند میپرسد که آیا ذریه و فرزندان من هم به مقام امامت میرسند، خداوند با صراحت فرمود که امامت به افراد ظالم نمیرسد. از نکات دیگر آیه این است که واژه ربه که فاعل است مؤخر از مفعول یعنی ابراهیم آمده است؛ این تقدیم نشانه شرافتی است که برای ابراهیم(ع) تصویر شده زیرا آن حضرت قرار است تا در ابتلاء و امتحانات بسیار بزرگ سربلند بیرون بیاید.
معنای تعلیم در آیات خلافت حضرت آدم
جلسه تفسیر آیتالله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره، ۲۳ دیماه، در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه اظهار کرد: کریمه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» تعلیل جعل خلافت است و به عبارت بهتر، انگیزه گفتوگوی حضرت حق با فرشتگانی است که جز عبادت و اطاعت کار دیگری ندارند. خلیفه هم از خلافت کلیه شروع میشود، تا خلافتهای دیگری که مطرح است؛ لذا برخی انسانها فقط ملحوق به خلافت هستند و مسبوق به خلافت نیستند، مثل خلافت پیامبر(ص). این وجود مقدس ملحوق به خلافت هست، ولی مسبوق به خلافت نیست. برخی هم مسبوق به خلافت هستند و ملحوق به خلافت نیستند، مثل آخرین شخصی که میخواهد خلیفه شود. بعضی از اینها هم ملحوق به خلافتند و هم مسبوق به خلافتند و آن جناب آدم است. میخواهم بگویم عنوان تعلیم در آیه که به آدم تعلق گرفته است، به عنوان سرحلقه اتصالیه خلافت مسبوقیه و خلافت ملحوقیه است. پس رسول مکرم اسلام(ص) ملحوق به خلافت هست، ولی مسبوق به خلافت نیست.
وی ادامه داد: نکته مهم دیگری که اینجا مطرح است واژگانی است که در آیه هست. اولین واژه «تعلیم» است. علم به معنای آگاهی است؛ اما تعلیم آگاهکردن دیگران است و به عبارت بهتر، نشر علم «تعلیم» است. خود باب تفعیل مفید تدریج هم هست. درباره واژه «آدم» یک احتمال این است که این واژه «عبری» باشد، «عربی» نباشد. همچنین به اولین کسی که گوشه سفره را میگیرد و میاندازد تا مهمانان سر سفره بنشینند «ادیم» میگویدند. اگر این طور باشد میتوانیم بگوییم آدم را آدم نامیدند، چون اولین نقطه پهن خلافت و نشر و بسط آن است. دحوالارض بسط جسمانی زمین است، اما آدم، بسط حقیقی زمین است. کلمه «اسما» جمع «اسم» است. اسم از سموّ یا وسم است. اگر از سموّ باشد به معنای رفعت و بلندی است، اگر از وسم باشد به معنای نشانهگذاری است. در فارسی ما نام را چیزی میدانیم که خصوصیت طرف را بیان کند.
مراد از نور خدا، نور وجودی برای همه مخلوقات است
آیتالله مهدی هادوی تهرانی، ۲۲ دیماه در ادامه مباحث تفسیری سوره مبارکه نور به آیه ۳۵ «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» اشاره کرد و گفت: نام این سوره برگرفته از واژه نور برای خداوند در این آیه است؛ در این آیه به موضوع خداشناسی پرداخته که از دشوارترین مفاهیم است؛ مثلاً انسان زمانمند و مکانمند است، اما زمان درباره خداوند معنایی ندارد یا میگوییم خداوند بینیاز است که تبیین این مفاهیم دشوار است.
