محمد جواد گودینی، نویسنده و پژوهشگر دینی، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به بررسی حکومت شیعی حمدانی پرداخته است.
در ادامه متن این یادداشت را میخوانید:
دولت آل حمدان از حکومتهای شیعه مذهب در عصر عباسی بوده که توانست بر مناطقی از عراق و سوریه امروزی همچون موصل، حلب و ... چیرگی یافته و دوران این حکومت از سال 317 هجری تا 394 هجری به درازا کشیده شد. در این دوران، علم، فرهنگ و ادب از حمایت ویژه دربار حمدانی برخوردار گردید و به این دلیل اهمیت بسیاری در توسعه تمدن و علم در دوران اسلامی دارد. این سلسله با مذهب شیعه امامی (اثنی عشری) در سده چهارم هجری شکل گرفت و نامدارترین حاکم آن، سیف الدوله حمدانی به شمار میرود. آنان بر شمال بین النهرین و قسمتهایی از شمال سرزمین شام فرمانروایی داشتند؛ این مناطق هم اکنون در میان کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و لبنان تقسیم شده است. (تاریخ حمدانیان و فاطمیان، ص17- 13).
حمدانیان از سال 260 هجری پس از آنکه نقش مهمی در رویدادهای سیاسی آن دوران در موصل ایفا نمودند، برای استقلال از خلافت عباسی (که دوران اقتدارش به سر رسیده بود) در تلاش بودند و به دلیل ضعف خلافت دودمان عباسی، توانستند به آرمان خویش دست یابند. حمدانیان، دولتی مستقل از خلافت عباسی را در حلب (و منطقه وسیعی از شام؛ مرزهای حکومت بیزانس) تشکیل دادند که تنها خطبه به نام خلیفه خوانده میشد و در امور دیگر مستقل عمل میکرد. خلافت عباسی نیز به همین مقدار خشنود بود؛ چرا که حمدانیان خطر بیزانس (روم شرقی) را از خلافت دور میکرد. (تاریخ الدول المستقله فی الشرق عن الخلافه العباسیه، ص21).
تاریخ تاسیس حکومت حمدانیان بر موصل را باید از سال 293 هجری (905 میلادی) دانست؛ زمانی که مُکتَفی خلیفه ی عباسی، ابوالهیجا عبدالله بن حمدان را به عنوان استاندار سرزمین موصل گمارد و از این رو میتوان او را بنیانگذار این سلسله مهم در مناطق غربی خلافت عباسی دانست. نامورترین فرمانروای حمدانی، سیف الدوله است که از شهرت بسزایی در میان امرای عرب برخوردار است. وی که نامش «علی بن عبدالله بن حمدان بن حارث تغلبی» بود، به سال 301 هجری در خاندان حمدانی دیده به جهان گشود. پدرش عبدالله بن حمدان (ابوالهیجاء) از فرمانداران فارس و موصل به شمار میرفت و از شدت دلاوری، او را ابوالهیجاء [یعنی پدر جنگ] مینامیدند.
وی با کمک برادرش سعید الدوله توانست بغداد را تا اندازهای تحت استیلای خود در آورده و دوران نفوذ آل بویه بر خلافت را کاهش دهد. اما این دو برادر، خلیفه بغداد را بر کنار نکردند. خلیفه عباسی که از قدرت این دو برادر شجاع نگران بود، با کمک آل بویه علیه این دو برادر توطئه ای را ترتیب داد و توانست آن دو نفر را از بغداد کوچ دهد. ابوالهیجاء نزدیک موصل به قتل رسید و پس از قتل وی، پسرش ناصر الدوله [برادر بزرگتر سیف الدوله] با کمک عمویش سعید الدوله به قدرت رسید. طبق برخی نقل های تاریخی، سعید الدوله در نبرد کشته شد و به گفته برخی از مورخان، توسط ناصر الدوله به قتل رسید. (الرائد فی الأدب العربی، ج1 ص404).
