نماز ستون خيمه دين است و امام صادق(ع) نماز را مرز ايمان و کفر دانسته است بنابراين، اگر کسی بخواهد خيمهای به نام دين را برپا کند، بايد همواره در انديشه تيرک اصلی و ستونی باشد که دين بدان استوار میگردد.[1] در مورد سبک شمردن نماز گفتنی است: مراد از استخفاف به نماز و سبک شمردن آن، میتواند هر كاری باشد كه بیاهميتی نماز را برساند مانند سر وقت نماز نخواندن، در وضو و مقدمات آن دقت نكردن، اعمال نماز را صحيح انجام ندادن(مانند قرائت ذكر ركوع و سجده، آرامش) در حد بالاتر متوجه نماز نبودن و ... . از نظر اسلام نماز اهميت بس عظيمی دارد در روايات به اين تعبيرات بر میخوريم: 1- نماز: ستون و پايه استوار دين است. 2- نماز: چهره و شكل دين است.3- نماز: انسان را به خدا نزديک میكند.4- نماز: محبوبترين عمل است نزد خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: اولين عملی كه از انسان محاسبه میشود نماز اوست و اگر درست بود، به مابقی اعمال او نظر میشود و اگر نه به مابقی اعمال او نگاه نمیشود.[2] و امام باقر(ع) فرمود: اولين چيزی كه(در روز قيامت) محاسبه میشود نماز است اگر پذيرفته شد مابقی اعمال را میپذيرند(و گرنه پذيرفته نمیشود).[3] به خاطر اهميت فوق اگر انسان به نمازش اهميت ندهد از شفاعت محروم میشود البته ممكن است برخی اعمال ديگر نيز باعث محروميت انسان از شفاعت شود كه در جای خود بيان شده است. رواياتي كه در اين باب وارد شده است بسيار مفيد و باوربخش است به شرط اين كه مطالعه آنها استمرار داشته باشد و فكر كردن در آنها نيز هر روز باشد هر چند مختصر و كم. مثلا به اين دو روايت دقت شود: عن الصادق(ع) قال قال رسول الله(ص): «ليس مني من استخف بالصلوه لايرد علي الحوض لا والله؛ امام صادق(ع) فرمود كه رسول اكرم(ص) فرموده است: به خدا قسم از من نيست كسی كه نماز را سبک بشمارد و در حوض كوثر بر من وارد نمیشود».[4]
به تأخير انداختن نماز مصداق بارز سبک شمردن آن
همچنین تأخير انداختن نماز مصداق بارز سبک شمردن نماز است، «عن النبي(ص): «ما من عبد اهتم بمواقيت الصلوه و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاه من النار؛ هيچ بندهای نيست كه به وقتهای نماز (اول وقت) و حركتهای خورشيد برای نماز اهتمام ورزد مگر اينكه من سه چيز را برايش ضمانت میكنم: 1- نشاطی آرامشبخش هنگام مردن، 2- جدايی از ناراحتیها و اندوهها، 3- نجات از آتش.[5]
جا دارد در اینجا بحث را متبرک نماییم به روایتی از وجود مقدس حضرت صدیقه کبری؛ فاطمه زهرا(س) که در سوال از پدر بزرگوارشان عواقب سبک شمردن نماز را جویا میشوند و آن روایت چنین است:
«السَّيِّدُ عَلِيُّ بْنُ طَاوُسٍ فِي فَلَاحِ السَّائِلِ، أَرْوِي بِحَذْفِ الْإِسْنَادِ عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ ص وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا: أَنَّهَا سأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً ص فَقَالَتْ يَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ قَالَ يَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِي قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِي الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَالْأُولَى يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِهِ وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لَا يُؤْجَرُ عَلَيْهِ وَ لَا يَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فِي دُعَاءِ الصَّالِحِينَ وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأُولَاهُنَ أَنَّهُ يَمُوتُ ذَلِيلًا وَ الثَّانِيَةُ يَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ يَمُوتُ عَطْشَاناً [عَطْشَانَ] فَلَوْ سُقِيَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْيَا لَمْ يَرْوَ عَطَشُهُ وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يُزْعِجُهُ فِي قَبْرِهِ وَ الثَّانِيَةُ يُضَيَّقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَكُونَ الظُّلْمَةُ فِي قَبْرِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنْ يُوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ الثَّانِيَةُ يُحَاسِبُهُ حِسَاباً شَدِيداً وَ الثَّالِثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ لَا يُزَكِّيهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ.»[6]
15 بلای وحشتناک نتیجه بیاعتنایی به نماز:
روزی حضرت زهرا(س) کنار رسول خدا(ص) نشسته بودند، حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به نماز بىاعتنا هستند و نماز را سبک مىشمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟ رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىسازد: شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانى که از قبر خارج شود.
الف) اما آن شش بلایى که در دنیا دامنگیرش مىشود:
1- خداوند برکت را از عمرش مىبرد. 2- خداوند برکت را از رزقش مىبرد. 3- خداوند عزوجل سیماى صالحین را از چهرهاش محو مىکند. 4 - هر عملى که انجام مىدهد پاداش داده نمىشود. 5- دعایش به آسمان نمىرود. 6- بهرهاى از صالحین براى او نیست.
ب) اما آن سه بلایى که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
1- ذلیل از دنیا مىرود. 2- هنگام مرگ در حال گرسنگى خواهد بود.3- تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.
ج) اما آن سه بلایى که در قبر دامنگیرش مىشود:
1- خداوند ملکى در قبر براى او مىگمارد تا او را زجر دهد. 2- قبرش براى او تنگ خواهد شد. 3- گرفتار ظلمت و تاریکى قبر خواهد شد.
د) اما آن سه بلایى که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
1- خداوند ملکى را موکل مىسازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالى که خلایق تماشا مىکنند. 2- محاسبه اعمالش به سختى انجام مىشود. 3- خدا به نظر لطف به او نمىنگرد و براى اوست عذاب همیشگی.
سبکشمردن نماز؛ مانع بزرگ شفاعت
اینها مباحثی بود درباره سبک شمردن نماز اما میپردازیم به موضوع اصلی بحث و آن اینکه کسی که نماز را سبک بشمارد هرگز به شفاعت نخواهد رسید.
ادامه دارد...
«احمد گلستانی عراقی»
پینوشتها:
[1] . آثار سبک شمردن نماز از ديدگاه امام صادق(ع)، سنيه بهشتي، سایت مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
[2] . صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 208.
[3] . برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 1، ص 81.
[4] . صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 206.
[5] . الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان، الامالی، ص 136.
[6] . نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آلالبیت علیهم السلام، قم، 1408 ق، ج3؛ ص23.
[7] . کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج6، باب شاربالخمر، ص : 395.
[8] . حر عاملی، محمد بن حسن، هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، آستان قدس رضوی، مشهد، 1414 ق، ج 2، ص 11.
[9] . صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الأمالي، ص 399 / المجلس الثاني و الستون