وی با بیان اینکه نور خودش آشکار است و مابقی اشیاء را آشکار میکند، افزود: لطافت بحث در این است که اشیاء پیرامون ما وجود دارند، اما نور آنها را آشکار میکند و اگر نور نباشد، دیده نمیشوند؛ ولی در مورد خداوند این مسئله درست نیست، زیرا وجود مخلوقات از نور خداوند است. ما درکی از نور خداوند جز با بهره بردن از تمثیل نداریم. خداوند صرفاً «ظاهر بذاته و مظهر بغیره» یعنی آشکار ذاتی و آشکارکننده دیگران نیست، بلکه مخلوقات، جز خدا چیزی نیستند و وجودی ندارند، نه اینکه هستند و ما آنها را نمیبینیم؛ نور در این آیه، نور وجود و اصل هستی است.
نشستهای علمی در این هفته طبق روال هر هفته برگزار شد، اما بررسی ابعاد شخصیتی آیتالله مصباح از مهمترین عناوین این نشستها بود. در ادامه مروری بر برخی از این نشستها داریم؛
علامه مصباح؛ از انتقاد به تجددگرایی مسئولان تا اعتقاد به اصالت فرهنگی
مراسم بزرگداشت آیتالله مصباح یزدی، ۲۴ دیماه از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و با حضور عطاءالله رفیعی آتانی، دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، موسی نجفی، استاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حجج اسلام محمدجواد نوروزی و مهدویزادگان از استادان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
موسی نجفی در این مراسم با اشاره به شخصیت تمدنی آیتالله مصباح، گفت: تاریخ به ما آموخته است که هر فردی که بیشتر مورد هجوم بوده است، بیشتر در جامعه اثرگذاری داشته است؛ مثلاً به علامه مجلسی تاخت و تاز زیادی در زمان خودش شده و عمدتاً کلیدواژه مخالفان هم اتهام تعصب و افراطیگری است. هرقدر به دهه چهارم و پنجم انقلاب نزدیک شدیم، حملات بیشتری به علامه مصباح شد، زیرا مباحث سیاسی ایشان بیشتر به سمت مسائل فکری و علمی رفت و بر مبنای فلسفه اسلامی شکل گرفت.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین داود مهدویزادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سخنانی، گفت: با ارتحال ایشان شاهد نوعی هجمه سنگین توأم با بداخلاقی و بینزاکتی نسبت به آن مرحوم بودیم و حتی اجازه ندادند این هجمه بعد از خاکسپاری ایشان باشد. یکی از افرادی که جزء گروه بدگویان به ایشان بود، یک نکته گفت و آن اینکه آقای مصباح فیلسوف مسلمی بود گرچه پای خود را از گلیم فلسفه درازتر کرد و وارد سیاست شد و خوب بود در فلسفه مانده بود و تدریس میکرد.
مهدویزادگان با اشاره به وظیفه فیلسوف، بیان کرد: آنچه در مورد کار فیلسوف اتفاق نظر است، این است که فلاسفه تلاش میکنند تا حقایق اشیاء را به نحو کلی و نه جزیی استدلال کنند. به نظر بنده این حداقل وظیفه فیلسوف است و وظیفه اصلی او حفاظت از حقیقت و عدم اجازه مخدوش شدن آن است. در این مفهوم فیلسوف در مدرسه خود نمینشیند و کنج انزوا نمیگیرد، بلکه وارد جامعه و سیاست میشود و سراغ مردم میرود. در این معنا، تعهد یک فیلسوف شکل میگیرد تا حقایق در ذهن مردم مخدوش نشود.
نقش آیتالله مصباح در تقویت نقد عالمانه و دفع گرایشهای افراطی
آیتالله محمود رجبی، عضو شورای عالی حوزه و قائم مقام مؤسسه امام خمینی(ره)، ۲۱ دیماه، در مراسم بزرگداشت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی که در دانشگاه قم برگزار شد، گفت: یکی از عرصههای فعالیت ایشان، فعالیت علمی در حوزه علوم انسانی و وحدت میان حوزه و دانشگاه بود؛ کسانی که قبل از انقلاب را به خاطر دارند میدانند که رژیم گذشته سعی کرد هم حوزه را نسبت به دانشگاه و هم دانشگاه را نسبت به حوزه بدبین کند. قبل از انقلاب، چنان برای جدایی حوزه و دانشگاه تبلیغ شده بود که نگرش غالب آن بود که حوزه، دانشگاه را طیفی غربگرا و بدون علاقه به دین میدانست و دانشگاه هم، حوزه را متحجر، عقبمانده و مخالف علم و پیشرفت معرفی میکرد.