امیر دولت حمدانی سیف الدوله دوران کودکی خود را در موصل، نصیبین و میافارقین گذراند و پس از دستیابی برادرش ناصر الدوله به فرمانداری نصیبین، با همتی بلند در خدمت برادرش روزگار میگذراند. سیف الدوله از دوران خردسالی دوستدار علم، ادب و شعر بود و در فراگیری فنون رزمی روزگار خود همچون اسب سواری، تیر اندازی و ... نیز نبوغ بالایی از خود به نمایش میگذاشت. به دیگر سخن، او هم مردِ آوردگاههای سهمگین و نبردهای خونین بود و هم دوستدار علم، فرهنگ و فضیلت محسوب میشد.
سیف الدوله را میتوان بازوی توانای برادرش ناصر الدوله در نبرد و تسلط بر سرزمین واسط [در عراق امروزی] توصیف کرد. سیف الدوله بنیانگذار حقیقی دولت حمدانیان است و توانست با قدرت، دایره نفوذ حمدانیان را گسترش داده و سدی بزرگ و نفوذ ناپذیر در برابر تهاجم رومیان گردد. او با دفاع جانانه از مرزهای دولت حمدانیان و ثغور اسلامی و نبردهای خونین با رومیان به شهرت دست یافت و در چندین نبرد با رومیان، توانست طعم تلخ شکست را به آنان بچشاند.
زمانی که سیف الدوله جوانی بیست و پنج ساله بود، فرماندهی ارتشی بزرگ و پرتعداد را عهدهدار شد و به سوی مرزهای بیزانس [روم شرقی] لشکر کشی کرد. این نبرد، نخستین پیکاری نبود که سیفالدوله در آن شرکت میکرد. او پیش از این، در کنار برادرش ناصر الدوله در نبردهای متعددی مشارکت جسته بود و فنون جنگی و مدیریت ارتش را به خوبی میدانست.
سیفالدوله در این پیکار، دلاوری بسیاری از خود به نمایش گذاشت و برخی قلعههای رومیان را در این نبرد فتح کرد. پس از این که خبر این پیروزی با شکوه و ارزشمند به شاعران و ادیبان حمدانی رسید و آنان دانستند که امیر جوان از خود لیاقت بسیاری نشان داد و به دلیل مدیریت بینظیر وی، پیروزی خوب و گوارایی به دست آمده است، برخی شاعران همچون «صنوبری» (از سرایندگان نامدار زبان عربی در عصر عباسی) زبان به مدح او گشوده و اشعاری را در ستایش او و اقدام شجاعانه وی سرودند. به دیگر سخن، سیفالدوله پیش از آنکه به فرمانروایی دست یابد، ممدوح شاعران بوده و شاعران و ادیبان، او را ستودهاند.
سیفالدوله که حکومت حمدانیان را اقتدار و نفوذی گسترده بخشید، توانست بر شهر مهم حَلَب نیز دست یافته و حاکم آن شهر را که از سوی اخشیدیان [نام حکومتی محلی در سرزمین مصر] انتخاب شده بود، از شهر حلب فراری دهد. او پس از این رویداد، این شهر را به عنوان پایتخت حکومت نوپای حمدانیان برگزید. (موسوعه الحضاره العربیه، ج4 ص569).
این رخداد مهم در سال 333 هجری رخ داد و سیفالدوله با این اقدام، گامی بلند در راستای افزایش وسعت سرزمین حمدانیان برداشت. سیفالدوله اکنون فرمانروای سرزمین بزرگ به شمار میرفت که از شهرهای مهم آن میتوان به شهرهای ذیل اشاره نمود: انطاکیه، منبح، معره النعمان، معره مصرین، کفر طالب، حماه، حمص و طرطوس.
او که اکنون به حاکمی مقتدر و توانمند تبدیل شده بود و توانسته بود خود را به عنوان فرمانروایی با درایت، ادب دوست و جنگ آور معرفی نماید، در روزگار حکومتش بارها با رومیان به نبرد پرداخت و در بسیاری از این نبردها، به پیروزیهای چشمگیری دست یافت. شاعران دربار سیف الدوله همچون متنبی در برخی سرودههای خود به این پیروزیهای سترگ اشاره کرده و به ستایش دلاوری و همت بلند سیفالدوله پرداختهاند.
