به گزارش ایکنا، چهارمین نشست از سلسله نشستهای فکرت ویژه ماه مبارک رمضان با عنوان «نقش مناجات در تهذیب جامعه و دوری از طغیان» شب گذشته بیست و دوم فروردینماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین صفدر الهی راد، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
گزیده مطالب این جلسه را در ادامه میخوانید؛
مقدمه اول بحث ما این است که چه میشود انسان طغیانزده میشود. از اولین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد این تعبیر بسیار تاکیدآمیز است: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى». خداوند صریحا میفرمایند هر وقت حال استغنا به انسان دست دهد طغیان میکند. پس آنچه عامل طغیان میشود حال استغنا است. منظور از استغفنا این است که انسان تصور کند استقلالی از خودش دارد. وقتی انسان چنین احساسی داشته باشد فکر میکند هر کاری میتواند انجام دهد.
با توجه به همین مقوله خداوند در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی و فقه فردی و اجتماعی دستورالعملهایی مقرر کرده تا حال استغنا را از انسان بگیرد. هر چقدر حال استغنا از انسان گرفته شود طغیانش کمتر میشود. در جامعه جهانی چرا کشورهای مستکبر به کشورهای ضعیف ظلم و جنایت میکنند؟ به خاطر اینکه احساس استغنا دارند. نقطه مقابل استغنا حال فقر و نیاز و باور به وابستگی است. هدف آفرینش هم همین است؛ چنانکه در قرآن میخوانیم: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»، عبادت یعنی اینکه انسان به بندگی باور پیدا کند. در آیه دیگری میخوانیم: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ». چیزی که قرار است عامل دوری از طغیان شود باور به فقر و نیاز وجودی انسان است.
داستان بشر حافی را شنیدید. بشر انسان ثروتمندی بود. روزی امام موسی بن جعفر(ع) از کنار منزل او عبور کردند و شنیدند صدای آواز میآید. در همان لحظه کنیز بشر بیرون خانه بود. امام به آن کنیز فرمود صاحب خانه حر است یا عبد است؟ کنیز پاسخ داد حر است. امام فرمودند: اگر عبد بود این کارها را نمیکرد. کنیز برگشت و ماجرا را به بشر اطلاع داد. تا بشر این حرف را شنید پا به برهنه دنبال حضرت رفت و به دست و پای ایشان افتاد. در آن نقطه حال عبودیت برای بشر حاصل شد و تبدیل به یک عارف شد. پس وقتی استغنا از انسان گرفته شود، انسان طغیان را کنار میگذارد. این مقدمه اول که عامل طغیان حال استغنا است.
خداوند زمینههای مختلفی فراهم کرده تا حال استغنا از انسان گرفته شود. یکی از سرمایههایی که در تفکر شیعی داریم مناجاتهای اهل بیت(ع) است. شما از دعای کمیل و مناجات شعبانیه و دعای عرفه و بگیرید تا دعای ابوحمزه ثمالی و دعای افتتاح. وقتی محتوای این مناجاتها را میبینیم، نخ تسبیح همه این مناجات تمرین باور کردن فقر است. در همه این مناجاتها زبان گفتوگوی اهل بیت(ع)، گرفتن حال استغنا است. دعای ابوحمزه چگونه شروع میشود؟ «إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ». این خیلی پیام عجیبی است. امام از ابتدا دستش را بالا میگیرد که مرا عقوبت نکن. در ادامه مناجات عاشقانه میشود تا جایی که امام، استغنا را به نحو کامل از خود دور میکند.
وقتی انسان روزه میگیرد به سبب نیاز به آب و غذا و ضعف و گرسنگی حال طغیان را از دست میدهد. وقتی حال استغنا از انسان گرفته شود ادب انسان بیشتر میشود چون خاضعتر میشود. وقتی این عبودیت و فقر اوج پیدا میکند مردم گناه را کنار میگذارند. اختلافات بین زن و شوهر برای چیست؟ تا اوضاع شوهر خوب میشود شروع به ظلم کردن میکند و خضوع خود را نسبت به همسرش از دست میدهد.
برخی از مسئولین افراد خوبی هستند ولی تا یک پستی میگیرند نوع حرف زدنشان با مردم فرق میکند. اگر مسئول جمهوری اسلامی خودسازی نکند و این فقر را در خودش تقویت نکند برای جامعه درد سر درست میکند.
چرا اهل بیت(ع) اینقدر دوستداشتنی هستند؟ چون در مقابل مردم خاضع بودند و در میان مردم حضور پیدا میکردند. آنقدر حال استغنا از ایشان گرفته شده بود که خودشان را از همه مردم پایینتر میدانستند. یک عربی نزد امیرالمومنین(ع) آمد و گفت آیا محبت خدا درجات دارد؟ حضرت پاسخ دادند آری. مرد عرب گفت میشود درجات آن را بیان کنید؟ حضرت فرمودند یکی از درجات محبت خدا این است که انسان عمل خودش را کوچک ببیند. اگر کسی عمل خود را کوچک نبیند، خود عبادت موجب استغنا میشود. به همین جهت گفتند متناسب با ظرفیت خودتان عبادت کنید. حس استغنا گاهی به خاطر امور مادی است گاهی به خاطر امور معنوی و عبادی است.
امام فرمودند مرتبه دوم محبت این است که انسان گناه خودش را بزرگ ببینید. اگر انسان از گناه کوچک خودش خجالتزده شود، خود این امر عامل توبه و بخشایش الهی است. حضرت در فراز سوم فرمودند مرتبه سوم محبت این است که حال انسان این باشد که در دنیا و آخرت هیچ کس غیر او مواخذه نمیشود. این هم از درجات محبت الهی است. انسان اینقدر باید حال فقر و نیاز داشته باشد. وقتی حضرت این را گفت آن مرد عرب از هوش رفت. وقتی به هوش آمد به حضرت فرمود آیا مرتبه بالاتری هم هست؟ حضرت گفتند بله، هفتاد درجه بالاتر هم هست.
در دعای ابوحمزه اما سجاد(ع) به خداوند متعال میفرمایند: «وَ أَعِنِّی بِالْبُکَاءِ عَلَی نَفْسِی فَقَدْ أَفْنَیْتُ بِالتَّسْوِیفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِی». با اینکه ایشان امام معصوم است و گناه ندارد ولی چنان احساس فقر را در خودش تقویت کرده است که چنین با خدا مناجات میکند. باید مناجات اهل بیت(ع) را با این رویکرد مطالعه کنیم تا حال استغنا از ما گرفته شود.
انتهای پیام