آیتالله رجبی با بیان اینکه افراد معدودی مانند شهید باهنر، شهید مفتح، شهید بهشتی و شهید مطهری وارد این عرصه شدند تا این بدبینیها را بزدایند، اظهار کرد: قبل از انقلاب، خواب و خیال بود که حوزه و دانشگاه کنار هم بنشینند و بحث علمی کنند، ولی علامه مصباح بعد از انقلاب فرهنگی جزء اولین افرادی بود که وارد عرصه تولید علوم انسانی اسلامی شد. علامه طرحی جامع برای این کار نوشتند و دفتر وحدت حوزه و دانشگاه در این راستا تأسیس شد که امروز در قالب پژوهشگاه فعالیت دارد.
وی بیان کرد: از طریق جهاد دانشگاهی صد نفر از استادان دانشگاه را در پنج رشته دعوت کردند و علامه مصباح به تبیین بحث برای آنها و ضرورت کار پرداختند، به گونهای که نگرش بسیاری نسبت به مجموعه حوزه و علوم انسانی تغییر کرد. نزدیک صد جلسه اساتید، سخنان ایشان را شنیدند و بحث کردند تا نوبت به نوشتن سرفصل دروس در رشتههایی چون سیاست و حقوق رسید.
ایمان از منظر قرآن همسان با علم نیست
حجتالاسلام و المسلمین مجتبی حیدری، استاد حوزه علمیه، ۲۴ دیماه در نشست علمی پژوهشی «بررسی تجربی تحول بعد عاطفی ایمان در دور کودکی و نوجوانی» به همت معاونت پژوهش و با همکاری گروه فلسفه و کلام اسلامی موسسه آموزش عالی معصومیه خواهران برگزار شد، ضمن تعریف ایمان از منظر علامه طباطبایی(ره) و شهید مطهری اظهار کرد: ایمان به خدا از مهمترین موضوعاتی است که بشر از گذشتههای دور تاکنون با آن روبرو بوده و به توضیح و تفسیر آن از زوایای گوناگون پرداخته است.
وی افزود: علامه طباطبایی معتقد است که ایمان، علم به چیزی همراه با سکون و اطمینان به آن و گره خوردن قلب بر مدلول آن است و ایمان به چیزی، با مجرد علم به آن حاصل نمیشود. قرآن کریم میفرماید: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ؛ و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند، پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود». آیات قرآن دلالت بر این دارد که ایمان همسان علم نیست و اینکه علم به خدا میتواند با ارتداد، کفر، انکار و گمراهی جمع شود.
سیدمرتضی قائل به تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت است
حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، چهارشنبه، ۲۴ دیماه در نشست علمی «دلالتهای سیاسی رساله فی العمل مع السلطان» از سلسله نشستهای کنگره بینالمللی سیدمرتضی، گفت: محتوای این رساله مبتلابه همه کسانی است که در متن حکومتهای جور مانند منطقه ما زندگی میکنند. همچنین محتوای این رساله در باب ولایت فقیه هم سخنان بسیار خوبی دارد، ضمن اینکه رساله به شکل دلالت مطابقی وارد بحث سیاست و دولت و انواع حکومت شده است.
وی با بیان اینکه دوره سید مرتضی دوره حکومت آلبویه و شیعیان بود، افزود: در سال ۱۴۱۵ قمری، برای حسین بن علی مغربی این سؤال مطرح شد که وظیفه فرد مسلمان در پذیرش مناصب حکومتهای ظالم چیست و در چه صورتی پذیرش منصب بر او واجب است؟ سید هم در جواب وی این رساله را نوشت؛ او در این نوشته درباره سلطان(کسی که قدرت سیاسی در دست اوست اعم از شاه و رئیس جمهور و ...) آورده است: نظام سیاسی دو نوع است، نظامی که بر حق و براساس رفتار، عادل است و حکومتی که مشروعیت ندارد و در رفتار هم ظالم و با شیوه متغلبانه(غلبه) به قدرت رسیده است.