به دیگر سخن، شاعر برجسته و مشهور ادبیات عربی (متنبی) نقش مهمی در معرفی حاکم حمدانی و افزایش شهرت و آوازه وی (بویژه برای نسل های آتی) ایفا نمود. از جمله پیروزیهایی که سیفالدوله در زمان حکومتش بر رومیان به دست آورد، میتوان به نبرد سال 349 هجری اشاره کرد که سیفالدوله در این پیکار با فرماندهی مدبرانه و شجاعانهاش به مرزهای رومیان نفوذ کرد و غنایم بسیاری را بدست آورد.
ناگفته نماند جنگهایی که سیفالدوله با حکومت بیزانس ترتیب میداد، همیشه با پیروزی وی به پایان نمیرسید و گاهی وی مجبور بود طعم تلخ شکست در برابر رومیان را بچشد. به عنوان نمونه، میتوان به لشکر کشی سیفالدوله حمدانی در سال 339 هجری به همراهی 30 هزار تن از سپاهیان حمدانی به سرزمین روم اشاره کرد. سیف الدوله در این نبرد، تعدادی از سربازان رومی را به قتل رساند و گروهی را به اسارت گرفت. اما هنگامی که قصد بازگشت به پایتخت را داشت، رومیان بر لشکر سیف الدوله تسلط یافته و عده بسیاری از سربازان حاکم حمدانی را به قتل رساندند و گروه بسیاری را به اسارت درآوردند. آنان همچنین غنایمی را که از کف داده بودند، بازپس گرفتند و سیفالدوله در آن شرایط سخت و بحرانی، چارهای جز گریز از معرکه نیافت و این شکست را پذیرفت.
علاوه بر رومیان که سیفالدوله گاهی با آنان به مبارزه میپرداخت و در برخی موارد با پیروزی باز میگشت و گاهی نیز از آنان شکست میخورد، وی ناگزیر بود برای بقای حکومت حمدانیان با حکومتهای پیرامونی خود نیز مبارزه کند و گاه کار را از راه شمشیر حل و فصل نماید. وی با دولت اخشیدیان و برخی قبایل عربی همچون عامر بن صعصعه نیز به نبرد پرداخت. پس از مرگ اخشید در شهر دمشق، سیفالدوله فرصت را غنیمت شمرد و از حلب به دمشق رفت و کوشید تا این شهر را تصرف نماید. پس از آنکه سیفالدوله در دمشق استقرار یافت، «انوجور» فرزند اخشید از مصر به همراه سپاهیان خود به قصد نبرد با سیف الدوله حمدانی بیرون آمد. (المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوك، ج14 ص80).
سیفالدوله، در چند نوبت از انوجور شکست خورد و ناگزیر شد با وی مصالحه کند و قرار بر این شد که سیف الدوله به قلمرویی که پیش از این در اختیارش بود، باز گردد و در پی افزایش قلمرو در خاک اخشیدیان نباشد. در کنار جنگ آوری، زندگی نظامی و رزمی، فتوحات و پیکارهای گوناگون سیفالدوله حمدانی، زندگی فرهنگی، ادبی، علمی و نشست و برخاست وی با دانشمندان، فرهیختگان، ادیبان و شاعران نیز در خور اهمیت است.
