به گزارش ایکنا، زهرا داورپناه، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، اول خردادماه در نشست علمی «تحلیل کتابِ خانم! فردا کوچ است» که در حاشیه نشست «نقد و بررسی نگاه فمنیستی در عرصه تاریخنگاری» برگزار شد، با بیان اینکه رسول جعفریان تعداد 50 سفرنامه را جمعآوری کرده است که هشت عدد آن به بانوان اختصاص دارد، گفت: سفرنامهها عمدتاً از دوره صفویه آغاز شده است و در دوره قاجار اوج سفرنامهنویسی را میبینیم زیرا هم سیّاحان اروپایی و هم ایرانیها از جمله زنان قاجار اقدام به این کار کردند.
وی افزود: اینکه گفته شده است ایرانیان تحت تأثیر اروپاییها اقدام به سفرنامهنویسی کردند، خودش محل تأمل است زیرا ما سفرنامهای مانند ناصرخسرو را داریم که برای قرون گذشته است.
داورپناه افزود: ایرج افشار در چاپ سفرنامههای سکینه سلطان(وقارالدوله) به این نکته اشاره کرده است که نویسندگی زنان ایرانی به چند مرحله تقسیم میشود؛ در دوره ناصرالدین شاه، نثر نمینوشتند و اگر بوده چیزی باقی نمانده است و عمدتاً به صورت شعر است و از مردان هم بیشتر شعر داریم و فقط خاطرات گلبدن بانو، خواهر شاه از این دوره به نثر باقی مانده البته وی ایرانی نبود ولی به فارسی نوشته است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: سال 1320 آغاز ورود زنان به روزنامهنویسی و ... است و بعد از آن زنان در هر جایی که مردان اقدام به نوشتن کردهاند، میتوانستهاند بنویسند. این سفرنامهها بسیار نثر دلپذیر و سادهای دارند و زبان آن با اینکه قدیمی است، ولی سخت نیست و در پایان هم معانی لغات را ذکر کردهاند.
داورپناه با اشاره به ایدههای این کتاب که برخلاف بینش غالب ما درباره زنان ایرانی است، بیان کرد: سکینه سلطان جزء زنان حرمسرای ناصرالدین شاه بوده است. اینکه او چه جایگاهی داشت، مشخص نیست ولی این روشن است که زن جوانی بوده و در جایی از کتاب به آن اشاره شده است زیرا یک زن 40 ساله را پیر توصیف کرده است. وقتی ناصرالدین شاه کشته شد، با رئیس تجارت شیراز و عضو وزارت خارجه آن دوره ازدواج کرد و با او راهی سفر کربلا و حج شد و سفرنامه آنها را نوشت. این سفرنامه هم به درخواست جمعی از بانوان و برای انتقال تجاربش به آنها نوشته شده است.
وی افزود: سفر همیشه جایگاه فراغتی خود را داشته است و وقتی این کتاب را میخوانیم، تازه متوجه میشویم سفر با اسب و قاطر یعنی چه زیرا این سفرها گاهی یکسال طول میکشید، به خصوص اینکه وقتی یک زن بخواهد چنین سفری را برود؛ ما عمدتاً تصور میکنیم زنان در گذشته با محدودیت شدید روبرو بودند و نمیتوانستند چنین سفرهایی را بروند ولی این سفرنامه چنین تصوری را به چالش کشیده است.
وی اضافه کرد: البته بیشتر این سفرها زیارتی بوده است زیرا در بین مسلمانان اولویت داشته است و سفر حج و کربلا در عین اینکه گرانقیمت بوده است در مواردی مانند استطاعت، واجب بوده است. در برخی نقلها آمده است در تهران و در چاپاخانهها، صیغهخانههایی هم بود و زنانی که شوهر نداشتند با اینها صیغه شده و به سفر میروند و افراد ثروتمند خودشان به سفر میرفتند.
داورپناه بیان کرد: نکته جالب در این زمینه برساخت زنان ایران از عراق و عربستان در این سفرهاست و اصطکاکها و چالشهایی که امروز هم میبینیم، در کتاب وقارالدوله وجود دارد و اینکه نوعی حالت فخرفروشی به آنها دارد که زنان آنها زیبا نیستند و از سختگیری به زائران ایرانی گلایه دارند.
وی ادامه داد: از نکات جالب فهم بیوگی و ازدواج است؛ فوت همسر و طلاق و ازدواج مجدد در این کتاب با تصور بدی همراه نیست برعکس آنچه در برخی دورههای دیگر شاهدیم، حتی زنی که همسر پادشاه بوده است بلافاصله بعد از فوت او با فرد دیگری ازدواج میکند و بد هم تلقی نمیشود و جا به جای کتاب پر از اظهار عشق و همدردی به شوهر مرحومش یعنی ناصرالدین شاه است، در حالی که نسبت به همسر فعلیش جز چند مورد ابراز علاقه و عشق نمیکند. او نسبت به ناصرالدین شاه شعر سروده و به دفعات از خرجهایی که او برای همسرش میکرده، تجلیل میکند که این نوع برخورد نیازمند تحلیل در فهم آن دوران است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: چون این سفرها طولانی و حداقل یک سال بوده است، موارد متعدد بیماری هم برای افراد رخ میداده است و نیز مراجعه آنها به اطبا؛ که فهم این مسئله در نظام سلامت آن دوره هم جالب و مهم است.
وی گفت: روایت جالب دیگر هم روایت زنان حرمسرا از حرمسرا است. ما این کلیشه را از حرمسرا داریم که تعداد زیادی زن برای برآوردن نیازهای شهوانی شاه در آنجا جمع شدهاند ولی تصویری که وقارالدوله از حرمسرا دارد، خیلی جالب است و از مهربانی شاه نسبت به زنان حرمسرا و مهربان بودن این زنان سخن گفته است و اینکه به آنها خوش میگذشته است و ناصرالدین شاه به آنها هدیه میداده است نه اینکه صرفاً نوعی رابطه مادی و شهوانی و غیرانسانی وجود داشته باشد.
داورپناه اظهار کرد: او در مطلبی بیان کرده است که خدا کشنده شاه شهید را لعنت کند که نمیتوانم او را آنی فراموش کنم و از ناصرالدین شاه با تعابیر بسیار زیبا تجلیل میکند. در هر صورت وی ازدواج مجددی دارد و جالب اینکه تصویری که ما از زنان آن دوره در نسبت با شوهرانشان مانند ترسیدن از او و اقتدار مردانه و ... داریم، وجود ندارد.
وی افزود: همچنین در نسبت این زنان با اقتصاد خانه هم مباحث قابل تحقیقی وجود دارد زیرا ما عمدتاً تصور میکنیم زنان در آن دوره دسترسی و فهمی از مباحث اقتصادی نداشتند ولی او در آخر کتابش آورده است که ما به سلامتی به خانه خودمان رسیدیم و به سلامتی شیعیان امیرالمؤمنین(ع) باید کتاب را خاتمه دهم و به ملاقات زنان بروم. او مفصلاً هزینهها و کرایههای سفر را تعریف کرده که نشانه درک او از وضعیت اقتصادی آن دوره است.
انتهای پیام