لکزایی با بیان اینکه به تعبیر سید مرتضی، پذیرش مناصب حکومتی از سوی حکومت حق و عادل جایز است و حتی اگر حاکم عادل تکلیف کند، واجب هم میشود، افزود: از نگاه ایشان، کارگزار مسلمان زمانی میتواند در حکومت جور مسئولیت بپذیرد که بتواند با پذیرش منصب چهار کار انجام دهد؛ حق را برپا دارد، باطل را دفع کند، امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد. اگر او ببیند این منصبی را که حاکم جور پیشنهاد کرده، اگر نپذیرد، آن چهار کار بر زمین میماند، واجب است که بپذیرد.
روش «اقناعی» شیخ انصاری در فرآیند اجتهاد
آیتالله ابوالقاسم علیدوست در نشستی به توضیح درباره روششناسی اجتهاد شیخ انصاری و محقق آخوند خراسانی پرداخت و بیان کرد: موضوع ما روششناسی اجتهاد شیخ انصاری و محقق آخوند خراسانی است. وجه اینکه روی روششناسی انگشت گذاشته میشود روشن است؛ چنانکه دلیل اینکه از این دو شخصیت صحبت میشود پوشیده نیست. پرداختن به این دو شخصیت برای این است که این دو بزرگوار در قله فقه و اصول ایستادهاند. کتابهایشان هم در حوزهها تدریس میشود. نمیشود، استادی در اطراف این سه کتاب قدم بردارد، ولی روش این دو بزرگ را نداند.
وی افزود: سالهای ۵۹ مکاسب میخواندم گاهی حواشی مکاسب را نگاه میکردم، میدیدم بعضی از محششین مکاسب به شیخ اعتراض میکنند که این چه روش بحث است. میگفتند شما اجماع را در اصول مینشانید و توی سرش میزنید، اما در فقه از اجماع استفاده میکنید. اصلاً جای انصاف در ادله اربعه کجاست؟ در بحث «تصرف من علیه الخیار» وقتی شیخ دو صفحه بحث میکند میگوید: «انصاف این است که مسئله در غایت اشکال است». محقق ایروانی میگوید که این چه روش بحث کردن است. نکته این است که حل این پرسشها در سایه آشنایی با روش اجتهادی شیخ اعظم میسر است. البته نمیخواهم بگویم وقتی روش شیخ را شناختیم همه اینها حل میشود و اجتهاد ایشان بدون عیب است. خیر، شیخ اعظم، امام معصوم نیست. چون غیر معصوم است، هرچند شیخ اعظم است و بر قله فقه و اصول ایستاده است، اما اجتهادش اشکالاتی دارد، ولی بحث من این است که باید روش شیخ را شناخت.
این استاد سطح خارج حوزه بیان کرد: شیخ اعظم در روش اجتهادی خودش اصولی است؛ یعنی در بخش اخباریها و اصولیها، ایشان در مدرسه اصول ثبتنام کرده و درس خوانده است، اما در مدرسه اصول، ما دو مکتب عمده داریم. اخیراً دیدم برخی نویسندگان در این مورد قلم زدند. یک روش بین اصولیها روشی است که اسم آن را «روش اقناع» گذاشتیم، روش رسیدن به اطمینان و قرار. روش دوم، روش مدرسهای است؛ یعنی صغری، کبری و نتیجه. دو روش کلان با این اسم و توضیح بین عالمان اصولی وجود دارد. هر دو مکتب هم پرطرفدار هستند.