او را میتوان فرمانروایی علم دوست و یاور فرهنگیان، دانشمندان و ادیبان به شمار آورد که هم مرد شمشیر و هم مرد قلم بوده است. وی در زمان حکومتش در حلب، به حمایت از عالمان در رشتههای گوناگون علمی، ادیبان، شاعران و ... پرداخت و گروه بسیاری از ادیبان و نام آوران عرصه علم، فرهنگ و ادب به دربار حمدانی میشتافتند و با حضورشان به محافل علمی و ادبی دربار حمدانی، رونق میبخشیدند. مورخان حضور دانشمندان و ادیبان در دربار سیفالدوله را بینظیر نگاشتهاند که گفته شده: پس از هارون الرشید، دربار هیچ حاکم و زمامداری به اندازه دربار سیفالدوله، محل رفت و آمد دانشمندان و ادیبان نبوده است. دانشمندان و بزرگان نامدار بسیاری با دربار او مرتبط بودند؛ از جمله:
ابوبکر خوارزمی، قاضی ابوالحسن جرجانی، دانشمند و ادیب سترگ ابوعلی فارسی، شاگرد دانشمند و نامدارش عثمان بن جنی، ادیب برجسته و بزرگ ابن خالویه، فیلسوف عالیقدر و نامور جهان اسلام ابونصر فارابی [مشهور به معلم ثانی؛ پس از ارسطو حکیم یونانی که او را معلم نخست نام نهادهاند]، شاعر بزرگ عصر عباسیان صنوبری، شاعر توانا و پرآوازه ادبیات عربی ابوالطیب مُتنَبی، شاعر برجسته ابوفِراس حَمدانی و .... (سیف الدوله الحمدانی أو مملکه السیف و دوله الأقلام، ص29- 26).
از مهمترین ویژگیهای سیفالدوله حمدانی که بیشتر مورخان بر آن صحه گذاردند، میتوان به بخشش، کرم و بویژه شجاعت و جنگاوری وی اشاره نمود. وی در بسیاری از نبردها با پیروزی باز میگشت و دستاوردهای نظامی برجستهای به دست آورد؛ نکته که از نگاه شاعران ستایش گوی سیف الدوله (به ویژه متنبی) نیز دور نمانده و در سرودههای خود بدان اشاره کرده و آن را ستودهاند. اما ناگفته نماند به دلیل نبردها و پیکارهای پشت سر هم با رومیان، سیف الدوله ناگزیر بود مالیاتهای سنگینی بر مردم و رعیت خود وضع نماید و همین مساله، زمینه برخی نارضایتیها را فراهم آورد.
سرانجام سیفالدوله حمدانی پس از عمری مبارزه و جنگ آوری در سال 356 هجری/967 میلادی دار فانی را وداع گفت. پس از وفات وی، حکومت حمدانیان به ضعف گرایید وسرانجام این دولت در سال 392 هجری/1002 میلادی بدست فاطمیان برچیده شد و از صفحه روزگار محو گردید.
دولت شیعی حمدانیان عصری شکوهمند در دوران خلافت عباسی را رقم زد که در کنار موفقیتهای نظامی، در عرصه علم، فرهنگ، ادبیات و تمدن نیز عصری درخشان به شمار میرود و دربار حمدانی (به ویژه در عصر سیف الدوله به عنوان دوران طلایی این سلسله ی حکومتی)، از شاعران، نویسندگان، دانشمندان و فرهیختگان حمایت کرده و نامداران بسیاری در این دوره ظهور کرده و در سایه الطاف دولت حمدانی، آثار خود را عرضه کرده و به پیشرفت علمی رسیده و این دوران ارزنده ی علمی و فرهنگی را به ثبت رساندند.
فهرست منابع:
1- ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوك، بیروت، دار الکتب العلمیه 1992
2- بستانی، بطرس، موسوعه الحضاره العربیه، بیروت، دار کلمات 1997
3- جندی، إنعام، الرائد فی الأدب العربی، بیروت، دار الرائد العربی 1986
4- شکعه، مصطفی، سیف الدوله الحمدانی أو مملکه السیف و دوله الأقلام، قاهره، مکتبه المتنبی
5- قوصی، عطیه، تاریخ الدول المستقله فی الشرق عن الخلافه العباسیه، دار النهضه العربیه 1993
6- معزی، مریم، تاریخ حمدانیان و فاطمیان، تهران، انتشارات سمت 1397
انتهای پیام