سیدمرتضی الگوی زعامت اجتماعی شیعه است
حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، عضو هیئت علمی مؤسسه تخصصی آخوندخراسانی، ۲۳ دیماه در نشست «سیدمرتضی و رهبری فکری و اجتماعی شیعه در قرن چهارم»، گفت: محققان عمدتاً در چارچوب ذهنی خود به پردازش و معرفی چهره عالمان و مفاخر شیعه اقدام کردهاند، لذا عمدتاً امثال سیدمرتضی و وحید بهبهانی و ... به عنوان متفکر و نهایتاً با تعابیر امروزی اعضای هیئت علمی و صاحب کرسی تدریس شناخته میشوند. معتقدم که ایشان جزء شخصیتهای چندوجهی بود؛ سید نه تنها صرفاً یک متفکر، بلکه به مثابه یک رهبر اجتماعی و زعیم شیعه ظهور یافته است. منزلت و جایگاه او و خضوع حکومتها در برابر وی، نشانگر یک شخصیت چندوجهی در تاریخ است که تفکر و تعلیم و تعلم فقط یک وجه از این شخصیت چندبعدی است.
الهی خراسانی بیان کرد: شیعه در قرن ۴ و ۵ از جغرافیای محدود گذشته، یعنی مدینه و بخشی از عراق فراتر رفته و حتی شاهد توسعه آن در مصر و قم و ری و ... هستیم. شیعه امامیه در اکثریت هم بودند، الا اینکه زیدیه و اسماعیلیه هم اقتدار نسبی در یمن و مصر داشتند و بغداد و کرخ هم محل فعالیت جدی شیعیان به خصوص نخبگان تشیع بوده است. سیدمرتضی شخصیتی برآمده از محیطی کاملاً شیعی بوده است و شیعیان بغداد به مدد دولت آل بویه، شعائر شیعی را در بغداد زنده کردند و عزاداری عاشورا و عید غدیر به صورت آزادانه برگزار شد تا اینکه در سال بعد به علت نزاع حنبلیها این شعائر متوقف شد، حتی گفته شده است که برخی تلاش کردند به عنوان حسبه و امر به معروف جلوی عزاداری عاشورا را بگیرند، البته معزالدوله مجدداً این جریان را برقرار کرد.
صلاحیت، شرط پذیرش مسئولیت در نظام ولایی است
حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سهشنبه، ۲۳ دیماه در نشست علمی «بنیادها و آرمانهای انقلاب اسلامی» در مؤسسه طلوع مهر، با بیان اینکه اولین شعار انقلاب اسلامی آشنایی با مقوله ولایت بود، گفت: عدل علوی همیشه در دل مردم ایران جا داشت و همه آن را قبول داشتند، اما هیچگاه برای مردم این سؤال پیش نمیآمد که چگونه عدل علوی با حاکمیت شاهان مستبد و غربزده سازگاری دارد؟ دلیل این مسئله این بود که ما ولایت اعتقادی داشتیم، اما ولایت سیاسی ما ضعیف بود.
وی با بیان اینکه ولایت الهی به معنای این است که خداوند حاکم بلامنازع و مطلق بر جهان است و هر انسان مؤمن به این ولایت باید همه برنامههای زندگی خود را از او بگیرد، افزود: این ولایت در دو بخش تکوین و تشریع است؛ ولایت تکوینی خالقیت خدا و حاکمیت او بر همه آفرینش است و ولایت تشریعی هم قراردادی است که خدا وضع کرده و بشر در عالم ذر به آن پاسخ مثبت داده است؛ البته به حکم اراده، میتواند به آن پایبند باشد یا نباشد و نتیجه کار انسان، تابع اراده اوست.
مهاجرنیا با تصحیح یک اشتباه که معمولاً از تفویض ولایت خدا بر پیامبر سخن گفته میشود، اضافه کرد: ولایت الهی قابل تفویض نیست، بلکه انبیاء مجری ولایت خدا هستند، زیرا تفویض به معنای واگذاری کامل چیزی است که چنین چیزی برای خدا ممکن نیست. خداوند پیامبران را کارگزاران دین قرار داد و بعد از خاتم پیامبران، ولایت به ائمه داده شد و ایشان مجری آن شدند.
خطبه فدکیه نماد مرزبندی میان خلافت و ولایت است
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده حوزه خواهران، ۲۳ دیماه در نشست علمی «دو بازنمایی(عاطفی و اعتقادی) از نارضایتی حضرت زهرا(س)» که از سوی این پژوهشکده برگزار شد، گفت: حدیث صحیحی از امام کاظم(ع) در کافی نقل شده که عبارت «فاطمة صدیقة شهیده» در آن به کار رفته است؛ این روایت هم به شهادت آن حضرت و هم به عصمت ایشان تصریح دارد.
وی افزود: صدیق کسی است که قول، فعل و قلب او با هم یکی است؛ یعنی رفتار و احساس او، اعتقاداتش را به صورت کامل تصدیق میکند. در ادبیات قرآنی و روایی هم هر کجا از صدیق و صدیقه استفاده شده، فقط برای افراد معصوم و پیامبران استفاده شده است، لذا مؤید عصمت حضرت است. حضرت زهرا(س) رابطه ویژهای با پیامبر داشتند. روایتی نقل شده که حسن و حسین(ع) فرزندان این امت هستند و نسبت آنها با پیامبر(ص) مانند مکان دوچشم نسبت به سر است؛ علی(ع) هم دست پیامبر هستند، ولی فاطمه زهرا همانند قلب برای جسم پیامبر است و گویا پیامبر بدون فاطمه، جسمی بیروح است؛ این تعبیر اگر مبالغی هم باشد، نشاندهنده شدت علاقه پیامبر به فاطمه است.
جامعیت و نگرش سیستمی؛ مهمترین ویژگیهای تفسیر موضوعی آیتالله مصباح یزدی
آیتالله محمود رجبی، عضو شورای عالی حوزه و قائممقام مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با ایکنا ضمن تسلیت ارتحال آیتالله مصباح یزدی گفت: آیتالله مصباح هم در تفسیر ترتیبی و هم تفسیر موضوعی، مطالبی را بیان کرده و نوشتهاند که یک جلد از تفسیر ترتیبی ایشان در آینده نزدیک منتشر خواهد شد؛ این تفسیر شامل سوره حمد و آیاتی از سوره مبارکه بقره است.
وی با بیان اینکه ایشان حداکثر تا پایان بقره را تفسیر و مانند علامه طباطبایی مابقی را رها کردهاند، افزود: در حوزه تفسیر موضوعی هم ایشان از شخصیتهایی هستند که این نوع تفسیر را با چند اصل اساسی سامان دادند که جزء امتیازات ویژه ایشان است؛ اول اینکه تفسیر موضوعی را به صورت نظاممند، سیستمی و منسجم ارائه دادهاند؛ یعنی از ابتدا طبق برنامه و نقشه حساب شده سراغ مباحث تفسیری رفته است و برای این تفسیر طرحواره داشتهاند، در حالی که وقتی از افراد دیگری که تفسیر موضوعی دارند، سؤال میکنیم، متوجه میشویم که طرح و برنامهای از قبل در ذهنشان نبوده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه این نظام موضوعات و نگاه سیستمی برگرفته از نگرش قرآنی است، تصریح کرد: در این زمینه، ممکن است یک متفکر و مفسر خودش یک طرحی داشته باشد و براساس آن طرح ذهنی و ابداعی خود سراغ تفسیر برود، اما علامه مصباح این طرح و نگرش را از قرآن گرفتهاند؛ یعنی با بررسی کل قرآن به این نتیجه رسیدهاند که قرآن یک محور اساسی به نام توحید دارد و همه موضوعات و محورهای دیگر بر مبنای توحید چیده شده است، لذا تفسیر ایشان با محوریت «الله» بنیانگذاری شده است.
سوء ظن بین فرقههای اسلامی خلاف قرآن است
آیتالله احمد مبلغی، استاد سطح خارج فقه حوزه علمیه، در گفتوگو با ایکنا، گفت: یکی از حقایق بسیار مهمی که همواره باید به آن عمیقاً توجه کرد و بر روابط میان شیعه و سنی تأثیر میگذارد و ذیل آن میتوان به ارتباطات عمیقتری در بین مسلمین دست یافت، واحدانگاری دانشهای اسلامی است. نباید دانشهای اسلامی را به تعداد فرقههای مذهبی در شیعه و سنی متعدد کنیم، زیرا نه با واقعیت تاریخی دانشها سازگاری دارد و نه انعکاس و نتایج و پیامدهای آن درست است؛ مقصود از واحدانگاری دانشهای اسلامی این است که فیالمثل فقه یک دانش است، ولی در ذیل آن مدارس مختلفی جای میگیرند؛ مدرسه اهل البیت(ع)، مدرسه رای و مدرسه حدیث؛ یعنی دانش یکی است، ولی مذاهب، مکاتب و مدرسههای فقهی متعددند؛ هر مذهب و مکتب فقهی یک دانش مجزا ندارد، زیرا اساس دانشها و اهداف در بسیاری از موارد مشترک است.
مبلغی بیان کرد: واقعیت یکی بودن دانش فقهی و تنوع و تعدد مکاتب فقهی است و این امر باعث میشود که امکان تبادل نظر در درون آن دانش بین مکاتب و مذاهب فراهم شود؛ اگر بخواهیم دلایل واحد بودن دانشهای اسلامی را برشماریم، باید به چند دلیل اشاره کنیم؛ اولاً، تفاهم و تباحث بین علمای اهل سنت با مکتب اهل بیت(ع) در دورههای نخستین و با یاران ائمه(ع) وجود داشت؛ در واقع ارتباط تفاهمی به معنای اینکه کالای علمی دوطرف تبادل و مباحثه شود؛ بنابراین اگر دانش ریشه مشترکی نداشته، دلیلی بر مباحثه، مناظره علمی و گفتوگو نبوده است.
وی افزود: دومین دلیل، تناظر است؛ به این معنا که طرح و ارائه و تبیین یک اندیشه فقهی ناظر به اندیشهای در مدرسه دیگری بوده است؛ اگر دانش یکی نبود، ارائه آن در مدرسه دیگر بیمعنا بود؛ اندیشه آیتالله بروجردی که فرموده فقه شیعه به مثابه تعلیقه بر فقه اهل تسنن بوده است، نشان از این دارد که اشتراک مکاتب فقهی زیاد بوده است. ناظر بودن اندیشهها نسبت به همدیگر هم نشانهای از وحدت دانشی است؛ وحدت دانشی به معنای وحدت فقهی نیست، بلکه وحدت دانش فقه است.
مجامع بینالمللی و حقوق بشری با عاملان جنایت علیه شیعیان برخورد کند
آیتاللّه العظمی نوری همدانی با صدور پیامی در پی كشتار مظلومانه عدهای از مسلمان پاكستان به دست افراد افراطی و تكفیری، این حادثه را به شدت محکوم کرد. متن پیام این مرجع تقلید به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
كشتار مظلومانه عدهای از مسلمان پاكستان توسط افراد افراطی و تكفیری موجب تأسف و تأثر گردید. لازم است مسئولان پاكستان و مجامع بینالمللی و حقوق بشری ضمن محكوم كردن این عمل وحشیانه با عاملان این جنایت برخورد و جلوی تكرار آن را بگیرند. اینجانب ضمن محكوم كردن این كشتار، همدردی خود را با ملّت مسلمان پاكستان اعلام میدارم.
پذیرش طلبه برای سال ۱۴۰۰ جامعةالزهراء(س) آغاز شد
نشست خبری پذیرش سال تحصیلی جدید جامعةالزهراء(س)، ۲۰ دیماه با حضور حجج اسلام والمسلمین سیدمحمود مدنی، مدیر جامعةالزهراء(س)، محمدعلی سجودی، معاون آموزشی - تربیتی و اباذر عمرانیفر، رئیس اداره سنجش و پذیرش جامعةالزهراء(س) برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی سجودی، در سخنانی گفت: پذیرش سال تحصیلی ۱۴۰۰ ـ ۱۴۰۱ از دیروز آغاز شده است و تا ۲۲ بهمنماه ادامه مییابد. آزمون ورودی هم در خردادماه سال آینده به صورت مجازی برگزار خواهد شد. الزهرا در سطح دو، سه و چهار در رشتههای مختلف پذیرش دارد و بعد از آزمون کتبی و مصاحبه، نتیجه نهایی اعلام و داوطلبان در دو نیمسال اول و دوم سال آینده پذیرش خواهند شد. پذیرش الزهراء در سطح چهار، چون برنامهها عمدتاً پژوهشی است با آزمون حضوری همراه خواهد بود.
در ادامه، حجتالاسلام اباذر عمرانیفر گفت: پذیرش الزهراء برای داوطلبان ایرانی از طریق نشانی paziresh.j.ac.ir و برای داوطلبان غیرایرانی از طریق www.j-alzahra.org به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی انجام خواهد شد. در سال قبل، از مجموع بیش از چهارهزار شرکتکننده، بیش از دو هزار نفر پذیرش شدند و امسال هم سه هزار نفر ظرفیت داریم.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مدنی، مدیر جامعة الزهرا(س)، در سخنانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره سرداران شهید مقاومت، سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس همچنین آیتالله مصباح یزدی، گفت: جامعة الزهرا(س) سه بخش عمده دارد؛ بخش حوزوی که بیش از ۲۲ هزار طلبه از ۵۰ ملیت از جمله طلاب ایرانی در این بخش مشغول به تحصیل هستند. بخش دوم بخش دانشگاهی است که دانشکده هدی با بیش از ۱۲ رشته تحصیلی، پذیرای بیش از ۵۰۰ دانشجوی خواهر است و بخش سوم هم آموزش و پرورش از پیش دبستانی تا دبیرستان است و دوهزار و ۵۰۰ نفر هم در این بخش مشغول تحصیل هستند.
مدنی با بیان اینکه بخش حوزوی بخش اصلی رسالت الزهرا(س) است، اضافه کرد: از ۱۹ دی ماه تا ۲۲ بهمن ماه زمان ثبت نام برای بخش حوزوی در نظر گرفته شده است؛ روز ۱۹ دی ماه یادآور قیام ۱۹ دی مردم قم و ۲۲ بهمن یادآور پیروزی انقلاب است. کسانی که ثبت نام میکنند در مرحله بعد در اردیبهشت ماه سال آینده باید در مصاحبه علمی و شخصیتی شرکت داشته باشند و در صورت موفقیت به الزهرا راه مییابند.
برگزاری «دوره عبقاتشناسی» در سراسر کشور
حجتالاسلام روحالله کاظمی، دبیر کنگره علامه میرحامد حسین گفت: دبیرخانه کنگره نظر به اهمیت و جایگاه کتاب عبقاتالانوار، دورههای آشنایی با این کتاب را در سراسر کشور برای علاقهمندان برگزار میکند. کتاب عبقاتالانوار یکی از آثار سترگ عرصه امامتپژوهی است که مرحوم علامه میر حامد حسین در آن به شیوه جدال احسن از آموزههای مکتب تشیع دفاع کرده و به زیباترین وجه، امامت اهل بیت پیامبر اسلام(ص) را به اثبات رسانده و شبهات مخالفان را پاسخ داده است.
کاظمی در تشریح فعالیتهای دبیرخانه کنگره علامه میرحامد حسین گفت: این دبیرخانه در راستای انجام مأموریت خود و به موازات احیای آثار متعددی از مدرسه کلامی _فقهی لکهنو، گروههای پژوهشی را در جهت شناسایی روش علامه میرحامد حسین و محتوای کتاب عبقاتالانوار سامان داده است.